آیا اسکندر مقدونی واقعا از آب «رودخانۀ مرگ» نوشیده بود؟
شش روز پس از مرگ اسکندر ، بدن وی هیچ نشانه ای از فساد نشان نداد. برای یونانیان باستان ، این نشانه این بود که اسکندر اقتدار الهی داشت. بیش از پنج سال ، دلیل مرگ وی و بدن وی سالم ماند. علیرغم تئوری ها و گمانه زنی های بی پایان ، مرگ اسکندر ۵ ساله به یکی از بزرگترین موارد حل نشده تاریخ تبدیل شده است.
در ژوئن قبل از میلاد ، قدرتمندترین مرد جهان در کاخ نبوچادر دوم در بابل درگذشت. اسکندر مقدونیه ، بزرگترین فاتح جهان تا آن زمان ، تنها سیزده روز قبل از مرگ وی در یکی از ضیافت های شب بود که ناگهان در درد فریاد زد. وی با درد و تب شکم به رختخواب رفت و در روزهای بعد بدتر شد. بهبود ، تشنگی ، شاید تشنج ، درد ، فلج جزئی و تجربه مکرر آگاهی و بیهوشی علائم وی بود. در روزهای پایانی ، او مانند مرگ درگذشت و دیگر قادر به صحبت یا حرکت نبود.
شش روز پس از مرگ اسکندر ، بدن وی هیچ نشانه ای از فساد نشان نداد. برای یونانیان باستان ، این نشانه این بود که اسکندر اقتدار الهی داشت. بیش از پنج سال ، دلیل مرگ وی و بدن وی سالم ماند. علیرغم تئوری ها و گمانه زنی های بی پایان ، مرگ اسکندر ۵ ساله به یکی از بزرگترین موارد حل نشده تاریخ تبدیل شده است.
حتی در دوران قدیم ، بحث در مورد مرگ اسکندر وجود داشت. برخی آن را به بیماری یا عفونت نسبت داده اند ، اما در طول قرن ها ، بسیاری از مورخان ، از پولینی تا ولتیر ، احتمال جرم را مطرح کرده اند. دیودوروس نوشت: “توطئه برای کشتن اسکندر با قدرت جانشینان وی سرکوب شد.”
کسانی که به مسمومیت مشکوک بودند حتی فکر می کردند که نوع سم را می دانند: Pasanias ، روشنفکر رومی دوم ، از “قدرت کشنده” رودخانه آستوس صحبت کرد ، و افزود که این رودخانه رودخانه “سمی که الكساندر را كشته است” شنیده است. برخی دیگر ، از جمله پلوتارک (زندگی نامه اسکندر) ، حتی ادعا کردند که استاد سابق اسکندر ، فیلسوف بزرگ ارسطو ، آن سم کشنده را فراهم کرده است. همانطور که معلوم است ، ارسطو از مردی که اسکندر به آن تبدیل شده بود می ترسید. با این حال ، هر اتفاقی افتاد ، ارسطو بی گناه است ، زیرا زمان مرگ اسکندر در آتن بود.
آبهای رودخانه اوستوس
اینجاست که تاریخ با اسطوره به وجود می آید. در دیدگاه انسانی امروز ، رودخانه Stix بیشتر توسط افسانه های مربوط به دنیای مردگان شناخته شده است. طبق بسیاری از اسطوره های باستانی ، ارواح آن مرحوم باید از رودخانه استیکس عبور کنند تا به هادس برسند. اما استیکس تنها گذرگاه به دنیای مردگان نبود. در عوض ، یک مکان واقعی بود. بر اساس نوشته های باستانی و تحقیقات مدرن ، مکان دقیق برچسب با اطمینان مشخص شده: رودخانه ماورنی (به معنی آب سیاه). یکی از شاخه های رودخانه Karatis که به خلیج کورینت می رود.
چرا مردم فکر می کردند رودخانه استیک سمی است و از همان زهر برای کشتن اسکندر کبیر استفاده شده است؟ در مقاله جدیدی که در Geoheritage منتشر شده است ، Audreyne Moyor ، یک محقق برجسته در زمینه تحقیقات کلاسیک و تاریخ علوم از دانشگاه استنفورد ، تصمیم گرفته است این موضوع را بررسی کند.
در زمان های قدیم ، بسیاری از مردم از خواص مضر رودخانه Stix آگاه بودند. افلاطون به “نیروهای وحشتناک” توسط Strax اشاره کرد ، جغرافیدان معروف آن را “آبی کشنده” توصیف کرد ، و پولینی ، مورخ طبیعت گرایانه ، گفت: “نوشیدن آن بلافاصله کشنده است.” حتی اعتقاد بر این بود که آب استیک همچنین می تواند فلزات و ظروف خاک رس را از بین ببرد و از بین ببرد. در دهه ۱۹۸۰ ، الكساندر فون هومبولت ، طبیعت گرای مشهور آلمانی ، هنگام اظهار نظر در مورد رودخانه استكس ، به یاد آورد كه این رودخانه با “ساكنان مدرن -امروزی” در منطقه “شهرت شیطانی” دارد. حتی در قرن بیستم ، افراد محلی از نوشیدن آب خودداری کردند و گفتند که این سفال را خراب کرده است.
آبهای سمی در دوران باستان به خوبی شناخته شده بودند. یکی از آنها حتی در کتاب مقدس برای آزمایش زنان حقیقت مظنون به زنا مورد استفاده قرار گرفت ، اما این به تنهایی نتوانست شهرت تاریک و ماندگار رودخانه استیکس را توضیح دهد.
یک مورخ تحقیقات علمی
مور ، یک مورخ باستانی ، تصمیم گرفت تا بفهمد چگونه اسطوره هایی درباره آب رودخانه استیکس تشکیل دهد. وی به مجله National Geographic گفت که این پروژه سالها در حال شکل گیری است. از آنجا که تخصص وی کشف دانش واقعی در اسطوره های باستان است ، این پروژه کاملاً مطابق با ماهیت کار او بود. پانزده سال پیش ، در سال ۲ ، آنتوانته ، سم شناسی دارویی ، با مایر صحبت کرد: احتمال وجود یک پوسته سمی که روی سنگ آهک تشکیل شده است. همچنین ، گزارش جدیدی در مورد مرگ گسترده یک گوزن شمالی شمالی پس از خوردن نوعی لیوان مسموم ، بدبختی را برانگیخت و تحقیقات را برانگیخت.
با کمک زمین شناسان ، شیمیدان ، سم شناسی و سایر دانشمندان ، مور شروع به تحقیق در مورد احتمال اینکه در دوران باستان ، رودخانه استیکس سموم طبیعی داشته باشد. در مقاله ای که توسط این مطالعه منتشر شده است ، و همچنین در کتاب جدید خود ، اسطوره ها: یک گزیده کوتاه از دانش طبیعت در اعتقادات باستانی ، مائور استدلال می کند که حوضچه های تحت پوشش رودخانه رودخانه استیکس “کاملاً ایده آل برای مخفی کردن دو ماده کشنده طبیعی است ؛” هر دو ماده در سالهای اخیر به تازگی کشف شده اند: کالیچیمیکین و یک نگاه مسموم. ”
قند
Calcininecin نوعی رسوب پوسته است که از سنگ آهک می افتد ، به خصوص در مکانهایی که آب نشت می شود و سپس تبخیر می شود. همانطور که ماور در مقاله خود می نویسد: “این دقیقاً وضعیتی است که ناظران باستان از استخر با لبه های سنگی در کنار سقوط Stix/Moroner توصیف کرده اند.” آب عبور از صخره پر از کربنات کلسیم است ، و لایه های سخت پوسته کالیبن را بر روی سطوح سنگی ، خزه ها و گل ها می گذارد. ”
انواع مختلفی از ارگانیسم ها وجود دارد که می توانند کالیش خود را استعمار کنند. برخی مانند جلبک ها کم و بیش ایمن هستند. اما برخی دیگر ، مانند سیانوباکتری ها ، می توانند اثرات عصبی عضلانی ، کبد ، سلولی و سمی در سطح بسیار خطرناک برای انسان و حیوانات داشته باشند. در دهه ۱۹۸۰ ، یک سم شناس در تگزاس نمونه ای از کالیشی را جمع آوری کرد که منجر به کشف کالیشامینسینین شد. یک ماده سمی که بعداً برای تولید نوعی شیمی درمانی هدفمند بر اساس آنتی بادی ها مورد استفاده قرار گرفت ، اما به شکل خام آن ، کشنده تر از رینین است.
ما نمی توانیم با اطمینان بگوییم که آیا در زمان های قدیم در حوضچه های آهکی استیکس وجود داشته است یا خیر. بسیاری از چیزها به مواد مغذی مناسب و شرایط خاک آن زمان بستگی دارد. بسته به میزان مصرف ، مرگ ناشی از این ماده به دلیل مکانیسم های سمی تخریب احتمالاً چند روز تا هفته ها طول می کشد. د ی تو هستی این روند سرانجام منجر به عدم موفقیت چندین قسمت از بدن شد. از آنجا که در الکل حل شده است ، می تواند یک سم ایده آل باشد که در فنجان نوشیدنی الکساندر در ضیافت ریخته شود.
اسید اگزالیک از غده ها
مور همچنین فرضیه یک سم خاک دوم را که ممکن است از صخره های صخره ای و سنگ آهک های رودخانه جمع آوری شود ، پیشنهاد می کند. بسیاری از قارچ ها ، کپک ها و گال ها مایکوتوکسین های سمی تولید می کنند. در حالی که اثرات مضر برخی از گونه های قارچی قرن ها شناخته شده است ، اما مدتهاست که آنها بی ضرر تلقی می شوند. اما در یک مطالعه جدید توسط مور ، نشان داده است که یکی از هشت گونه رزماری دارای سموم است [مایکروسیستینهایی] این به کبد آسیب می رساند. از آنجا که مردم باستان گلهای درختان میزبان یا صخره ها را در نظر نمی گرفتند ، آنها آنها را به عنوان منبع احتمالی مسمومیت نمی شناختند. اگر بزها در رودخانه Stix در حال مرگ بودند ، به عنوان جغرافیدان باستان ، Paoanias ، طبق گفته مایلی ، این آب را می توان به طور منطقی مقصر دانست (عامل مرگ) ، نه صخره های جانبی.
مور می نویسد که رایج ترین قارچ های قارچ روی سنگ موجود در این منطقه گونه های سیاه شبه هادی و شبه النولیوم است که در صورت بلعیدن توسط حیوانات یا انسان می توانند بسیار سمی باشند. این واقعیت که قارچ قارچ یک لایه سیاه روی سنگ ها ایجاد می کند ، یادآور استفاده از صفت های “سیاه” در توصیف رودخانه Stix است. این قارچ ها همچنین اسید اگزالیک سمی را ترشح می کنند ، که یک ماده بسیار خورنده است. این همچنین می تواند توضیحی برای شایعات مبنی بر نابودی رودخانه استیک این فلز باشد. امروز اسید متعال برای حل آهن استفاده می شود.
ریشه های یک افسانه
“نتایج بلع [هر یک از این] “این مواد به مرور زمان دیده شده و در حافظه انبوه نسل ها ثبت شده است.” حتی اگر فقط تعداد کمی از حیوانات یا انسان درگذشت ، همین وقایع می تواند به اسطوره های باستانی که رودخانه ای پر از اسطوره های مربوط به دنیای مردگان را احاطه کرده اند ، اضافه کند.
مویر می گوید: “پس از مرگ اسکندر کبیر ، فکر کردم اصحاب وی معتقدند که او مسموم شده است.” “بسیاری از افراد هم انگیزه داشتند و هم فرصتی برای انجام این کار داشتند و علائم دقیقی که در بدن وی ظاهر شد مطابق با علائمی بود که مدت ها با رودخانه استیک همراه بود.” مور تأکید می کند که تحقیقات وی درگیری با مرگ اسکندر را حل نمی کند. او می گوید ما به یک ماشین زمان و کالبد شکافی احتیاج داریم.
سرانجام ، این مسئله ناراضی است. دانشمندان امروز می توانند آب رودخانه ای با محوطه آب را برای یافتن کالیچیمیسین و گلاشانگ آزمایش کنند ، اما نتایج آنها ، مثبت یا منفی ، نمی تواند نشان دهد که آیا این سموم در رودخانه وجود داشته است یا خیر.
آنچه تحقیقات مور توضیح می دهد این است که چرا مردم فکر می کردند اسکندر رودخانه رودخانه را نوشید. هنگامی که محیط اسکندر به این نتیجه رسید که وی مسموم شده است ، آنها سم را با رودخانه استیکس یکی می دانستند ، زیرا رودخانه مانند خود اسکندر در قلب افسانه ها قرار داشت. پس از این پیوند ذهنی ، مردم داستان مرگ او را روایت می کردند.
منبع: فارادی