نهادهای قانونی یا تصمیمات فراقانونی؟ | تأملی بر فروش اوراق با مجوز سران قوا
جعفر زاده ایمان آبادی ، در یادداشتی ، به صدور ۲،۵ میلیارد تومان اوراق بهادار مالی اسلامی اشاره کرد و گفت: چه ضرورت ، فوریت یا بحران ملی خواستار آن شد که کمیته ای متشکل از روسای دولت ، خارج از روند تصویب بودجه ، بدون افکار عمومی دقیق ، چنین تصمیمی اتخاذ کند؟
Gholam Ali Jafarzadeh Ayman Abadi ، نماینده رشت ماژلیس در مجمع مشورتی اسلامی ، به صدور ۶ میلیارد دلار و ۲ میلیارد تومان اوراق بهادار مالی اسلامی اشاره کرد و گفت: “چه ضرورت ، فوریت یا بحران ملی خواستار چنین کمیته ای بود ، کمیته آهنگسازی؟” “
در سال ۲ ، دولت جمهوری اسلامی ایران در مجموع ۲،۵ میلیارد تومان اوراق بهادار مالی اسلامی صادر کرده است که از این تعداد ۲ میلیارد و ۲ میلیارد تومانس یا فروخته شده یا اختصاص داده شده است. اما آنچه نگران کننده است و جای سوال جدی این است که بیش از ۲ ٪ از این مبلغ ، معادل ۱.۵ میلیارد دلار ، براساس قانون بودجه نیست ، بلکه فقط بر اساس سه شاخه است.
سوال اساسی این است:
چه ضرورت ، فوریت یا بحران ملی خواستار این شد که کمیته ای متشکل از روسای نیروها چنین تصمیمی را در خارج از روند تصویب بودجه بدون افکار عمومی دقیق اتخاذ کند؟
طبق ماده ۴ قانون اساسی ، رهبر عالی فقط در شرایط خاص و حساس کمیته را به کمیته داده است. اما تأمین مالی فعلی دولت از طریق فروش اوراق بهادار نه بحران است و نه یک مسئله استثنایی.
این روند هر سال در چارچوب قانون بودجه دنبال می شود و کانال های قانونی آن کاملاً واضح است.
آیا ورود سه شعبه در چنین مسائل اجرایی و فنی خارج از عزت و موقعیت مقامات ارشد کشور نیست؟ و آیا این موقعیت را کاهش نمی دهد و اعتماد عمومی را تضعیف نمی کند؟
شکی نیست که این سطح از مداخله های غیرقانونی مبنای اجاره ، تخصص و محرومیت عملی از مؤسسات تخصصی و نظارتی مانند مجمع مشاوره اسلامی ، بانک مرکزی ، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه ریزی و بودجه و سایر سازمان ها و مؤسسات و سازمان ها است.
در صورتی که به راحتی از روند تأمین مالی کشور خارج شود ، با تمام کمیسیون ، هیئت اجرا ، دادگاه حساب ها و ابزارهای نظارتی ، جایگاه مجلس چیست؟ اگر مجلس صرفاً اجرای تصمیمات غیرقانونی را مشاهده کند ، برای جدایی نیروها چه خواهد بود؟
با این وضعیت ، نه تنها قانون نادیده گرفته شده است ، بلکه منطق حکومت منطقی و شفاف به حاشیه رانده شده است. موسسات حقوقی این کشور به جای تکیه بر ظرفیت های حقوقی خود ، با تصمیمات غیررسمی و غیر شفاف هدایت می شوند. در دراز مدت ، این فرایند ساختار دولت ، ناکارآمدی سیاست های مالی و بی اعتمادی عمومی را تضعیف می کند.
در تأمین مالی خود ، دولت ابتدا باید از سازوکارهای رسمی و حقوقی مانند اوراق بهادار داخل سال ، اعتبار الکترونیکی تضمین شده توسط پول نقد یا پرداخت مستقیم سود نهایی از طریق حواله های صادر شده استفاده کند. فقط در صورت لزوم و بعد از روند شفاف در مجلس ، به صندوق های مکمل بروید. کمیته روسای دولت نیز باید در شرایط خاص و با اقتدار صریح رهبری وارد اضطراری و نه فعلی شود.
در غیر این صورت ، باید صادق باشد که این مسیر ، به نام مدیریت بحران ، منجر به انحلال تدریجی مؤسسات حقوقی کشور شود. اگر روسای این سه شعبه مستقیماً در هر مالی و اجرایی مداخله کنند ، آیا نیاز به پارلمان ، سازمان برنامه ریزی و بودجه یا بانک مرکزی و سایر موسسات وجود دارد؟
احترام به قانون ، بازگشت به عقلانیت نهادی و حفظ اصول اساسی سیستم ، از جمله اصل جدایی قدرتها ، تقاضای نادیده گرفته نمی شود. اگر امروز در برابر این مداخلات ساکت باشد ، فردا چیزی از ساختار قانونی و نظم نهادی کشور باقی نمی ماند.
دکتر گلام علی جعفر زاده آیمن آبادی
بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۴