فرهنگ و هنر

آقای رئیس صدا وسیما! این عدد را از کجا آوردید؟

افق میهن-گروه شبکه: آمار بزرگترین مشکلی است که قطعا می تواند هر نهادی را به زمین بزند اما برخی مسئولان بدون توجه به این موضوع علاقه خاصی به آمار دارند. در واقع به جای پذیرش مشکل و تلاش برای حل آن، ترجیح می دهند به آمارهای دور از واقعیت بسنده کنند. یکی از اینها […]

افق میهن-گروه شبکه: آمار بزرگترین مشکلی است که قطعا می تواند هر نهادی را به زمین بزند اما برخی مسئولان بدون توجه به این موضوع علاقه خاصی به آمار دارند. در واقع به جای پذیرش مشکل و تلاش برای حل آن، ترجیح می دهند به آمارهای دور از واقعیت بسنده کنند. یکی از این سازمان ها صدا و سیما است که جبلی رئیس آن معتقد است تلویزیون ۸۷ میلیون مخاطب دارد. در حالی که بر هیچکس پوشیده نیست که وضعیت مخاطبان صدا و سیما تعریفی ندارد. در واقع نه تنها مخاطبان، بلکه حتی برنامه سازان و چهره های هنری نیز تمایل چندانی به همکاری با صدا و سیما ندارند. این موضوع نیز از مداری نشأت می گیرد که مسئولان این تشکل عریض و طویل برای خود، مخاطبان و فرهنگیان خود در نظر گرفته اند. یعنی هرکس خارج از این مدار باشد به راحتی کنار گذاشته می شود، برایشان فرقی نمی کند که مثلا فلان چهره تاثیرگذار برنامه اش مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. به همین دلیل برنامه هایی که در حال حاضر در رسانه ملی می بینیم چندان جذاب نیست. اما سوالی که مطرح می شود این است که اگر تلویزیون ۸۷ میلیون مخاطب دارد پس چرا این سازمان به هر رشته پوسیده ای می چسبد تا مخاطب بتواند آنها را ببیند. مصداق بارز آن اصرار بر بازگشت چهره های اخراجی است که بارها از حضور آنها صحبت کرده اند. یا در همین شب یلدا جدا از برنامه های تکراری بی محتوا چرا سراغ اینفلوئنسرهای اینستاگرامی رفتند؟ بدتر از همه اینکه با استفاده از هوش مصنوعی مصاحبه های جعلی با چهره های سرشناس خارجی درست کرده اند؟ جالب اینجاست که هر کدام از این موارد در زمان خود با انتقادات گسترده ای مواجه بوده است. همه اینها یعنی سازمان صدا و سیما با وجود بودجه میلیاردی نتوانسته نظر مخاطب را جلب کند.
بسته شده اند

میلیاردها هزینه تلویزیون برای برنامه های بدون مخاطب
همین کم مخاطب بودن صدا و سیما همین بس که یکی از رسانه ها در گزارشی در این باره نوشته است: «آنچه «دوران» نام دارد.
تلویزیون را «طلایی» می گویند، البته متناقض و چند وجهی. رادیو در دهه هفتاد و حتی هشتاد در اوج محبوبیت بود. برنامه نویسان جوان و متخصص در کنار برنامه نویسان باسابقه و با تجربه، هادی آنتن را تقویت کرده بودند. در کنار این ویژگی مهم، انحصار صدا و سیما نیز برگ برنده آن سال ها بود. شاید تنها رقیب ضعیف، بی کیفیت و گران تلویزیون، دستگاه تصویری بود که اساساً هیچ رقابتی با تلویزیون نداشت و در کنار فیل فانتزی بود! در دهه هفتاد و هشتاد تلویزیون مرکز خانه های مردم بود. خانواده ها دور جعبه جادو می نشستند و جادوی برنامه های جذاب آن سال ها را تماشا می کردند! زمانی که برنامه های تلویزیونی بار ترافیک خیابانی، مصرف انرژی و حتی آمار دزدی و جنایت را کاهش داد. به گزارش پیمان جبلی دوران طلایی تلویزیون. اکنون و در این چند سال پس از دوران طلایی تلویزیون، وضعیت مخاطبان رادیو و تلویزیون هیچ تعریفی ندارد. رادیو کار سختی در پیش دارد. تعداد کمی از برنامه نویسان موفق دوران طلایی باقی مانده اند که بتوانند بدون محدودیت و محدودیت برنامه نویسی کنند. برنامه های موفق سال های اخیر نیز از دایره خودی های آنتن خارج شده است. عادل فردوسی پور، رامبد جوان، مهران مدیری، رضا رشیدپور، سروش صحت، علی ضیا و… و به جای این صف طولانی نام ها، چهره های جوانی روی قاب تلویزیون نشسته اند که بیش از حد راضی شده اند، پول گذاشته اند. دست صدا و سیما و حواشی ایجاد کرد. نمونه آن برنامه «سیدخندان» است که
اعداد نجومی مرزهای زیادی برای دعوت برخی چهره ها ایجاد کردند. «هزینه میلیاردی بدون نتایج مؤثر یا حتی امیدوارکننده»؛ این یعنی شکست و کوچکترین و کم تجربه ترین سازمان ها هم می دانند که در چنین شرایطی باید استراتژی و رویکرد خود را تغییر دهند اما شاید صدا و سیمای ۴۰ ساله کمی دیر متوجه این موضوع شده باشد. خبرها حاکی از آن است که برنامه «پانتولیگ» محمدرضا گلزار به زودی روی آنتن می رود و احتمالاً رضا رشیدپور اجازه حضور در تلویزیون را پیدا می کند. تلاش مستمر برای ساخت و پخش سریال های نمایشی «نون.خ»، «زیرخاکی» و «پایتخت» این را به خوبی نشان می دهد. در حالی که هنوز درباره امکان ساخت و پخش سریال جدید پایتخت تردید وجود دارد، تلویزیون برای ارسال سیگنال های مثبت به مخاطبان خود و زنده کردن امیدها برای پخش سری جدید این سریال، بازپخش سری قبلی این مجموعه را آغاز کرده است. سلسله. برای همه برندهای دنیا، انحصاری بودن بسیار دوست داشتنی است. پخش همچنان در انحصار است، اما شبکه های اجتماعی، تلویزیون های ماهواره ای و VOD، یعنی شبکه نمایش خانگی، رقبای سرسخت و قدرتمندی برای این تلویزیون انحصاری هستند. در ۶ سال گذشته اقتدار خبری تلویزیون ۲۵ درصد کاهش داشته و اقتدار خبری شبکه های اجتماعی بیش از ۱۳۰ درصد رشد داشته است. این وضعیت سالهاست که به ضرر صدا و سیما ادامه دارد. پس شاید مدیران سازمان باید معادله را تغییر دهند. یعنی تشدید انحصار. چگونه؟ احتمالاً با محدود کردن هر چه بیشتر رقبا! آیا دوران طلایی بازخواهد گشت؟ بعید به نظر می رسد یا بسیار دشوار است. گسترش ابزارها و تجهیزات ارتباطی و دیجیتالی امکان ایجاد انحصار رسانه ای را از بین برده است. در واقع تلاش صداوسیما برای به حاشیه راندن رقبای داخلی، اگر فرض ما درست باشد، به نوعی مانع رشد آنهاست. توسعه و ترویج برنامه ها و جذب مخاطب نیازمند راهبردهای کارآمدتر است. وگرنه رقابت صدا و سیما با شبکه تلویزیونی خانگی یا سینما یا شبکه های اجتماعی و… مصداق این ضرب المثل است: «حالا که من مخاطب ندارم دیگران هم ندارند».

واکنش کاربر
اما اظهارات جبلی در خصوص تماشاگران میلیونی تلویزیون با واکنش های بسیاری از سوی کاربران شبکه های اجتماعی مواجه شده است.
یکی از کاربران در این باره نوشت: جمعیت ایران چند میلیونی است؟ شاید این بدان معناست که ۸۷ میلیون نفر در خانه های خود تلویزیون دارند.
کاربر دیگری گفت: من به نظرات آنها کاری ندارم، یک سوال فنی داشتم، چگونه تعداد بینندگان تلویزیون را به دست می آورند؟ ممنون من طرفدارم
توضیح”.
دیگری نوشت: شما حتی ۱۰ درصد بیننده ندارید مجریان توانمند شما به چه نگاه کنیم؟ یا سریال جدید و زیبای شما؟؟ گزارشگر فوتبال شما؟؟ لطفاً به ما بگویید چه چیزی را دوست داشته باشیم و به آن نگاه کنیم؟».
کاربر دیگری اینگونه می نویسد: اگر آمار ۱۹۵ روز پخش پاکتون درست باشد، آمار ۸۷ میلیون بیننده درست است که مطمئنم هر دو عدد غیر واقعی است.
کاربران دیگر نوشتند: «عجب نیست مثل همه مدیران در حالی که مردم در بدترین شرایط اقتصادی و معیشتی به سر می برند، دیوانه می شوند، مدیران مدام از پیشرفت و کنترل تورم و … صحبت می کنند، به نظر می رسد نوعی لجبازی با مردم بدبخت است. همچنین خود تلویزیون هم می داند که واقعاً راه فراری نیست، دارد جلو می رود، «برای جلب رضایت همه مخاطبان، هر برنامه ای به نام شب یلدا به ملت دادید»، «حتماً از چین رادیو و تلویزیون می بینند». که آمارش از جمعیت کشور بیشتر است»، «آقا تلویزیون ما خراب است، من را از لیست خط بزنید، ۶ نفر را کم کنید، بعد حساب را بگویید»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا