اخبار اقتصاد ایران

چرا مصوبات شورای عالی انرژی در حد مصوبات یک کار کودکستانی هم قوی نیست؟

عبدالله بابخانی در میهن نوشت: “اول از همه ، من به طور خلاصه و از استراتژی های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت برای ارائه به سازمان های مرتبط استفاده خواهم کرد. برای هر شماره و آمار مستندات کافی وجود دارد و راه حل ها نتیجه بیش از یک دهه مطالعه است ، موفقیت های بخش انرژی کشور ، که با شرایط فعلی می توان با شرایط فعلی ما کشور ما را اجرا کرد

به سبک علوم ریاضی ، ابتدا چهره مشکل را با هم بررسی می کنیم تا به نقطه سخت برسیم و مسیر اشتباه را ادامه ندهیم.

کشور ما تولید کمتری ندارد و ۲ میلیارد متر مکعب گاز معادل مصرف کل اتحادیه اروپا است. تولید ۱.۵ میلیون بشکه نفت و میعانات روزانه معادل مصرف ملی ۵ میلیون است ، بنابراین این بحران انرژی از کجا به وجود آمده است؟

پاسخ به مدیریت نادرست انرژی و طراحی نادرست در مورد نحوه استفاده از انرژی کشور است. در طول هر پنج دولت ، مدیریت تولید با مدیریت انرژی اشتباه گرفته شد. هر جا که تولید بیش از مصرف باشد ، به دلیل جوانان مزارع گاز یا نفتی و نصب پالایشگاه های جدید بود ، بنابراین فکر می کردیم انرژی و موفقیت را اعمال کرده ایم ، طبیعی است که برای همیشه نباشد ، میدان جدید و پالایشگاه جدید وارد مدار شدند.

در کنار کاهش منابع گاز و نفت ، فرسودگی تجهیزات ، ما به دلیل مصرف بیشتر مواد غذایی ، آب و فن آوری های جدید ، مصرف انرژی بیشتری را تجربه می کنیم. (جهان به دو برابر انرژی و ۲ درصد آب و غذا بیشتر از امروز نیاز دارد).

مدیریت انرژی امروز شش بخش اصلی دارد:

۱- مدیریت تولید یا واردات

۱- مدیریت توزیع علمی

مدیریت کنترل از دست رفته

مدیریت کنترل شدت مصرف

۲- مدیریت توسعه سبد انرژی

مدیریت صادرات

از شش مدیریت انرژی ، ایران در بخش مدیریت تولید ، توزیع ، مدیریت فقیر و صادرات به خوبی عمل کرده است.

در سه بخش دیگر ، مدیریت انرژی (از دست دادن ، شدت مصرف و توسعه سبد) تقریباً هیچ کاری نکرده است.

بنابراین نتیجه گیری اول این خواهد بود که ما فقط حدود ۲ ٪ از مدیریت یک کشور مدیریت انرژی برای یک کشور داریم. این نقطه سیاه بخش مدیریت انرژی کشور است.

به همین دلیل از ۵ میلیارد دلار نفت و گاز برداشت شده در سال گذشته ، حدود ۵ میلیارد دلار هدر رفته و هیچ کس پاسخگو نیست. در همین زمان ، ما به لیست ۲ میلیارد دلار از دست دادن (۲ ٪ انرژی تولید شده) نگاه می کنیم.

۱.۵ میلیارد دلار گاز فلر (۲ میلیارد متر مکعب با ۲ سنت)

۱.۵ میلیارد دلار ضرر بنزین هنگام تخلیه در ایستگاه ها و سوخت گیری (گزارش پالایش و توزیع با تأیید ضرر روزانه ۲ میلیون لیتر)

۱.۵ میلیارد دلار نشت نصب گاز (گزارش شرکت گاز)

۵ میلیارد دلار نیروگاه ها و خطوط برق (در مرکز تحقیقات گاز این تعداد تا ۵ میلیارد دلار محاسبه می شود))

۵ میلیارد دلار ساخت و ساز (۵ میلیارد دلار) در ساخت و ساز (گزارش مرکز تحقیقات ساختمان برای مصرف انرژی پنج برابر در هر متر مکعب مسکونی در ایران)

۵ میلیارد دلار سوخت اضافی برای اتومبیل های غیر استاندارد (وسایل نقلیه غیر استاندارد و ترافیک بدون مدیریت)

جمع آوری این فاجعه مدیریت انرژی با حداقل ارقام به ۱.۵ میلیارد دلار می رسد و می تواند تا ۵ میلیارد دلار محاسبه شود:

فاجعه مدیریت زیر را اضافه کنید:

ساخت دو پتروشیمیایی بدون تکمیل زنجیره با ظرفیت تولید زیر ۵ ٪ (زمستان به دلیل کمبود گاز بسته شده است) و به طرز شگفت آور ساخت سایر پتروشیمی ها. ما حدود ۲ میلیون تن صادرات پتروشیمی به ارزش ۵ میلیارد دلار به دلیل عدم مدیریت انرژی یکپارچه و کمبود زنجیره پتروشیمی (قیمت محصولات پتروشیمی خلیج فارس حدود ۲ دلار در هر تن و ایران حدود ۲ دلار در هر تن است) به عنوان نتیجه ایران سالانه حدود ۵ میلیارد دلار است.

ساخت ۵ میلیون تن صنعت فولاد ، با تولید ۲ میلیون تن و مجوز ده ها میلیون کارخانه فولاد دیگر

اجرای ۶۰۰۰ کیلومتر خط لوله گاز بدون توجه به برنامه تولید گاز و ادامه ادامه روستا به روستا در شرکت مهندسی گاز در چهاردهمین دولت

اگر خسارت این بندها را حساب کنید ، می فهمید که چرا ما بیش از مصرف اتحادیه اروپا (۲ میلیارد متر مکعب) و ۲ ٪ در سال ، ۲ ٪ در پاییز و زمستان تولید می کنیم. ۲ ٪ کسری برق ، ۲ ٪ کسری بنزین ، کسری زغال سنگ ۲ ٪ ، کسری دیزل ۲ ٪

مدیریت توسعه سبد انرژی

در سبد انرژی ، با وجود این واقعیت که اطلس جغرافیایی ایران یکی از بهشت ​​سه گانه روی زمین است ، تاکنون ۲ ٪ از انرژی متعلق به گاز و ۲ ٪ از فرآورده های نفتی است. از طرف دیگر ، بخش انرژی تجدید پذیر تاکنون بکر باقی مانده است ، و اکنون تقریباً هر روز زندگی می کند ، و هیچ برنامه پویا و منسجم وجود ندارد که بتواند موقعیت انرژی تجدید پذیر به عنوان یکی از سهامداران اصلی باشد. (به یاد دارم که ۵ ٪ از برق جهان از تجدید پذیر تشکیل شده و سهم ایران حدود ۲ درصد است. امسال بیش از ۵ ٪ از برق جدید جهان تمیز است ، اما در برنامه هفتم حدود ۵ ٪ از برق جدید ایران فسیل است اما با استفاده از آن گاز مشخص نمی شود).

آنچه ما در بخش تجدید پذیر به آن نیاز داریم ساختاری است که متأسفانه لابی و انحصار ایجاد می کنیم. قرار نبود دولت وارد شود. قرار نبود فروشندگان این بخش را در اختیار داشته باشند. با تزریق دلارهای محدود نفت ، ناکامی های بخش انرژی فسیلی قرار نبود. ما قصد داشتیم در اینجا سبکی بسازیم تا مردم کار کنند. اما فروشندگان دولت می خواهند مرگ زودهنگام و موفق شوند.

اوضاع وقتی به آینده نگاه می کنیم و می بینیم که سه بازار انرژی بزرگ ایران چقدر در آن وجود دارد و چرا باید نگران باشیم ، به خصوص برای بازار انرژی جدید ، اوضاع نگران کننده تر می شود.

نواز: در سال ، سهم بازار نفت حدود ۵ میلیارد دلار ، با سهم صادرات ۵ میلیارد دلار. سهم تولید ایران در این بازار ۵ میلیارد دلار تخمین زده می شود و سهم صادرات ایران حدود ۵ میلیارد دلار است.

GAZ: در همان سال ، سهم بازار گاز حدود ۵ میلیارد دلار و صادرات حدود ۵ میلیارد دلار است. سهم تولید ایران حدود ۵ میلیارد دلار و سهم صادرات حدود ۵ میلیارد دلار است. (از طرف دیگر ، ایران برای تأمین کسری نیاز به خرید گاز در این بخش دارد)

اضطراری جدید: بازار شش مارکت برای وسایل نقلیه خورشیدی ، باد ، برقی (EVS) ، باتری ها ، الکترولیز و پمپ های حرارتی امسال از ۵ میلیارد دلار فراتر می رود. “سهم ایران تقریباً صفر و ترسناک است”

بازار انرژی جدید بالاتر از بازار گاز است.

در سال ۲ ، اندکی پس از برنامه توسعه هفتم ایران ، سهم بازارهای جهانی انرژی توسط سازمان های معتبر بین المللی تخمین زده می شود.

نفت حدود ۵ میلیارد دلار

گاز حدود ۵ میلیارد دلار

انرژی جدید حدود ۵ میلیارد دلار

بازار انرژی جدید تا سال بیش از ۵ میلیارد دلار است.

سؤال بزرگی که مدیران انرژی ایران (نفت ، برق و ثروتمند) باید پاسخگو باشند این است که چرا ما امسال بازار ۲ میلیارد دلاری جهان را نداریم. سهم ایران در پایان برنامه هفتم ، جایی که بازار انرژی جدید جهان به ۵ میلیارد دلار می رسد چیست؟

اگر به سرانه مردم جهان برویم ، باید به بازار ۲ میلیارد دلاری ایران برسیم. چه کسی در ایران مسئول دیدن این تغییرات اساسی در بازار جهانی انرژی است و فکر آینده ایران چیست؟

آیا امکان جابجایی کشور بدون مدیریت انرژی یکپارچه وجود دارد؟ آیا می توان این اعداد را با همان مدیریت سنتی ۵ ساله با افکار برخی از کسانی که حداقل ۵ سال از علم انرژی عقب مانده اند ، دیده و جلوتر باشد؟

چرا مصوبات شورای عالی انرژی به اندازه تصویب مهد کودک قوی نیست؟ چرا معاون رئیس جمهور انرژی را تشکیل ندادیم؟ چه کسی برای این همه فرصت پاسخگو خواهد بود؟ چرا سالانه ۵ میلیارد دلار کسری انرژی داریم؟

من پیشنهاد می کنم که دولت به جای فرار از مشکل و جلوگیری از گسترش فاجعه با اجازه معاون رئیس جمهور ، وارد شود. کسری برق ۲ ٪ تابستانی زنگ های زیادی به نظر می رسد. هر روز تأخیر در پزشک پزشک می تواند ما را به ناامنی اجتماعی نزدیک کند که در نتیجه کسری انرژی رخ خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا