رباخواران ذینفعان پنهان جهش ارزی در کشور
Alireza Mobasar ؛ بانک و گروه بیمه: نگاهی به صورتهای مالی سالانه بانکهای ایران تصویری واضح از یک ساختار معیوب می کند. جایی که بیشتر سود از معاملات بانکی حاصل نمی شود و به اقتصاد خدمت می کند ، بلکه از شناسایی سود غیر عملیاتی ناشی از مبادله ارز است. بانک هایی که با ایجاد وام های سالم و ارائه خدمات مالی باید در شرایط عادی درآمد کسب کنند ، سود خود را برای تلاطم برای ارزهای خارجی مدیون هستند.
پسوند ارز ؛ موتور عشایری
در ساده ترین تعریف ، “مبادله ارز” به معنای تبدیل ارزش دارایی های ارزی به ریال بر اساس نرخ بهره رسمی یا بازار آزاد است. در ساختار اقتصاد ایران ، که همیشه با روند صعودی روبرو است ، بانک هایی مانند Mellat Bank ، که دارای ذخایر ارزی تقریبا ۵ میلیارد دلار آمریکا هستند ، در هر دور در صورتهای مالی سالانه خود یک جایزه بزرگ را بررسی می کنند. سودآوری که به دلیل افزایش واقعی دارایی ها یا بهبود کارآیی بانکی نیست ، بلکه فقط به افزایش دلار است.
به عبارت دیگر ، هر افزایش جمله دلار به طور مستقیم به ترازنامه بانک ها افزایش می یابد و تعداد جذاب سودآوری کاذب را در دفاتر حسابداری ، بدون خدمات بانکی که عملاً توسعه یافته یا ارزش افزوده ای برای اقتصاد دارند ، ثبت می کند.
آیا این یک سود واقعی است یا توهم حسابداری؟
واقعیت این است که سود حاصل از مبادله ارز ماهیت پایدار و عملیاتی ندارد. این سود بیشتر شبیه “شماره های کاغذ” است ، که منحصراً از طریق تغییرات نرخ ارز در صورتهای مالی سالانه بدون داشتن منبع برای عملکرد بانکی یا تولید ارزش اقتصادی اتفاق می افتد. به محض اینکه نرخ ارز تثبیت یا حتی به عقب برگردد ، این سود تخیلی به سرعت می تواند برعکس و به ضررهای مالی دشوار تبدیل شود.
از طرف دیگر ، نظارت بر سودهای غیر عملیاتی ناشی از مبادلات ارزی تصویری نادرست از وضعیت مالی بانک ها را نشان می دهد. این وضعیت به این معنی است که تحلیلگران مالی ، سرمایه گذاران بازار سهام ، درج ها و حتی موسسات نظارتی ارزیابی واقعی سودآوری و سلامت تراز تراز را انجام می دهند. اعدادی که نشان می دهد رشد سودآوری چیزی بیش از مثانه شکننده در زمینه اقتصاد نیست.
علاوه بر این ، شناسایی سود غیر واقعی در دفاتر مالی انگیزه بانکها برای اصلاح ساختار عملیاتی و توسعه خدمات بانکی را تضعیف می کند. اگر سودآوری از روش ساده گسترش ارز ناشی می شود ، چرا بانک باید هزینه های بالایی را برای نوآوری های مالی ، گسترش شبکه خدمات یا بهبود کیفیت اعتبار شما هزینه کند؟
سرانجام ، این الگوی سودآوری کاذب باعث خسارت جدی به سیستم بانکی و اقتصاد کلان می شود. با انباشت ارز خارجی و شناسایی سودهای غیرواقعی در وضعیت رونق ارز مصنوعی ، تراز بانکها در برابر شوک احتمالی است – از جمله تغییر نرخ ارز ، تغییر در مقررات ارزی یا تحریم های جدید. در چنین بیمارستان ، کوچکترین اختلال می تواند به سرعت منجر به ورشکستگی و بحران های دومینو در اقتصاد شود.
به عبارت دیگر ، سود حاصل از صورتهای مالی سالانه می تواند بزرگترین تهدید برای زنده ماندن از سیستم بانکی فردا باشد. سود حاصل از ارز نه تنها پایدار و مولد است ، بلکه مانند یک روحیه خوب در بیابان بی ثباتی اقتصادی نیز به نظر می رسد. معجزه ای که دیر یا زود واقعیت بحران را نشان می دهد
بانکها و منافع پنهان در افزایش نرخ ارز
یکی از نکات نگران کننده این ساختار نقش بانکها به عنوان یک ذینفع پنهان است. از آنجا که سود شدید به ارز بانک ها اختصاص داده شده است ، این نهادها انگیزه مستقیمی برای استقبال از تلاطم ارزی دارند. اگر اقتصاد به ثبات و پیش بینی نیاز داشته باشد ، منافع آشکار ایجاد می شود: بانکهایی که به جای برخورد با بی ثباتی از آن بهره مند می شوند.
این وضعیت نتیجه طبیعی یک اقتصاد ناکارآمد و بسیار سوداگرانه است. به جای ترویج تولید ، سرمایه گذاری تولیدی و وام های سالم ، شهرت قیمت به موتور اصلی نوسازی تبدیل شده است.
آنچه ظاهراً به عنوان سود بانکی گزارش شده است ، محصول مستقیم ناکارآمدی ساختاری ، ضعف سیاست های پولی و پولی و همچنین اقتصاد فروش است. این سود پایدار نیست ، آنها هیچ پشتیبانی عملیاتی ندارند و به محض اینکه کوچکترین تغییر در روند ارز می تواند به سرعت سقوط کند.
دوره جدید تغییر بانک چیست؟
در آخرین اطلاع رسانی خود به شبکه بانکی ، بانک مرکزی نرخ ارز را برای پایان سال اعلام کرد: هر دلار آمریکا با ۲،۰۰۰ تومان مطابقت دارد و هر یورو با ۲،۰۰۰ و ۲ تومن مطابقت دارد. این تصمیم براساس دوره تغییر ETS از ارز ایران و مرکز تبادل طلا در ۵ مارس است.
طبق این آیین نامه ، بانک های غیر بانکی و موسسات اعتباری باید دارایی و بدهی ارز خود را در مورد این نرخ بهره جدید و در نتیجه گیری منعکس کنند. نکته قابل توجه در این اعلامیه این است که در بانک های دولتی که توسط متعالیه مشخص می شوند ، نه به عنوان درآمد یا هزینه بلکه در بخش حقوق مالکیت. در حالی که بانک های خصوصی این سود را در سود و ضررهای خود از اغراق در نظر می گیرند ، ما جهشی قابل توجهی در سودآوری اسمی برخی از بانک ها ثبت خواهیم کرد.
از یک سو ، تصمیم بانک مرکزی ظاهر سهام و سود خالص در ترازنامه بانک را افزایش می دهد و از طرف دیگر ، این سؤال مهم را ایجاد می کند که آیا این سود این مقاله می تواند تصویری واقعی از وضعیت مالی بانک ها ارائه دهد یا فقط باعث تورم در صورتهای مالی سالانه شود. با این حال ، مسلم است که با این نرخ ارز جدید ، بخش بزرگی از سود بانک ها از معاملات بانکی در پایان سال حاصل نمی شود ، بلکه از تغییرات مبادله ارز و تغییر اداری است.
سود یا میراژ؟
آنچه ظاهراً به عنوان سود بانکی گزارش شده است ، محصول مستقیم ناکارآمدی ساختاری ، ضعف سیاست های پولی و پولی و همچنین اقتصاد فروش است. این سود پایدار نیست ، آنها هیچ پشتیبانی عملیاتی ندارند و به محض اینکه کوچکترین تغییر در روند ارز می تواند به سرعت سقوط کند.
اگر اصلاحات ساختاری عمیقی در زمینه سیاست های بانکی و پولی وجود نداشته باشد ، اقتصاد ایران همچنان رشد سود بانکی را به رسمیت می شناسد و در نهایت بحران های مالی دشوارتر است. در عمل ، سود امروز بانک ها چیزی بیش از یک معجزه در اقتصاد معیوب نیست.