چشمها به نیوهمپشایر و نیکی هیلی
معدود جمهوری خواهانی که هنوز تسلیم فرقه دونالد ترامپ نشده اند، به آخرین امید خود چسبیده اند تا او به قدرت نرسد. آنها دست به دست هم داده اند و امیدوارند که شکست سه شنبه شب در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر با کمک نیکی هیلی (فرماندار سابق کارولینای جنوبی) مانع از پیشروی رئیس جمهور سابق به سمت نامزدی حزبش شود. […]
معدود جمهوری خواهانی که هنوز تسلیم فرقه دونالد ترامپ نشده اند، به آخرین امید خود چسبیده اند تا او به قدرت نرسد.
آنها دست به دست هم داده اند و امیدوارند که با کمک نیکی هیلی (فرماندار سابق کارولینای جنوبی) در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر در سه شنبه شب، پیشروی رئیس جمهور سابق به سمت نامزدی حزبش متوقف شود یا حداقل به تعویق بیفتد.
حتی اگر هیلی در این ایالت پوشیده از برف یک پیروزی اولیه داشته باشد، نبردهای پیش رو برای او سخت تر خواهد بود. روز دوشنبه، ترامپ در انتخابات آیووا حزبش با اختلاف بی سابقه ای پیروز شد و بیش از هر رقیب دیگری رای آورد. رای دهندگان اولیه که به مرحله بعدی راه می یابند بیشتر از آیووا می آیند تا نیوهمپشایر، که به طور غیرمعمول، بخش بزرگی را شامل می شود. آبی های بدشانس امیدی به پیروزی ندارند. ترامپ مورد علاقه و جاه طلب بسیاری از شرکت کنندگان در انتخابات است و طبق پیش بینی ها شانس زیادی برای ورود دوباره به کاخ سفید دارد. اما با توجه به حرفهایی که او تاکنون گفته و کارهایی که انجام داده است، با توجه به روحیهای که از او میدانیم، چرا بسیاری از آمریکاییها میخواهند دونالد ترامپ رئیسجمهور بعدی آنها باشد؟
هر پاسخی به این سوال بستگی به ضعف مخالفان ترامپ دارد. وقتی نیویورک پست ران دیسانتیس را خط شکن خواند و از او به عنوان مردی که ترامپ را برکنار کرد و در سال ۲۰۲۴ پرچمدار جمهوری خواهان شد، ستایش کرد، او هرگز تصور نمی کرد که فرماندار فلوریدا به طور تکان دهنده ای از اصول اساسی سیاست بی توجه باشد. . او نمی دانست چگونه لبخند بزند، دست تکان دهد، زبان بدن را اصلاح کند و با این و آن تعامل داشته باشد. تماشای او در این حالت حداقل برای جمهوری خواهان دردناک و عجیب بود.
مهمتر از آن، اشتباه در محاسبات استراتژیک است. ظاهراً دیسانتیس تصمیم گرفت ترامپیسم را بدون ترامپ ارائه کند و همان اهداف جنگ فرهنگی را که رئیس جمهور قبلی بود هدف قرار دهد: مهاجران، رسانه ها، “ووک ها” (به ووکیسم، فاشیست ها و نئومارکسیست هایی که برای آزادی، فردیت و حریم خصوصی ارزش قائل هستند مراجعه کنید). مگر خودشان و نمایندگان همه علما; منتخب مردم باشند یا نباشند)
شروع به دعوا کرد اما خبری از هرج و مرج و جنون خاص ترامپ نبود. نوشتهها و رفتار او برای جمهوریخواهان میانهروتر که مشتاق ادامه کار بودند، بسیار شبیه ترامپ بود و برای افراطگرایان به اندازه کافی شبیه ترامپ نبود. گروه دوم به دنبال نمایش «ترامپ لایت» نبودند. چون از نسخه اصلی رضایت کامل داشتند. نمایش دیسانتیس مضحک و ناشیانه بود.
همه جمهوریخواهان، از جمله هیلی، در شکست بزرگتر سهم دارند. همه آنها از مخالفان و رقبای ترامپ بودند، اما تنها یکی از آنها، “کریس کریستی” از نیوجرسی جرات کرد مستقیماً از او شکایت کند. آنها از دشمنی با جمهوری خواهان می ترسیدند. در نتیجه، آنها نقصهای آشکار و رد صلاحیتکننده او، از جمله حمایت او از قیام خشونتآمیز ۲۰۲۱ را که پس از سرنگونی یک انتخابات دموکراتیک به دنبال داشت، نادیده گرفتند. هر یک از نامزدها امیدوار بودند که شخص دیگری این وظیفه را بر عهده بگیرد و ترامپ را در یک عملیات کامیکازه نابود کند.
این مشکل به کاستی های اقدام جمعی مربوط می شود. اگر علیه ترامپ متحد می شدند، همه سود می بردند. در ابتدا، بسیاری از جمهوری خواهان حتی با احتیاط از او حمایت کردند، زیرا از انتخاب مجدد بایدن می ترسیدند. اما موضع پارلمان علیه بایدن است. چون دیگر کاری از دستش بر نمی آید. آخرین نظرسنجی نشان می دهد که تنها ۳۴ درصد از آمریکایی ها معتقدند که بایدن ۸۲ ساله دومین دوره ریاست جمهوری خود را به پایان برساند. ضعف بایدن باعث شده جمهوری خواهان به دنبال جایگزین مناسبی برای ترامپ نباشند.
و اکنون حقیقت تلخ این است که شانس ترامپ برای بازگشت به دفتر بیضی بسیار زیاد است. این فقط شانس نیست. رهبری ترامپ محصول قدرت سیاسی اوست. او از هر شخصیت دیگری در فضای سیاسی ایالات متحده قدرتمندتر است و مهارت خاصی در خلق روایت هایی دارد که برای میلیون ها نفر قابل باور است. او می تواند از ۹۱ اتهام جنایی داستانی بسازد که در آن او را یک جنگجو و قربانی شجاع می دانند.
اما اظهارات او کاملاً خالی از حقیقت نیست. او به سلامت اقتصادی و پیشبرد رفاه آمریکایی ها لاف نمی زند. در ۳ سال اول ریاست جمهوری وی و قبل از اپیدمی کرونا، خانواده های معمولی در ایالات متحده با افزایش ۱۰.۵ درصدی در متوسط درآمد خانوار شاهد بهبود سطح رفاه بودند. اما در دو سال اول جو بایدن، تورم افزایش یافت و دستمزد آمریکاییها به تدریج از پرداخت هزینههای سرسامآور بازماند.
البته این ادعای مضحک است که آمار و ارقام سلامت اقتصادی قبل از کرونا کاملاً محصول اقدامات اوست. اما این مانع از آن نمی شود که میلیون ها رای دهنده آمریکایی با کمال میل او را دنبال کنند و مثلاً به قیمت پایین بنزین در سال های ترامپ اشاره ای نکنند. البته خاطرات روزانه خشونت، ضرب و شتم، تعصب و خودکامگی خزنده نیز در حال محو شدن است.
حریفان او برای رویارویی با او ضعیف تر از آن هستند. او بیش از آنچه تصورش را بکنید اعتماد به نفس دارد و موضوع اصلی هر انتخابات، یعنی اقتصاد، می تواند به نفع او باشد. با کنار هم قرار دادن این دلایل، ترامپ مسیری قابل قبول و حتی احتمالی برای بازگشت به کاخ سفید دارد.
حریفان فرصت حذف او را از دست داده اند. بهترین راه برای جلوگیری از او تاکید بر وقایع خشونت آمیز گذشته بود. به گفته هیئت تحقیق مجلس نمایندگان آمریکا، «در فاصله دو ماهه بین انتخابات و حمله به ساختمان کنگره، ترامپ و نزدیکانش حداقل دویست ملاقات عمومی یا خصوصی به طرق مختلف از جمله تلاش برای متقاعد کردن ، اعمال فشار و حتی تهدید مقامات ایالتی و محلی سعی کردند نتایج آرا را به نفع وی تغییر دهند.” در فوریه ۲۰۲۱، سنا میتواند ترامپ را به جرم “تشویق در ۶ ژانویه و تلاش برای کودتا” محکوم کند.
این پرونده حتی تا استیضاح هم کشیده شد اما این روند با تبرئه ترامپ در ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ به پایان رسید و برای محکومیت دونالد ترامپ و جلوگیری از انتخاب مجدد او به دو سوم آرای سنا نیاز بود که به حد نصاب نرسید. اگر این اتفاق می افتاد، ترامپ برای همیشه حذف می شد. جمهوریخواهان سنا به این فرصت پشت کردند. اکنون انتخابات دیگری در نوامبر ۲۰۲۴ در راه است و احتمالا ترامپ و بایدن دوباره با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
ترامپ از بزدلی و ناشیگری سیاسی رقیب خود سود برده است. از این باور دیرینه که دیر یا زود شخص دیگری او را از پا در خواهد آورد. دیگر زمانی باقی نمانده است. ضربه نهایی اینجاست و شاید برای حذف او خیلی دیر باشد. / عصر ایران