شما بگویید به چه چیز این بودجه باید دلخوش بود؟
چیزی را گزارش کنید اخبار بورس، با جایگزینی کلمه یورو به جای دلار و حذف یک شبه دلار از بودجه ملی: چگونه این فکر به ذهن دولت های دیگر خطور نکرده است، چگونه سایه شوم دلار را از بین نبریم. در اقتصاد ما با استفاده از چنین راه حل ساده؟ کلک این همه سال؟ وای بر دولت های بی سواد قبلی.
علیرغم ضعف آشکار علمی در تهیه بودجه سالانه کشور، بررسی لایحه بودجه و به ویژه گزارش تفصیلی بودجه تا حد زیادی تکلیف برخی از بخش ها و فعالان اقتصادی کشور را مشخص می کند.
متأسفانه پیشنهاد بودجه کشورمان بیشتر به مقاله ای چند صفحه ای درباره چشم اندازهای خوش بینانه و رویاهای دست نیافتنی پژوهشگران علوم انسانی شباهت دارد تا متنی جامع بر اساس واقعیت های اقتصادی که توسط نوابغ و نخبگان مالی و اقتصادی کشور تدوین شده است.
انواع کسری در درآمدهای سالانه، پرداخت نشدن بسیاری از هزینه های برنامه ریزی شده سالانه، محقق نشدن مهم ترین درآمدهای بودجه مانند درآمدهای نفتی، مالیات، فروش اموال دولتی و… تنها بخشی از اجزای لاینفک کشور است. بودجه هر سال
اما بررسی یکباره لایحه بودجه که به احتمال زیاد مورد تایید اساتید مجلس است، خالی از لطف نیست.
در گزارش هفته گذشته به بررسی مفاد مالیاتی کلیدی لایحه بودجه پرداختیم که متأسفانه چند علامت سوال بزرگ بر روی ارقام درآمد مالیاتی باقی گذاشت.
۱- در شرایطی که قرار است مالیات شرکت ها به ۱۵ درصد کاهش یابد.
۲- در شرایطی که نرخ ارز و احیاناً درآمد شرکتها ثابت است (در صورت عدم افزایش جدی قیمتهای جهانی کالاهای صادراتی، عملاً درآمد شرکتها تغییر نمیکند).
چگونه درآمد مالیاتی ایالت بیش از ۵۰ درصد افزایش می یابد؟
با توجه به اینکه سال هاست مبارزه با فرار مالیاتی حرف اول را می زند و درآمدهای مالیاتی مربوط به خانه ها و خودروهای لوکس بیشتر به یک شوخی تلخ شباهت دارد، تنها دو پاسخ برای سوال فوق قابل تصور است:
۱- یا باید سطح مالیات جدیدی مانند مالیات صادراتی (به ویژه کالاهای خام و نیمه خام مانند شمش فولاد، تیرآهن، شمش مس، سنگ آهن، متانول، اتانول، اوره و …) برای شرکت ها وضع شود؟ اگر اینطور باشد، شرکتکنندگان در بازار سرمایهها باید منتظر شوک دیگری باشند.
۲- یا مانند هر سال این افزایش در حد شعار بوده و عمدتاً برای تقویت شعارهای کاهش وابستگی بودجه به نفت افزایش یافته است.
برخی دیگر از مفروضات بودجه ۱۴۰۳ را بررسی کنید:
مثلا درآمدهای نفتی را کاهش دهید!
بسیاری از رسانه های حامی دولت کاهش درآمدهای نفتی در بودجه ۱۴۰۳ را افتخار ثبت شده این دولت در سالی می دانند که وضعیت اقتصادی کشور بسیار بدتر از سال های گذشته است.
به گفته این دوستان تنها آقای رئیسی و دولتش توانسته اند این کار را انجام دهند، آن هم در حالی که هر سال صحبت از کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی شده است.
در پاسخ به این دوستان چند نکته قابل ذکر است:
اولین در سالهایی که شرایط اقتصادی و بینالمللی بسیار بهتر بود و تحریمها نسبت به امروز کمتر بود، کشور ما نمیتوانست وابستگی خود را به درآمدهای نفتی کاهش دهد و این پس از گذشت بیش از ۶ تا ۷ سال و پرداخت انواع هزینههای مالی و زمانی ما در حال بازیابی ۷ میلیارد دلار نفت فروخته شده به کره جنوبی هستیم.
دوما برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی باید زیرساخت های اقتصادی لازم ایجاد و بهبود یابد. خدا را شکر در این سال ها چیزی جز تخریب زیرساخت های اقتصادی کشور ندیدم.
سومدرآمدهای نفتی کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۳ قطع نشد. بلکه کمی واقع بینانه تر شده است. به عبارت دیگر، اگر میزان فروش نفت را در بودجه ۱۴۰۲ یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت ۸۵ دلار قرار دهید و رئیس سازمان برنامه و بودجه ۷ ماه بعد از سال اعلام کند که تنها ۶۰ درصد آن درآمدها محقق شده است. برآورد درآمدهای نفتی شما در سال گذشته بر اساس خواسته های شما بوده و نه بر اساس برآوردهای واقع گرایان.
اکنون دولت لطف کرده و فروش نفت را در بودجه یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه ای و حدود ۷۲ دلار در هر بشکه در نظر گرفته است که پس از تجربه ۱۴۰۲ فراتر از واقعیت به نظر می رسد.
اما با احتساب اجرای برآوردهای دولت از حجم و مبالغ فروش نفت در سال ۱۴۰۳، درآمدهای نفتی ما همچنان از درآمدهای نفتی برآوردی سال ۱۴۰۲ بیشتر است، هرچند سهم آنها در کل درآمدها کاهش یافته است.
حذف هنرمندانه دلار از بودجه ۱۴۰۳…!
از دیگر اقدامات جسورانه و غافلگیرکننده دولت آقای رئیسی در بودجه ۱۴۰۳ حذف دلار از بودجه است. البته نباید خیلی خوشحال باشیم که به جای دلار از یورو استفاده شده است.
بعید است هیچ دولتی در کشور ما چه رسد به کشورهای دیگر توانسته باشد یک شبه دلار را از مبادلات اقتصادی خود حذف کند. حذف دلار از محاسبات مالی و اقتصادی بودجه دولت تنها با تغییر کلمه یورو به جای دلار و نرخ ارز از ۳۱ هزار تومان به جای ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان.
چطور دولت های دیگر به این فکر نیفتادند، چطور با یک ترفند ساده نتوانستیم سایه شوم دلار را در این سال ها در اقتصادمان رها کنیم؟
نرخ دلار ثابت: متاسفانه نرخ یورو ثابت است
باور کنید حتی افراد عادی با تحصیلاتی که ربطی به اقتصاد ندارند هم می دانند که ارتباط تورم و کاهش ارزش پول ملی یک ارتباط مستقیم است.
به عبارت دیگر، حتی اگر تورم را کاهش ارزش پول ملی فرض نکنیم، کمتر کسی در دنیا می تواند ارتباط مستقیم بین نرخ تورم بالا و کاهش ارزش پول ملی را انکار کند.
با این حال، سوالی که مدام در ذهن نویسنده با حداقل دانش اقتصادی مطرح می شود این است که نرخ ارز در کشوری که نرخ تورم بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد در سال را ثبت می کند، چقدر باید باشد و به عبارت دیگر، ارزش آن چقدر است. پول ملی کشور در حال کاهش است. ثابت قدم باشید.
باور کنید آرزوی همه ایرانیان در اقصی نقاط جهان ثبات نرخ ارز و عدم شوک های مخرب ارزی است اما برای ثابت ماندن نرخ ارز باید نرخ تورم را در حدود ۳ تا ۵ درصد ثابت نگه داشت. با این اقدامات اشتباه و غیر کارشناسی برای تثبیت نرخ ارز و همچنین آمارهای ناامیدکننده ای مانند تراز منفی ۱۰ میلیارد دلاری در ۸ ماهه امسال، بی شک در سال آینده یک شوک بزرگ ارزی را تجربه خواهیم کرد و اعداد عجیبی را به ثبت خواهیم رساند. نرخ دلار
اگر رئیس کل بانک مرکزی و دولت واقعاً به فکر مردم هستند و تصمیم دارند از افزایش قیمت دلار جلوگیری کنند، در واقع بهتر است به فکر بهبود زیرساخت های اقتصادی کشور و روابط بین المللی باشند تا بتوانند تورم مورد انتظار را کاهش دهند. به جای انجام اقدامات اشتباه و غیرحرفه ای نرخ گذاری کنید. ، افزایش ناگهانی نرخ ارز را تا حدودی کاهش دهد.
به عبارت دیگر با بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان مشکل داشت، نتوانست سرمایه خارجی جدید جذب کند و زیرساخت های صنعتی و اقتصادی را بهبود بخشد، هر روز منتظر تحریم های جدید خارجی و بی ثباتی داخلی بود و از رشد تورم و نرخ ارز جلوگیری کرد. .
انتشار انواع اوراق مالی و اسلامی: درود دولت به بازار سرمایه
بدون شک مهمترین خاطره و نقش بازار سرمایه کشور در ذهن و اندیشه دولتمردان تامین مالی دولت و جبران بخشی از کسورات هزینه های گزاف بودجه است.
معادله بسیار ساده است: دولت کسری بودجه دارد و اوراق قرضه منتشر میکند که به بانکها فشار میآورد تا بخش زیادی از سپردههای مردم را برای خرید این اوراق (احتمالاً با شرایط جذاب) به جای تسهیلات برای انتقال به بانکها صرف کنند. صنعت دولتی کشور
مدیران و بانک های دولتی که مطالباتشان از دولت کم نیست چه به صورت مستقیم و چه در قالب صندوق های سرمایه گذاری با اوراق بهادار با بهره ثابت، مجبور به خرید اوراق قرضه دولتی هستند. برای تامین مالی خرید این اوراق باید بخشی از سهام خود را در شرکت های سرمایه گذاری یا صندوق های سرمایه گذاری بفروشند.
به این ترتیب نه پولی برای پرداخت تسهیلات برای بخش حقیقی و خصوصی صنعت باقی می ماند و نه پولی برای رفع فشار برای فروش و عرضه سهام صندوق های سرمایه گذاری در بازار سرمایه.
چگونه با گذشت بیش از ۴۵ سال از انقلاب غرور آفرین انقلاب اسلامی، هنوز دولت قادر به تهیه بودجه متناسب با علم و واقعیت های جامعه نیست. آیا واقعاً باید منتظر باشیم تا سازمان های بزرگ و نهادهای مذهبی شروع به اخذ مالیات کنند یا بار هزینه های گزاف آنها همچنان بر دوش کارگران خواهد افتاد؟ آیا در سالی که کشور تا این حد در فلاکت و گرفتاری های اجتماعی و اقتصادی فرو رفته است، آیا همچنان شاهد افزایش بودجه های غیرضروری نهادهای وابسته خواهیم بود یا اینکه باز هم فردی از دولت باید بخشی از رنج مردم آنجا را شریک کند. ? روزها؟
حالا به من بگو این بودجه باید با چه چیزی راضی باشد؟