جنگ در غزه چگونه میهن تجارتات های مهم از امریکا گرفته تا هند را تحت تاثیر قرار داده؟
فارین پالیسی در مقاله ای به قلم امی مک کینون نوشت: مسائل کمی وجود دارد که بتواند افکار عمومی جهان را مانند جنگ اسرائیل و فلسطین منحرف کند. مردم از سراسر جهان برای محکوم کردن حمله تلافی جویانه اسرائیل به نوار غزه که تاکنون بیش از ۲۲۰۰۰ فلسطینی را به شهادت رسانده است، به خیابان ها آمده اند.
به گزارش سرویس بین الملل « میهن تجارت »؛ در ادامه این مقاله آمده است: این جنگ تنش ها را در خاورمیانه به میزان قابل توجهی افزایش داده و میدان نبرد به لبنان، عراق، سوریه و دریای سرخ گسترش یافته است. فراتر از خاورمیانه، تأثیرات موجی این درگیری در سراسر جهان احساس شده است. اینها شامل نبردهای جدی بر سر آزادی بیان، کشمکش های دیپلماتیک شدید در سازمان ملل، و افزایش جنایات نفرت انگیز علیه یهودیان، مسلمانان و اعراب است.
همه اینها در حالی است که حدود ۴۰ درصد از جمعیت جهان قرار است امسال در بیش از ۴۰ کشور رای دهند. در بسیاری از آنها، جنگ اسرائیل و حماس در حال ایجاد یا تشدید اختلافات سیاسی است که می تواند پیامدهای واقعی تجارت داخلی داشته باشد. در اینجا نگاهی داریم به این که چگونه این جنگ می تواند بر سیاست جهانی در سال آینده تأثیر بگذارد.
ایالات متحده
در خارج از خود اسرائیل، احتمالاً پیامدهای سیاسی جنگ به شدت در ایالات متحده احساس می شود. در این کشور مناقشه اسرائیل و فلسطین یکی از موضوعات سیاست خارجی است که برای رای دهندگان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، پس از حمله ۷ اکتبر، قاطعانه در کنار اسرائیل ایستاده است. افزایش کمک های نظامی به اسرائیل برای تقویت سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین، تحت فشار قرار دادن کنگره برای تصویب بسته کمکی قابل توجه به تل آویو و وتو کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس فوری بشردوستانه در غزه است، از جمله. حمایت کردن
با افزایش انتقادات در سطح بینالمللی و در درون حزب دموکرات نسبت به نحوه مدیریت جنگ توسط اسرائیل و تلفات غیرنظامی سرسامآور، بایدن موضع سختتری در برابر آنچه او به عنوان بمباران «بیرویه» اسرائیل در غزه توصیف میکند اتخاذ کرده است. انجام داده است. با این حال، رئیس جمهور ایالات متحده به شدت پیشنهاد مشروط کردن کمک نظامی به اسرائیل را به عنوان وسیله ای برای تغییر تاکتیک های تل آویو رد کرده است.
حمایت بایدن از اسرائیل شخصی و ریشه ای عمیق است. او خود را “صهیونیستی در قلب” توصیف کرد. اما بایدن مسئول کشور و حزبی است که به شدت در مورد نحوه واکنش به جنگ اختلاف نظر دارند. حمایت تزلزل ناپذیر حزب دموکرات از اسرائیل به طور فزاینده ای توسط جناح مترقی این حزب زیر سوال رفته است.
در میان رای دهندگان، تصویر به همان اندازه پیچیده است. نظرسنجی نیویورک تایمز/ کالج سینا که در ماه دسامبر منتشر شد نشان داد که ۵۷ درصد از پاسخ دهندگان با مدیریت بایدن در جنگ غزه موافق نیستند. در میان رای دهندگان جوان که آرای آنها نقش بسزایی در پیروزی او بر ترامپ در سال ۲۰۲۰ داشت، این رقم به ۷۲ درصد می رسد.
سیاست خارجی موضوع اصلی در وطن تجارت های آمریکایی نیست. بر اساس همین نظرسنجی، کمی بیش از یک درصد از پاسخ دهندگان از جنگ بین اسرائیل و غزه به عنوان مبرم ترین موضوع یاد کردند. اما در یک چشمانداز تجاری بسیار رقابتی، حمایت قوی بایدن از اسرائیل میتواند به قیمت آرای ارزشمند او در ایالتهای نوسانی مانند میشیگان، که دارای جمعیت عرب و مسلمان زیادی است، تمام شود. [ایالت های نوسانی، خاکستری یا بنفش، ایالت هایی هستند که هیچ کدام از دو حزب اصلی و نامزدهای آنان رای قاطعی در آن ها ندارند. این ایالت ها به شدت مورد توجه کمپین های میهن تجارتاتی در میهن تجارتات ریاست جمهوری امریکا هستند چرا که پیروزی در این ایالت ها اغلب تعیین کننده پیروز میهن تجارتات است. معمولا ایالت های نوادا، آریزونا، ویسکانسین، میشیگان، پنسیلوانیا، و جورجیا از این دسته به شمار می روند].
حمایت آمریکا از اسرائیل نیز تلاش واشنگتن برای متقاعد کردن جهان جنوب است [= آفریقا و امریکای لاتین و کشورهای درحال توسعه در آسیا] ایستادن در کنار اوکراین در بحبوحه جنگ کنونی با روسیه، این کشور را به چالش کشیده است. بایدن به دنبال پیوند این دو جنگ با یکدیگر بوده و اوکراین و اسرائیل را به عنوان دو دموکراسی در حال جنگ با دشمنانی معرفی کرده است که به دنبال نابودی آنها هستند. او در سخنرانی خود در دفتر بیضی کاخ سفید در اکتبر گفت: «تاریخ به ما آموخته است که وقتی تروریستها هزینه ترورهای خود را نمیپردازند، وقتی دیکتاتورها هزینه تجاوزات خود را نمیپردازند، هرج و مرج و مرگ و ویرانی بیشتر میشود». . ». . بار می آورند».
اما بسیاری از ناظران واشنگتن و غرب را به داشتن استانداردهای دوگانه متهم میکنند، زیرا مواضع متفاوتی را علیه اشغال اوکراین توسط روسیه و اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل اتخاذ کردهاند.
هند
صدها میلیون هندی در بزرگترین دموکراسی جهان در بهار امسال برای وطن شرکت های دولتی به پای صندوق های رای خواهند رفت. مانند ایالات متحده، بعید است که سیاست خارجی عامل اصلی در تعیین نتیجه رای گیری باشد، اما این بدان معنا نیست که اصلاً نخواهد بود.
پس از چندین دهه اجتناب از روابط دیپلماتیک، هند در دهه ۱۹۹۰ روابط رسمی با اسرائیل برقرار کرد. دهلی در سال های اخیر روابط خود را با تل آویو تعمیق بخشیده است، به ویژه از زمانی که نارندرا مودی در سال ۲۰۱۴ به نخست وزیری رسید. مودی به دنبال طیف وسیع تری از شرکا در خاورمیانه بود و امروز اسرائیل دومین تامین کننده تسلیحات هند پس از مسکو است.
حرکت اسرائیل به سمت ناسیونالیسم مذهبی برای برخی از حامیان مودی نیز الهام بخش است. دانیل مارکی در مقاله ای برای مؤسسه صلح ایالات متحده می نویسد: “شوونیست های هندو هند، اسرائیل را بسیار شبیه به هند به عنوان یک کشور قومی می بینند که با تهدید وجودی تروریسم اسلام گرا مواجه است.”
حزب مودی بهاراتیا جاناتا (BJP) که مدت ها به دامن زدن به اسلام هراسی در هند متهم شده بود، ساعاتی پس از حملات حماس ویدئویی را در توییتر منتشر کرد و این حمله را به مبارزه هند علیه تروریسم اسلام گرا تشبیه کرد. .
نیکلاس بلارل، دانشیار دانشگاه لیدن در هلند گفت: انتشار اسناد ادعایی ضد تروریسم توسط حزب مودی و مقایسه آن با وضعیت غزه به عنوان یک نیروی بسیج کننده قدرتمند در چشم انداز تجارت آینده تلقی شده است. در ایمیلی به فارین پالیسی نوشت.
استقبال BJP از اسرائیل همچنین بر یکی از تفاوت های اصلی با رقیب اصلی خود، حزب کنگره ملی هند، تأکید می کند. حزب کنگره ملی هند مدتهاست که با مبارزات فلسطینی ها برای تشکیل کشور مستقل فلسطین ابراز همدردی کرده است. پس از حمله حماس به اسرائیل، این حزب ضمن محکوم کردن این حمله، از خودداری هند از رای دادن در رای گیری اکتبر سازمان ملل برای آتش بس فوری بشردوستانه در غزه انتقاد کرد.
در همین رابطه، مدیر عملیات دیده بان خاورمیانه و شمال آفریقا در مشاور مدیریت ریسک (Crisis24) در ایمیلی به فارین پالیسی نوشت: «پاسخ هند به جنگ. [اسرائیل و غزه] این می تواند به یک موضوع سیاسی بسیار تفرقه انگیز در میان رای دهندگان هند تبدیل شود.”
آلمان
در سال ۲۰۰۸، زمانی که آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان از اسرائیل بازدید کرد، امنیت اسرائیل را Staatsräson آلمان یا “دلیل دولت” اعلام کرد. این بدان معناست که این یک اولویت اساسی دولت آلمان و بخشی از تعهد عمیق این کشور برای جبران اقدامات نازی ها است. اما در سالهای اخیر، بحثهای آرامی درباره حمایت قوی آلمان از اسرائیل آغاز شده است. بحث در مورد اینکه آیا این حمایت قوی منجر به نقض آزادی بیان در مورد انتقاد مشروع از دولت اسرائیل شده است یا خیر؟
ایالت زاکسن-آنهالت در شرق آلمان از متقاضیان جدید تابعیت آلمان میخواهد تا کتباً تأیید کنند که حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسند و «هر گونه تلاش علیه موجودیت اسرائیل را محکوم میکنند». یهودی ستیزی و نفی حق موجودیت اسرائیل به صراحت در قانون اساسی آلمان ممنوع است و از همه شهروندان انتظار می رود که به آن پایبند باشند.
با این حال، روشنفکران آلمانی نامههای سرگشادهای درباره نحوه مدیریت کشورشان در جنگ غزه رد و بدل کردهاند. در همین حال، صحنه هنری مشهور کشور شاهد موجی از رویدادهای لغو شده و تعلیق همکاری ها بر سر هنرمندانی است که از اسرائیل انتقاد می کنند یا از کلمه “نسل کشی” برای توصیف حملات به غزه استفاده می کنند.
یورگ لائو، خبرنگار روزنامه آلمانی Die Zeit می گوید: «این بدون قید و شرط نیست و بسیار پیچیده تر است.
توجه به پیشینه فرهنگی آلمان می تواند هزینه هایی داشته باشد و ممکن است روایت «اول آلمان» ارائه شده توسط حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان را تقویت کند. انتظار می رود این حزب در اواخر سال جاری در پایتخت تجاری منطقه ای در کنار یک جناح چپ پوپولیست جدید پیروز شود. یورگ لائو می گوید: «هر دوی آنها این ایده را دارند که ما باید محدودیت های گذشته آلمان را به دلایل مختلف حذف کنیم.
تونس
در اواخر اکتبر، قانونگذاران طرحی را به پارلمان تونس ارائه کردند که هر گونه تلاش برای عادی سازی روابط با اسرائیل را جرم انگاری می کند. این اقدام مجلس تلاشی برای جلوگیری از روند گستردهتر نزدیکی دیپلماتیک بین اسرائیل و کشورهای عربی است که قبل از جنگ در جریان بود. این پیش نویس قبل از حمله حماس مورد بحث قرار گرفت، اما جنگ تسلیم آن را تسریع کرد. همدردی با فلسطینیان در تونس، که میزبان سازمان آزادیبخش فلسطین در دهه ۱۹۸۰ بود، عمیق و طولانی است.
این طرح برای آنچه «جرم عادی سازی» توصیف می کند مجازات های شدیدی در نظر گرفته و شامل مجازات هایی مانند ۱۰ سال زندان می شود. همچنین بر اساس این طرح هرگونه تماس با اتباع یا شرکت های اسرائیلی جرم انگاری می شود که اجرای آن دشوار خواهد بود.
قیس سعید، رئیس جمهور تونس، که پیش از این هرگونه تلاش برای عادی سازی روابط با اسرائیل را خیانت توصیف کرده بود، در یک چرخش شگفت انگیز با طرح پارلمان مخالفت کرد. سعید که سابقه اظهارات ضد یهودی علنی دارد، توضیح پیچیده ای ارائه کرد مبنی بر اینکه نیازی به جرم انگاری روابط با کشوری که تونس آن را به رسمیت نمی شناسد، وجود ندارد.
با این حال، برخی از قانونگذاران تونس مدعی شده اند که چرخش سعید به این دلیل است که ایالات متحده برای توقف این طرح مداخله کرده است. یکی از نمایندگان پارلمان که در این روند شرکت داشت به لوموند گفت که ایالات متحده تونس را تهدید به تحریم کرده است. وزارت خارجه ایالات متحده به درخواست برای اظهار نظر در مورد این اتهامات پاسخی نداد.
قیس سعید متهم به تضعیف مداوم نهادهای دموکراتیک تونس شده است، بنابراین بعید است که چرخش او علیه طرح پارلمان بر نتیجه افق میهنات ریاست جمهوری این کشور در اواخر سال جاری تأثیر بگذارد. اما این ایده که کشورهای غربی در جریان محاصره نوار غزه در کنار اسرائیل ایستاده اند، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی جهان عرب داشته است.
نظرسنجی انجام شده توسط بارومتر عرب نشان داد که با شروع حمله اسرائیل به غزه، کشورهایی که روابط قوی یا گرمتری با اسرائیل دارند، جایگاه آنها در افکار عمومی تونس به شدت کاهش یافته است. تونس تنها یک کشور است، اما نویسندگان این مطالعه در مقالهای در فارن افرز خاطرنشان میکنند که این کشور از لحاظ تاریخی یک زنگ خطر قوی برای افکار عمومی در سراسر جهان عرب بوده است.
فاضل علیرضا، محقق مؤسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن، گفت: «این تأثیرات ماندگاری خواهد داشت. ما مردم هستیم [در کشورهای عربی] ما دیدهایم که آنها جوایزی را که از اتحادیه اروپا دریافت کردهاند را رد میکنند، افرادی را دیدهایم که علناً افتخاراتی را که از غرب به آنها داده شده است را رد میکنند. آنها معتقدند که غرب واقعاً در جنگ اسرائیل علیه غزه شریک بوده است.