کنترل هزینهها با فشار به مردم اشتباه است | تیم اقتصادی پاشنه آشیل دولت پزشکیان است
مولاوی گفت: “تیم اقتصادی دولت که چنین کشوری را رها کرده است پاشنه آشیل است.” کل سطح شهر با خرید طلای آنلاین تبلیغ می شود و نشانگر حرکتی است که اقتصاد در ماه های آینده انجام خواهد داد.
اقتصاد ایران در حال اتمام وضعیتی در شرایط است که به نظر می رسد احتمال مذاکره در مورد تحریم ها را به حداقل رسانده است. اگرچه دولت ترامپ هنوز “حداکثر فشار” را از سر نگرفته است ، اما کمتر از دو ماه قبل از ورود وی به کاخ سفید ، که احتمالاً کمتر از همیشه توافق جامع است. به همین ترتیب ، اقتصاد ایران باید خود را برای دوره دیگری از محدودیت های تجاری آماده کند. اقتصاد می تواند در برابر فشارهای دشوارتر از تحریم ها مانند جنگ زنده بماند ، اما در این دوره نمی توان انتظار توسعه را داشت و حفظ وضع موجود به مهمترین وظیفه هر دولت در جنگ تبدیل می شود.
در این حالت ، کارشناس اقتصادی معتقد است که سیستم NIMA از بین می رود ، حتی اگر هدف “ارز پولی” باشد ، نتیجه افزایش قیمت ها و ایجاد مجدد شکاف قدیمی بین ارز ترجیحی (که اکنون نام دیگری دارد) است. با ارز به بازار عرضه شده است. او می گوید که در حالی که کشور در شرایط تحریم قرار دارد و با وجود تورم ۵ تا ۵ درصدی که تقاضای ارز و طلا را به حداکثر رسانده است ، بعید است که یک ارز واحد باشد و هشدار دهد که برای آزاد کردن قیمت گذاری ، یک اقتصاد آزاد باید ابتدا یک اقتصاد آزاد باشید. وجود دارد برای مولوی ، اقتصاد ایران ذینفعان است که در آن گروه ها قدرت و ثروت را گرفته اند. منتقد اقتصادی با انتقاد از عملکرد تیم اقتصادی دولت ، از بانک مرکزی و وزارت اقتصاد خواست تا رویکرد منفعل را رها کنند.
می توانید متن کامل این مکالمه را در زیر بخوانید.
حدود شش ماه از آغاز دولت چهاردهم می گذرد و اکنون موضوع مذاکرات کنار گذاشته شده است. با فرض تشدید تحریم ها ، فکر می کنید این سیاست باید در کشور چه کاری انجام شود؟
من قبل از شروع سیاست گذاری باید انتقاد جدی از سیاست گذاران داشته باشم. دولت چهاردهم با وعده های مختلف همراه بود ، اما می بینیم که طی شش ماه ، ارزش ارز ملی ۵ ٪ کاهش یافته است ، و این هنوز هم وجود دارد که واشنگتن هنوز سیاست “حداکثر فشار” را اجرا نکرده است. من فکر می کنم صریح تر ، پس از شش ماه پس از شروع فعالیت دولت ، پاشنه آشیل آن مشخص شده است و اصلاحات باید ساختار خود تصمیم گیرندگان را آغاز کند.
پاشنه آشیل دولت پزشکی کجاست؟
تیم اقتصادی دولت که چنین کشوری را رها کرده است ، پاشنه آشیل است. این واقعیت که کل شهر با خریدهای طلای آنلاین تبلیغ شده است ، نشان دهنده حرکتی است که اقتصاد در ماه های آینده انجام خواهد داد ، و به نظر می رسد که وزرای منفعل در مواجهه با نرخ ارز متوالی و روزمره در سایر بخش ها بوده است. آنها خواهند داد.
شما به حداکثر سیاست فشار اشاره کردید. برآورد پیامدهای این سیاست چیست؟
محاسبات موجود نشان می دهد که برای هر ۲ بشکه فروش نفت ، ۵ تا ۵ درصد نقدینگی افزایش می یابد که به طور طبیعی منجر به تورم بالاتر در کل اقتصاد خواهد شد. افزایش تورم همچنین فشار بر تولید و تقویت رکود بیشتر را ایجاد می کند.
اگر فشار ناشی از کاهش فروش نفت به روش های دیگر مانند افزایش حامل های انرژی باشد ، چه مشکلی خواهد بود؟
شما یک نکته خوب را ذکر کردید زیرا می بینیم که تقریباً کل بدن دولت می خواهد میزان حامل های انرژی را افزایش دهد. من به اظهارات رحمان فازلی اشاره می کنم که وزیر کشور در سال ۶ بود ، که امروز درست از وضعیت امروز است و پرش حامل های انرژی می تواند عواقب بسیار سنگین تری برای کشور داشته باشد.
اگرچه چندی نگذشت که دولت چهاردهم به قدرت رسید ، اما می بینیم که آنها برای چند ماه به همان روش حرکت می کنند. این زمانی است که بانک مرکزی دیگر گواهینامه های سپرده ۵ ٪ خود را تمدید نکرده است ، که می تواند فشار را در بازارهای مختلف افزایش دهد. به نظر من ، ما به جایی می رسیم که آنها دیگر نمی توانند اقتصاد را صرفاً با سیاست های پولی سوق دهند.
فکر می کنید اگر حداکثر فشار اعمال شود ، وضعیت اقتصادی سال آینده چه خواهد بود؟
برآورد من این است که اگر صادرات نفتی ما به صفر برسد ، تورم ، که امروز در کانال ۲ ٪ است اسفند ۲ به کانال ۱ تا ۲ درصد وارد می شود. رشد نقدینگی دوباره افزایش می یابد و ۵ درصد به ۵ درصد افزایش می یابد که در واقع تورم بیش از ۵ درصد را فراهم می کند. علاوه بر این ، رشد اقتصادی کشور کاهش می یابد و بین صفر به یک درصد افزایش می یابد.
آیا این بدان معنی است که رشد منفی دوباره تجربه نمی شود؟
اما چرا اگر به یاد داشته باشید که تحریم کشور یک سال است که منفی بوده است و این بار معتقدم که ما با فرض تحریم های سخت تر و حتی فروش نفت صفر ، رشد جزئی را تجربه خواهیم کرد ، اما با ۶ نرخ رشد. می شود
آیا دلار می تواند مجرد باشد؟
من فکر نمی کنم آنها حتی اراده یک نرخ واحد را داشته باشند. روزی که ارز در یک کشور واحد قرار دارد ، به نظر من روزی خواهد بود که اقتصاد دیگر با هیچ ابر مهم روبرو نیست.
بانک مرکزی و وزارت اقتصاد اعلام کردند که آنها قصد نظارت بر ارز را دارند. آیا این تلاش بی ثمر خواهد بود؟
آنها چیزی را حذف نکردند ، اما آنها NIMA را با یک سیستم دیگر جابجا کردند. تنها کاری که آنها انجام دادند ، نرخ نیمی از رنگ بود که حدود ۴۰۰۰ تومان را به ۴۰۰۰ تومان افزایش داد و نرخ ارز از ۶۰۰۰ تومان به حدود ۶۰۰۰ تومان. صادرکننده هنوز ادعا می کند که او از ارز صادرات به کشور استفاده نمی کند ، به این معنی که مکانیسم حاکم بر اقتصاد مشکل دارد.
آیا فکر می کنید یک نرخ واحد واحد تحت تحریم های شدید امکان پذیر است؟
من نمی دانم به دلیل تخصص مدیران اقتصادی و وضعیت نیمه جنگ تحریم های شدید ، این امر چقدر می تواند حاصل شود. وضعیت اقتصاد امروز کمتر شبیه به یک وضعیت عادی است. برای اینکه ارز را به یک نرخ ارز واحد تبدیل کنیم ، باید مرکز مبادله و ارز را به همه بخش ها ببندیم. هنگامی که ما ۱ تا ۵ درصد تورم داریم ، باید تقاضای گسترده ای را برای حفظ قدرت خرید برآورده کنیم که این امر به شدت تقاضای ارز می افزاید. به همین دلیل ، من نمی دانم که در تحریم ها می توان به این تقاضا پاسخ داد و کنار گذاشتن نرخ حراست خدا به معنای تحمیل تمام فشار روی میز و معیشت مردم است.
به عبارت دیگر ، در شرایط تک کنونی ، تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که اگر تقاضا و عرضه به تعادل برسد ، ارز بسیار گران باشد و این باعث ایجاد بحران گرسنگی و افزایش فقر در کشور می شود. در حقیقت ، این عمل به یک ارز واحد تبدیل می شود و اجاره از بین می رود ، اما ما باعث شده ما جامعه به دلیل گران بودن و گرسنگی نابود شود.
بنابراین شما با افزایش نرخ در وضعیت فعلی موافق نیستید؟
نه ، زیرا آزادسازی اقتصاد بر آزادسازی قیمت ها پیش می رود و در شرایط فعلی ، اگر تمام قیمت ها آزاد شود ، ما به آزادی اقتصادی نمی رسیم.
چرا تیم اقتصادی را پاشنه آشیل دولت می دانید؟
زیرا آنها منفعل هستند. می بینید ، تیم اقتصادی مانند کسی است که ماشینش از دور می سوزد و تماشا می کند ، گویی که متوجه نمی شود ماشینش در حال سوختن است. در حالی که این کشور با بزرگترین جهش های ارز روبرو بوده و ما انواع مختلفی از معایب داریم ، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی در اوج آرامش و آرامش با این مسئله معامله می کنند.
به نظر می رسد که در این کشور آنها در حال تبلیغ سیستم عامل هایی هستند که گفته می شود با قیمت ۵۰۰۰ دلار طلا خریداری می کنند. دلار به قیمت خود به ۴۰۰۰ دلار رسیده است و مردم برای همه نوع پول ، ریاض های خود را با یک مبهم شبه در حال حرکت هستند. این سیگنال های نگران کننده ای است که وزارت اقتصاد و بانک مرکزی دارند ، اما کاری که آنها انجام دادند چیزی جز غفلت نیست.
در شرایط فعلی کشور ، آیا می توانیم انتظار داشته باشیم که یک تورم رقمی واحد و بازگشت پایداری باشد؟
نگاه کنید ، تورم واقعاً قابل کنترل است ، ممکن است تک رقمی نباشد ، اما می توانیم به کمتر از ۵ ٪ برسیم. اما هنگامی که دولت می تواند ادعا کند که به دنبال کاهش تورم است ، هزینه های مازاد بودجه را از بین می برد ، نه اینکه میزهای مردم را تحت فشار قرار دهد. هزینه های اضافی بودجه هزینه هایی است که از نظر اقتصادی توجیه نشده است ، اما دولت می خواهد بنزین را گران کند ، یا چنین اقداماتی که در نهایت منجر به تورم بیشتر می شود. بودجه ها نمی توانند هر سال افزایش یابد ، اما اجازه نمی دهد بازنشستگان و کارمندان یا مستمری بگیر افزایش یابد. کاستی ها نباید توسط جداول افراد و حداکثر فشار بر جامعه جبران شود زیرا عواقب این موارد بسیار دشوار خواهد بود.
پزشکان به اهمیت ثبات اقتصادی اشاره می کنند اما معتقدند که این در دست دولت ایران نیست. این همان است؟
به هیچ وجه ثبات اقتصادی در دست مقامات دولتی است و اظهارات این پزشکان اشتباه است. این بانک مرکزی است که یک سیاست گذار پولی است و توسط پزشکان انتخاب می شود. آنها هنوز هم می توانند با جلوگیری از پاشش نرخ رشد نقدینگی را کاهش دهند. این دولت و سازمان برنامه ریزی و بودجه ریزی است که باید اصلاحات بودجه را آغاز کند اما این کار را نمی کند. بنابراین در حالی که اعتراف می کنم که تحریم فشار زیادی به اقتصاد وارد می کند و تحت این همه محدودیت های تحریم ها ، بسیاری از کارها را نمی توان انجام داد ، مانند نرخ ارز پولی ، اما نظم و انضباط مالی و پولی در دست دولت است.