اخبار بورس

سود سیگنال بازان بیشتر از تحلیلگران واقعی و خبره/ در بازاری که ۴ سال است نزولی است، یا باید سفته باز بود یا سیگنال باز

چگونه تحلیلگران جعلی را شناسایی کنیم؟

مشکلات شدید اقتصادی، عدم تطابق دخل و خرج و مهمتر از همه اختلاف طبقاتی مردم را مستعد تحرکات پرخطر کرده است و یکی از مظاهر ریسک بازارهای مالی است. به عبارت دیگر، وقتی مردم متوجه می‌شوند که شکاف طبقاتی بسیار زیاد است و درآمدشان برای یک زندگی ساده کافی نیست و از طرفی افرادی هستند که بسیار ثروتمندتر هستند، برای جلوگیری از این تفاوت ریسک‌های نامتناسبی را انجام می‌دهند. سالها با هم این حادثه فضایی را برای استثمارگران و ماهیگیران ایجاد می کند تا از آب گل آلود بیرون بیایند.

گزارش کردن اخبار بورسدر فضای مجازی بچرخید و کانال ها و صفحات بی شماری را خواهید دید که به تحلیل و سیگنال دهی در بازارهای مالی اختصاص دارند. یکی به بازار ارزهای دیجیتال سیگنال می دهد و دیگری بازار سهام را تجزیه و تحلیل می کند، دیگری نرخ بهره ایالات متحده و تأثیر آن بر جفت ارز در معاملات فارکس را تجزیه و تحلیل می کند و دیگری بازار طلای مذاب را تجزیه و تحلیل می کند. موضوع جدید سایت ها در حال حاضر گزینه ها و گزینه های معاملاتی است. تعداد این سایت ها آنقدر زیاد شده که برای هر ایرانی یک تحلیلگر وجود دارد. یکی از دوستان گفت: “فروشنده نباش، کشور به دکتر و مهندس نیاز دارد.”

گذشته از اینکه آیا واقعاً به این تعداد تحلیلگر نیاز است، سؤال اصلی این است که آیا برخی از این صفحات که فالوورهای زیادی دارند، واقعاً از قدرت علمی لازم برخوردارند؟ چگونه ممکن است فردی که سرمایه این همه مردم را در بازارهای مالی از بین برد، همچنان طرفدار داشته باشد؟ اساساً چرا چنین فردی در جامعه تحلیل گران تریبون دارد؟ به طور کلی ریشه این حجم از صفحات تحلیلی در فضای مجازی چیست؟

منشا این حجم از صفحات سیگنال تحلیلی و باز چیست؟

اگر بخواهیم در یک کلمه به آن پاسخ دهیم: مشکلات اقتصادی و اختلاف طبقاتی

مشکلات شدید اقتصادی، عدم تطابق دخل و خرج و مهمتر از همه اختلاف طبقاتی مردم را به سمت تحرکات پرریسک سوق داده است و یکی از مظاهر ریسک بازارهای مالی است. به عبارت دیگر، وقتی مردم متوجه می شوند که اختلاف طبقاتی بسیار زیاد است و درآمدشان برای یک زندگی ساده کافی نیست و از طرفی افرادی هستند که بسیار ثروتمندتر هستند، برای جبران این تفاوت، ریسک های غیرمنطقی می کنند. برای چندین سال با هم سپری کنید

این حادثه فضایی را برای بیرون آمدن افراد متجاوز و ماهیگیران از آب گل آلود ایجاد می کند. یعنی افرادی که از تله های فکری جمعیت زیادی از جامعه سو سوء استفاده می کنند و این افراد را با وعده های توخالی و به رخ کشیدن ثروت غیرواقعی خود فریب می دهند. فردی که تحصیلات کافی نداشته باشد، آموزش خاصی نداشته باشد، حتی تجربه خوبی در معاملات نداشته باشد و در اوج بورس در سال ۹۹، تعداد زیادی از مردم را با وعده های پوچ و پوچ جذب می کند.

مردم عادی از سراسر دنیا برای جبران عقب ماندگی خود تحت تاثیر این سایت ها به سرعت دنبال این افراد می روند و الگوریتم های فضای مجازی باعث دیده شدن بیشتر این افراد شده و بنابراین تحلیلگر جدیدی بدون معیار واقعی در بازار ظاهر می شود.

ترفندهای این افراد برای به دست آوردن فالوور چیست؟

به طور کلی روش این افراد بر اساس فعال سازی تله های ذهنی و جذب افراد ناشناس و تازه وارد است. ۲ روش اصلی مورد استفاده این افراد به شرح زیر است:

۱- فرد با نشان دادن ثروت با پوشیدن لباس های گران قیمت، لپ تاپ، میز تحریر لوکس، ماشین گران قیمت و… نشان می دهد که این دارایی ها را در بازارهای مالی به دست آورده است.

۲- استفاده از اصطلاحات پیچیده و دشوار تحلیل بازار برای ایجاد این احساس در بیننده که نمی تواند بازار را تحلیل کند و این کار از توان او خارج است.

پس درآمد این افراد چقدر است؟

درآمد این افراد در واقع از برداشت وجه از مردم فریب خورده است و نه از فعالیت در بازار مالی. این افراد با جذب فالوور در دوره های غیر محتوایی به نام کانال های VIP درآمد هنگفتی کسب می کنند. در حال حاضر هزینه ماهانه یک کانال VIP در کمترین سطح ممکن ماهیانه ۱ میلیون تومان می باشد. این بدان معناست که یک کانال با ۵۰ عضو به تنهایی ۵۰ میلیون درآمد برای یک نفر ایجاد می کند. برخی از کانال‌ها، به‌ویژه کانال‌های ارزهای دیجیتال، به دلار و تتر شارژ می‌کنند و درآمد بسیار بیشتری دارند.

ایجاد محیط مسموم و ایجاد تعصب در افراد

من به عنوان فردی که بیش از ۱۰۰۰ ساعت در زمینه تحلیل مالی و اقتصادی مطالعه کرده ام، واقعاً از حجم مطالبی که این کانال ها منتشر می کنند شگفت زده شده ام و بدتر از آن، اشتباهات زیادی در تحلیل می بینم که باعث تعجب من می شود: چه کسی از دست دادن فالوورها را جبران می کند؟

یک نفر در فضای مجازی که از قضا فالوورهای زیادی داشت معتقد بود شاخص باید به یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد برسد و وقتی این اتفاق نیفتاد، اعلام کرد که این شاخص غیرقابل تحلیل است. دیگری در تمام این سال‌ها حتی یک بار هم در مورد بورس اظهار نظر گسترده نکرده و بیش از دو سال است که هر هفته اعلام کرده که بازار خنثی و نزولی است! از آنجایی که نتوانست به موقع سهام بخرد، در شب انتخابات آمریکا اعلام کرد که عملیات صادق ۳ عصر امروز انجام می شود. ایستگاه طلا روزانه سیگنال های جنگ و ایستگاه بورس سیگنال های صلح ارسال می کند. آن هم با توجه به شرایط. در صورت انتشار کامل، کانال بورسی پیام صلح را از یک رسانه سیرالئون و اگر انتقادی باشد، سیگنال جنگ را از رسانه های تانزانیا پخش خواهد کرد.

نکته دیگر تعداد تحلیل های منتشر شده در این سایت هاست. یک تحلیلگر انرژی در روز چند تحلیل انجام می دهد؟ آیا امکان انتشار تحلیل سهام و تحلیل ۱۸ ارز دیجیتال در روز پانزدهم وجود دارد؟ این حجم از تحلیل تنها یک دلیل دارد: تحلیل سطحی و سطحی و صرفاً برای پرکردن فضای مجازی، تحلیل یک سهم به معنای بررسی بنیادی، فنی و اقتصادی این نماد است، همه اینها برای یک سهم در کوتاه ترین زمان ممکن برای یک تحلیلگر با تجربه حداقل ۲ روز زمان می برد. تلاش برای تحلیل نماد تنها با یک خط شخصی یا عوامفریبی است یا تخیلی.

در مجموع، این کانال ها فضای بسیار سمی را در بازارهای مالی ایجاد کرده اند. بسیاری از افراد متوهم که اعتماد خود را به تحلیلگران واقعی از دست می دهند و آنها را مسخره می کنند. بسیاری از افراد شکست خورده در بازار مالی و بسیاری از تحلیلگران واقعی و با تجربه زیر دست پوپولیست ها گم شدند. اگر مردم بر این باورند که دولت ها نسبت به بورس بی اعتمادی ایجاد کرده اند، این سایت ها و این تحلیلگران دست دولت ها را نمی گیرند.

پس راه حل چیست؟

افراد برای تحت تاثیر قرار گرفتن این حجم از مطالب زرد و بی اساس و سطحی چه باید بکنند؟ من به شما چند راه حل ساده برای اطلاع از سطح این سایت ها پیشنهاد می کنم:

۱- به تعداد تحلیل های منتشر شده در روز توجه کنید. اگر تعداد آنالیزها بیش از ۲-۳ باشد، فرض کنید صفحه اصلی نیست.

۲- استفاده از یقین در تحلیل: اگر طرفی از کلمات (باید، حتما، مسلم و …) استفاده کرد، مطمئن شوید که آن شخص تحلیلگر نیست. یک تحلیلگر واقعی از کلمات استفاده می کند (احتمالا، شاید، کم و بیش به احتمال زیاد، و غیره).

۳- ارائه اعداد واضح و ثابت نشانه تحلیلگر نبودن فرد است. به عنوان مثال، کسی که می گوید کران پایین بیت کوین ۷۸۴۵۳ دلار است یا کسی که می گوید کران بالای این شاخص ۲۹۸۷۷۶۴ واحد است! یک تحلیلگر واقعی از محدوده ها و مناطق برای هدف گیری استفاده می کند.

۴- اصرار کنید که هیچکس نداند من چه می گویم و آنچه ارائه می کنم راز است! اگر رازی برای ثروتمند شدن وجود داشت، کسی به شما نمی گفت.

۵- اصرار بر سبک خاص تحلیل و بازار خاص. اینکه کسی اصرار دارد که فقط بازار فارکس قابل تجزیه و تحلیل است و سایر بازارها قابل تجزیه و تحلیل نیستند. یا فقط تجزیه و تحلیل به روشی خاص خوب است و روش های دیگر مؤثر نیستند. این بدان معنی است که فرد به سادگی به شما آموزش می دهد.

۶- آسمان و تار بافی. آنها تحلیل های سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و ورزشی را برای رسیدن به یک نتیجه مشخص ترکیب می کنند. به عنوان مثال می‌گوید: (با توجه به سقوط دولت سوریه و سقوط پهپاد آمریکایی در کره، احتمالاً باید منتظر جنگی در آفریقا باشیم که نتیجه آن بر بازار سهام تأثیر بگذارد و به همین دلیل … ) شاخص سقوط خواهد کرد!)

۷- طالع بینی و طالع بینی جدیدترین کدهای کلاهبرداری هستند. از هر سایتی که ادعا می کند بازارها را بر اساس موقعیت ستاره ها پیش بینی می کند خودداری کنید.
احتمالاً با استفاده از این روش ها می توانید تعداد زیادی از صفحات جعلی و تحلیلگران جعلی را شناسایی کنید.

نویسنده: فرید عباسی کارشناس بازار سرمایه

تقسیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا