شیر یا خط بر پایه شانس است، پس چرا وقتی میبازیم دنبال مقصر میگردیم؟
اخبار یورو: دانش ما همیشه با احساسات ما یکسان نیست. به عنوان مثال ، همه ما می دانیم که در یک قرعه کشی ، احتمال اعداد ۱ ، ۲ ، ۲ ، ۲ ، ۲ ، ۲ و ۲ دقیقاً به اندازه هر ترکیب دیگر است ، اما بیشتر ما به طور ناخودآگاه فکر می کنیم که چنین ترکیبی هرگز در قرعه کشی شانس ندارد زیرا خیلی منظم به نظر می رسد.
همان خطای ذهنی در مورد شیر یا خط وجود دارد. اگرچه سکه یکی از شانس های مبتنی بر شانس است ، اما ما اغلب فکر می کنیم چیزی فراتر از شانس است ، به خصوص وقتی نتیجه به نفع ما نباشد.
رامی فارلر و دانیل گیلبرت از هاروارد و تیموتی ویلسون از دانشگاه ویرجینیا در مقاله جدیدی نوشتند: “در ۲ مطالعه ، شرکت کنندگان با شخص دیگری برای پیروزی یا از دست دادن رقابت کردند ؛ نتیجه این رقابت با پرتاب سکه مشخص شد.”
آنها توضیح دادند كه در این مطالعه ، كه با حدود شش هزار نفر در قالب یازده مطالعه انجام شده است: “وقتی شركت كنندگان بازی را از دست دادند ، دچار بی عدالتی شدند و روند تصمیم گیری را ناعادلانه دانستند ، از نتیجه ناراضی بودند و به احتمال زیاد شخص مخالف را احساس می كردند.”
به گفته محققان ، احساس بازی حتی در زمان پیروزی ناعادلانه بود. اگر شرکت کننده خود سکه را پرتاب می کرد ، علاوه بر اینکه نمی دانست نمایشگاه بازی را نمی دانست ، احساس گناه بیشتری می کرد.
واضح است که چنین تصوری دست نیست ، زیرا احتمال هر سکه در حدود پنجاه و پنجاه است. با این حال ، بسیاری هنوز فکر می کنند که می تواند بر نتیجه بازی تأثیر بگذارد ، اما ترک آن دشوار است. محققان می نویسند: “توهم بی عدالتی یک واکنش سریع و شهودی است که به راحتی اصلاح نمی شود.”
و مشکل فقط یک خطای ذهنی ایمن نیست. این تصور نادرست ممکن است تأثیرات مهمی بر زندگی واقعی داشته باشد. ما این توهم را ایجاد می کنیم زیرا می خواهیم جهان منظم و قابل پیش بینی باشد ، می خواهیم فکر کنیم که زندگی خود را کنترل می کنیم و در نهایت عدالت برقرار می شود. برای ما دشوار است که بپذیریم که بسیاری از وقایع کاملاً تصادفی هستند. بنابراین وقتی چیزی علیه ما پیش می رود ، خودمان را فریب می دهیم و عصبانی می شویم.
نویسندگان این مطالعه همچنین خاطرنشان كردند: “نتایج تحقیقات ما مربوط به مباحث فلسفی در مورد شانس اخلاقی است ، وضعیتی كه مردم از نظر اخلاقی مورد قضاوت قرار می گیرند كه به طور كامل كنترل نشده است. به عنوان مثال ، دو راننده مست ، یكی از خیابان برخورد كنند كه ناگهان وارد خیابان می شوند و دیگری بدون مشكلات به خانه می رسد.” بیشتر مردم در حالی كه حضور یا عدم وجود علوم علوم علوم را از بین می برد ، مقصر است.
آنها نوشتند: “در این مطالعات ، شرکت کنندگان در یک نوع شدید اخلاقی عامیانه ، آنها شخصی را پیدا کردند که سکه را بیشتر مسئول نتیجه منفی انداخته بود ، حتی اگر آنها می دانستند که نتیجه کاملاً تصادفی و خارج از کنترل است.”