تندیس یک عمر فعالیت هنری برای مرتضی عقیلی/ پای بیک و ناصر به مجلس باز شد! :: افق میهن
در جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ، یکی از ماندگارترین لحظات، اهدای تندیس یک عمر فعالیت هنری به مرتضی عقیلی بود.
به گزارش افق میهن، در مراسم سینمایی و تلویزیونی حافظ، یکی از ماندگارترین لحظات اهدای تندیس یک عمر فعالیت هنری به مرتضی عقیلی بود.
عقیلی در سخنانی احساسی گفت: حالم بد است و حالم خوش است. یاد روزی افتادم که مادرم به دیدن ما به قبرس آمد. شروع کرد به خندیدن و گریه کردن و گفت من می خندم چون تو را دوباره دیدم و گریه می کنم چون پدرت قادر به دیدن تو نیست.
امشب خوشحالی من از این است که شما اینجا هستید و شما کسانی هستید که به من ایمان دارید و عصبانیت من به این دلیل است که همکارانم، دوستانم، اساتیدم آرزوی چنین شبی را داشتند و به آنها داده نشد! مثل رضا ملک مطیع و زنده باد بهروز و طوقی. به امید روزی که هیچ هنرمندی توقیف نشود. ما یک عمر گذشت و من از خانم معلم (معماران) بسیار سپاسگزارم. من پارسال نیامدم و امسال آمدم.»
این لحظات نه تنها کارنامه درخشان عقیلی را ستود، بلکه تلخی تجربه شده در مسیر هنری او و دوستانش را نیز نشان داد. اما نام مرتضی عقیلی فراتر از محدودیت ها و سختی ها، همیشه با تاریخ سینما و تئاتر ایران گره خورده است. در ادامه کارنامه پربار این هنرمند را مرور می کنیم.
شروع فعالیت: از تعزیه تا تئاتر حرفه ای
مرتضی عقیلی متولد ۲۰ شهریور در سال ۱۳۲۳ در تهران از کودکی با هنر آشنا شد. اولین تجربه های او با تعزیه خوانی در محله شهباز همراه با عمویش آغاز شد. علاقه او به هنرهای نمایشی باعث شد در نوجوانی به دنبال راهی برای حضور جدی در تئاتر باشد. دهه ۱۳۴۰ برای عقیلی با فعالیت در گروههای تئاتر آماتور آغاز شد و سپس به گروه شاهین سرکیسیان، یکی از گروههای نمایشی پیشرو آن زمان پیوست. این دوره فرصتی شد تا عقیلی زیر نظر چهره های مطرح تئاتر ایران، مهارت های بازیگری خود را تقویت کند و تجربیات ارزنده ای کسب کند.
دهه طلایی سینما: اوج شهرت در دهه ۱۳۵۰
ورود عقیلی به سینما نقطه عطفی در زندگی حرفه ای او بود. او برای اولین بار در سال ۱۳۵۰ با فیلم «کاکو» به کارگردانی شاپور قریب وارد سینمای حرفه ای شد. از همان ابتدا مشخص بود که عقیلی فراتر از یک بازیگر معمولی است. شخصیت های او چه درام و چه کمدی به لطف بازی های ظریف و طبیعت گرایانه اش به یاد ماندنی شدند.
نقش های ماندگار
برخی از آثار مهم کارنامه آگیلی عبارتند از:
«تپلی» (۱۳۵۱)
«تپلی» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا میرلوحی است که در سال ۱۳۵۱ بر اساس رمان «موش ها و آدم ها» نوشته جان اشتاین بک ساخته شد. داستان درباره جوانی چاق و ساده دل به نام «تپلی» (با بازی همایون) است که به همراه پسر عمویش «عیسی» (با بازی مرتضی عقیلی) در خانه استادی کار می کند. رفتار خاص تپلی باعث می شود که آنها را از خانه یک ارباب بیرون کنند و در یک کارگاه چوب بری در شمال ایران مشغول به کار شوند. در آنجا همسر صاحب کارگاه (با بازی زری خوشکام) تپلی را اغوا می کند و اتفاقات غم انگیزی رخ می دهد که منجر به مرگ او و اسی می شود.
زیر پوست شب (۱۳۵۳)
«زیر پوست شب» فیلمی درام و اجتماعی به کارگردانی فریدون گل است. این اثر به عنوان یکی از فیلم های مطرح سینمای موج نو ایران شناخته می شود. داستان فیلم درباره زندگی شخصی قاسم است که درگیر روابط پیچیده اجتماعی و عاطفی است و با چالش هایی مانند فقر، عشق و خیانت روبرو می شود. مرتضی عقیلی با ایفای نقشی متفاوت و جدی در این فیلم توانایی خود را در خلق شخصیت های دراماتیک و پیچیده نشان داد. «زیر پوست شب» با حال و هوای خاص و روایت تلخ و واقع گرایانه خود تصویری انتقادی از روابط انسانی و اجتماعی در عصر خود ارائه می کند و همچنان در زمره آثار برجسته سینمای ایران است.
گلهای کاغذی (۱۳۵۶)
گل های کاغذی فیلمی به کارگردانی مرتضی عقیلی و نویسندگی اکبر صادقی و مرتضی عقیلی است. رسول کارگر چاپخانه به توصیه دوستش صادقی در کلاس شب درس می خواند. او یک شب دفتر خاطرات دختری به نام عسل را پیدا می کند که در آن او نوشته است که پدر و مادرش فوت کرده اند و او با نامادری اش زندگی می کند و به دلیل بی حوصلگی نامادری اش قصد خودکشی دارد.
ایمان عبدلی درباره این فیلم نوشت: کشف فیلم های درخشان از سینمای قبل از انقلاب لذت بزرگی است، اما طبق قرائت رسمی آن سینما با فساد آمیخته بود و بیشتر آثار کلیشه ای مبتذل و سطح پایین بود. خوانشی که همه واقعیت نیست و احتمالاً تنها بخشی از واقعیت است، گواه این مدعاست که همه آثار تقوایی، شهید ثلاث، کیمیایی و فرمان آرا در یک سینما ارائه شده و از همه آنها قابل دفاع است، اما در این بین گاهی تماشای اثری مثل «گل های کاغذی» که هیچ کدام از این کارگردان ها هم سبک نیستند.
تماشای یک عاشقانه واقعا متفاوت به کارگردانی مرتضی عقیلی با قابها و اجراهای بیشماری واقعا مدرن به بزرگی خود عقیلی و صاحبان دو نقش اصلی دیگر، شرح دوستی عجیب مردی در آسمان و روشنفکری که در تقاطع عشق است، آشفته می شوند. گل های کاغذی مونولوگ های شاعرانه زیادی دارد که از زبان رسول می شنویم و در طول فیلم توصیف یک تنهایی دگرگون شده را می بینیم.
تلاش پشت دوربین: کارگردانی و نویسندگی
مرتضی عقیلی علاوه بر بازیگری در کارگردانی و نویسندگی نیز فعالیت داشت. اولین فیلم او در مقام کارگردان «فصله» (۱۳۵۴) بود که موفقیت نسبی داشت. در سال های بعد سه فیلم دیگر نیز ساخت: «بی گناه» (۱۳۵۵)، «گل های کاغذی» (۱۳۵۶) و «مکان امن» (۱۳۵۶). این آثار نشان از علاقه و تلاش عقیلی برای ورود به دنیای خلاقیت پشت دوربین داشت.
ممنوعیت و بازگشت: شکستی اجتناب ناپذیر اما شرافتمندانه
پس از انقلاب اسلامی، مسیر زندگی و شغلی عقیلی دستخوش تحولات جدی شد. فعالیت های سینمایی و هنری او نیز مانند بسیاری از همنوعانش با محدودیت های شدیدی مواجه بود. عقیلی که دیگر نمی توانست در سینمای ایران فعالیت کند مجبور شد کشور را ترک کند و به لس آنجلس مهاجرت کند. در دوران تبعید به فعالیت های هنری خود ادامه داد. از جمله نمایش «میرزا فتح الله در هالیوود» که در اروپا و آمریکا اجرا شد و توانست مخاطبان خارج از کشور را به خود جلب کند.
دهه ۱۳۹۰ فرصتی برای بازگشت عقیلی بود. او در سال های اخیر با بازی در سریال هایی چون «شهر زیبا» به کارگردانی مهدی مظلومی و با بازگشت به صحنه تئاتر توانست بار دیگر با مخاطبان ایرانی ارتباط برقرار کند. در سال ۱۴۰۰ عقیلی پس از چهار دهه با نمایش “فلزات چکاخر” به کارگردانی آرش سنجابی در تهران به صحنه تئاتر ایران بازگشت. این حضور نشان از جایگاه عمیق و فراموش نشدنی او در هنر ایران بود.
میراث هنری و عشق بی پایان به صحنه
مرتضی عقیلی نه تنها به عنوان بازیگر و کارگردان برجسته، بلکه به عنوان یکی از چهره های تاثیرگذار هنر ایران شناخته می شود. وی در سخنرانی خود در جشن حافظ علاوه بر یادآوری روزهای سخت گذشته، به آینده ای بهتر نیز ابراز امیدواری کرد. آینده ای که در آن هیچ هنرمندی ممنوع الکار نیست و همه می توانند آزادانه اجرا کنند. تقدیم تندیس حافظ به عقیلی نه تنها قدردانی از عمر فعالیت هنری اوست، بلکه گامی در جهت شناخت هنرمندانی است که سینمای ایران با نام آنها زنده است. مرتضی عقیلی مردی که هنر نیم قرنی را از زبان خودش روایت می کند، همچنان با آثارش در دل و ذهن مخاطب جای دارد.