حمله کیهان به سریال تاسیان : چرا ساواک را مهربان نشان میدهید؟ :: افق میهن
توزیع تاریخ نیز به سکوهای سینمای خانگی کشیده شده است. این بدان معناست که در داخل کشور با بودجه های زیادی که مشخص نیست برخی از کارها را انجام می دهند ، برخی از آنها مسائل را ترویج می کردند و اکنون فعالیت مخرب آنها به تاریخ رسیده است.
نمونه اخیر این سریال “Tasian” است. سریالی که حتی به عنوان عنوان نامگذاری شده است به این دلیل است که عنوان این سریال “روزی ، یک بار در یک زمان” است ، عنوان “تاسیان” نامیده می شود. یکی از معانی اصطلاح “Tassian” به معنای غم و اندوه برای چیزی است یا کسی که از دست داده است. حال ، هنگامی که صحبت از زیر فرای با معنای tassian می شود ، به نظر می رسد القاء غم و اندوه برای زمانی که در آن فیلم روایت می شود.
این سریال که در چند قسمت پخش می شود ، بیشتر شبیه روایت جذاب و همراهی از تیزرهای تبلیغاتی الکل و شکستن شر است.
روایت ضعیف و زیبا از این سریال شامل سالهای آخر رژیم پهلوی است که در آن شخصیت اصلی این سریال ، امیر (با بازی هاوتان شکیبا) ، که در یک خانه چاپی کار می کند ، که توسط برادرش کار می کند ، که در سریال های ضد پاهلاوی قرار دارد ، متنی را علیه سلطنت چاپ می کند و وقتی می خواهد انجام دهد. سپس همان شخص فقط به این دلیل که یک دوست و هم تیمی کودکی خود مانند یک جوان در این سریال به نظر می رسد و او برای مدتی قادر به ورود به سیستم ساواک نیست و فرد متهم به داشتن یک جزوه و سپس قسمت دوم دوست ساواک خواهد بود. اتاق و تجهیزات نیز دسترسی دارند!
هیچ خبری از ساواکی در این سریال وجود ندارد که وی به طرز وحشیانه ای شکنجه شده و به شکنجه اعتراف کرده است. اتاق های شکنجه و ابزاری که هنوز هم در یکی از زندان های معروف ساواک مشاهده می شود ، که هم اکنون به نام موزه در دسترس عموم هستند.
از نوع ساواک! بیایید این سریال را طی کنیم. مشکل اصلی این مجموعه تحریف تاریخ انقلاب است. به عبارت دیگر ، این سریال به گونه ای است که محمد رضا شریفینیا در نقش پدر امیر ، به همراه فرزند دیگر خود (که سیاست اختلاف نظر با امیر دارد) ، نمایانگر طیف عمومی مردم ایران است ، همچنین در نقش مبارزه با رژیم امپریالیستی و نقش بسیار منفعل با نقص شخصیت بازی می کند. اما شخصیت امیر عاشق ، خواننده کتاب و خانواده ای از خانواده اش است ، مانند مشروبات الکلی و غیره.
برخلاف دو طیف قبلی ، ما طیف دیگری را در این سریال مشاهده می کنیم ، با نمایندگان چپ (کمونیست ، مارکسیستی و غیره) و مونارافیس (مانند برخی از شاعران و سینماها) که در مبارزه با رژیم پهلوی فعال هستند و در این سری مرکز این مبارزه به نمایش گذاشته می شود.
آنچه به عنوان شب های شعر گوته شناخته می شود ، یک رویداد فرهنگی سالانه در تهران در دهه ۱۹۸۰ بود که آخرین دوره آن از ۱ تا ۲ بود. مهر ۲ برگزار شد که بیشتر آنها تمرکز این سریال است. در سال ۹ ، انجمن نویسندگان ایران ، با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران-آلمانی ، انستیتوی گاته ، به مدت چهار شب مراسم شعر و سخنرانی در انجمن روابط فرهنگی ایران-الرمن برگزار کرد. این بدان معناست که در طی این شبهای شعر بخشهای فرهنگی سفارت آلمانی و ایران ، آنها این رویداد را سازماندهی کردند ، جایی که بیش از ۵ نویسنده و شاعر شعر را با شاعران مختلف اما عمدتاً چپ می خواندند و سخنرانی می کردند.
باید از سازندگان چنین سریال ها سؤال کرد ، چند درصد از مردم ایران مخاطب این شب شعر بودند و به آن توجه می کنند؟ حتی اگر هنوز از بسیاری از کسانی که آن دوران را درک کرده اند سؤال کنیم ، ممکن است بگویند که این اولین بار است که آنها آن را می شنوند ، اما همه آنها بدون شک دستگیری و تبعید امام خمینی را به یاد می آورند ، و اعتراضات گسترده ای که به دنبال آن بود و منجر به شهادت و دستگیری بسیاری از افراد کوچه شد.