عکس مشترک دو خانم مجری کودک/ یک دنیا نوستالوژی :: افق میهن
به بچه های دهه پنجاه و شصت توصیه می شد «از تلویزیون دوری کنند». حالا برای بچه های امروزی این یک جمله نصیحت نیست که توصیف خودشان باشد. کودکانی که از تلویزیون فاصله گرفته اند و کمتر آن را تماشا می کنند
به گزارش افق میهن، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: حضور گیتی خامنه ای و الهه رضایی در اکران خصوصی فیلم «باغ کیانوش» که کاری از کودکان و نوجوانان است. سینمای نوجوان، مورد توجه عکاسان و رسانه ها بود.
چهره آنها بدون شک یکی از نمادهای نوستالژیک دهه پنجاه و شصت است که با حافظه جمعی دو نسل از کودکان گره خورده است. چهره و صدای آنها یادآور خاطرات کودکی نسلی است که امروز در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی می کنند.
نسلی که تجربه کودکی متفاوتی نسبت به کودکان امروزی دارد و شاید به جرات بتوان گفت که کودکی دهه پنجاه و شصت در ایران معاصر خاص ترین زندگی کودکی بوده که در میانه دلتنگی و تراژدی است.
اکنون نه تنها مدل عملکرد مجریان کودک، بلکه ساختار و محتوای برنامه های کودک نیز تغییر کرده است. بیش از یک دهه پیش در گفتگویی که با گیتی خامنه داشتم گفت:
“این تغییر لزوماً به این معنا نیست که کودکان امروزی باهوشتر و سالمتر از نسل قبلی هستند. من فکر میکنم کودکان نسل قبلی طبیعیتر زندگی میکردند. بسیاری از این پیشرفتها و رشد و توسعه انواع فناوری منجر به سرپوش گذاشتن بر این موضوع شده است. نیازهای طبیعی و واقعی کودکان، یا حداقل امروز نتوانسته ایم به کودکان یاد دهیم که چگونه از این فناوری ها به درستی استفاده کنند و غذا یا از اتوبوس برای رفتن به مدرسه استفاده میکنند، اما امروزه بسیاری از کودکان به دلیل زندگی کنترلشدهای که دارند، فرصتهای بیشتری برای بچهدار شدن دارند.
این را می توان با مقایسه کارتون های آن زمان با الان فهمید. حتی بسیاری از کارتون هایی که امروزه پخش می شود ربطی به زندگی واقعی کودکان ندارند و بسیار فضایی و دیجیتالی هستند.
شاید به همین دلیل است که نسل ما کارتون های زمان خود را بیشتر دوست دارد. دنیای واقعی پر از رمز و راز است که یکی از لذتبخشترین تجربههایی است که کودک کشف میکند، اما ساخت و نمایش کارتونهای تخیلی و فانتزی باعث آشنایی و درک این دنیا میشود. واقعی دور
از سوی دیگر، زندگی واقعی برای کودکان نیز کنترل می شود و والدین از این فرصت استفاده می کنند و از آنها تجربه می کنند تا از خطای کودکان جلوگیری کنند.
به عبارت دیگر، کارتون های امروزی بیشتر در جنبه های تکنولوژیکی خود پدید آمده اند و به جای داشتن ساختار داستانی که در آن عناصر داستان دیده می شود، از تخیلات تکنولوژیک قوی استفاده می کنند که کمتر با دنیای واقعی کودکان آشنا هستند. به همین دلیل به جای ایجاد هویت و اثربخشی اخلاقی- رفتاری در آنها، به تخیل کودک و رشد ذهنیت متعالی او ارزش بیشتری می دهد. بنابراین منجر به «یادگیری» کمتر می شود.
به عبارت دیگر، قالب کارتون های امروزی بیشتر بر روی احساسات و سرگرمی متمرکز است تا جنبه های شناختی و هویتی. با این حال، فرزندان آن نسل در یک زیست-جهان مشابه زندگی می کردند و به نظر می رسید هیچ فردیت ندارند.
گیتی خامنه گفت: در پایان برنامه نقاشی های کودکانه را به نمایش گذاشتیم، اغراق نیست اگر بگوییم ۹۵ درصد نقاشی ها شبیه به هم بود، درخت، کلبه، کوه و خورشید و حتی در این ها بود. عناصر هیچ نشانی از تخیل و خلاقیت نداشتند، در واقع نوعی شباهت در آنها وجود داشت که نشان میدهد این کودکان با یکدیگر تفاوتی ندارند.
این در حالی است که برای بچه های امروزی تلویزیون دیگر رسانه مرجع نیست و به سمت شبکه های اجتماعی رفته اند. تلویزیون نیز مانند سینمای کودک نتوانسته است خود را تجهیز کند و رقبای جدید رسانه ای را جذب کند تا کودکان آن را برای سرگرمی خود ترجیح دهند.
جالب اینجاست که خانم خامنه و رضایی همیشه برای نصیحت بچه های دهه پنجاه و شصت از جمله معروفی استفاده می کردند که شعارشان شد: «از تلویزیون دوری کنید».
حالا برای بچه های امروزی این یک نصیحت نیست که توصیفی از خودشان است. کودکانی که از تلویزیون فاصله گرفته اند و کمتر تلویزیون را تماشا می کنند…