اخبار بورس

ریشه سقوط بورس در ساختار معیوب اقتصاد است، نه فقط ترس از جنگ/ اقتصاد دستوری و سوسیالیستی، مانع توسعه پایدار ایران

بیشترین کاهش در بورس در نرخ خوراک پتروشیمی.

علی عباسیان ، کارشناس بازار سرمایه ، که به ریشه های ساختاری مشکلات بازار سهام اشاره می کند ، گفت: “پرونده اخیر این شاخص نه تنها به دلیل تنش های سیاسی و خطر جنگ ، بلکه خصوصی سازی ناقص ، بازار بی بازار و بحران اعتماد به نفس برای کمترین خبر منتشر شده است.” وی تأکید کرد که بدون اصلاح ساختار اقتصادی و فاصله بین رویکردهای گرامری و سوسیالیستی ، توسعه پایدار حاصل نمی شود.

علی عباسیانکارشناس بازار سرمایه ، در گفتگو با بورس اوراق بهادار با توجه به آخرین تحولات بازار ، اخیراً بازار سرمایه در معرض خطر بزرگی قرار گرفت که منجر به کاهش شدید این شاخص شد. خطر جنگ و عدم اطمینان منجر به کاهش بازار شد و اگرچه حمایت واقعی دولت توانست مدتی روند را مثبت کند ، اما این کاهش دوباره ادامه یافت.

وی افزود: “ما در مراحل مختلف سقوط های سنگین را تجربه کردیم ؛ به عنوان مثال در تاریخ ۱ اردیبهشت و رتبه بندی خوراک پتروشیمی تعریف شده ، کل شاخص فقط در ۷ روز سقوط کرد که بیشترین کاهش در تاریخ بورس ایران به روش خاص خود است.

ریشه های ساختاری مشکلات بازار

کارشناس بازار سرمایه همچنین بر ریشه مشکلات بازار سرمایه تأکید کرد: آخرین کاهش بازار نه تنها به دلیل خطر جنگ بلکه به مشکلات ساختاری عمیق نیز نبود. بزرگترین معضل عمق پایین بازار سرمایه است. ارزش دلار کل بازار به حدود ۵ میلیارد دلار آمریکا رسیده است و حتی با یک شرکت بزرگ خارجی قابل مقایسه نیست.

وی به دلایل شکل گیری اوضاع اشاره کرد: “از دیدگاه اقتصادی ، این مشکل ناشی از عدم خصوصی سازی کافی است.” پس از سال و تغییر در دستورالعمل های کلی سیستم در حوزه اقتصاد و تغییر در ماده ۵ قانون اساسی ، بخش خصوصی باید به عنوان بازیگر اصلی اقتصاد شناخته شود. این حتی در مرحله دوم انقلاب و اسناد در بالادست ، مانند برنامه های توسعه و سیاست های موج زدن مقاومت تأکید شد. با این حال ، در عمل ، خصوصی سازی به درستی اجرا نشده است ، و بسیاری از شرکت های بزرگ به مؤسسات شبه دولتی و مجتمع هایی مانند پایگاه خاتام ، سازمان تأمین اجتماعی ، مقر اجرایی امامز و بنیاد شهدا منتقل شدند.


بیشتر بخوانید: آیا شاخص به سمت صعود حرکت می کند؟


علی عباسیان به عواقب این ساختار ناقص اشاره کرد: به دلیل بازار سرمایه مسطح ، کوچکترین خبر می تواند موجی از نوسانات ایجاد کند. تجربه نشان داده است که اخبار مانند امکان مذاکره ، تغییر در نرخ خوراک پتروشیمی یا حتی تهدیدات جنگ به سرعت در بازار تأثیر می گذارد. نگرانی این است که تأثیر پیام های منفی در بازار بسیار فشرده تر از اخبار مثبت است و این باعث شده است که فضای روانی سرمایه گذاران از ترس و بی اعتمادی باشد.

تعدادی از خطرات مزمن در بازار

وی افزود: “در سالهای اخیر ، بازار سرمایه خطراتی را در معرض خطر قرار داده است که از این رو هرگونه فشار بر روند معاملات می تواند به تنهایی وارد شود ؛ از جمله خطر مشارکت مستقیم دولت ، نوسانات نرخ ارز ، تورم بالا ، خرابی قدرت ، خطرات سیاسی و مهمتر از همه ، خطر عدم وجود اعتدال.

علی عباسیان نمونه ای از قانون تقاضا را نقل کرد: یک اقتصاد قانونی وجود دارد که می گوید این به عنوان افزایش قیمت مواد اولیه می گوید. قانونی که سطح تئوری را پشت سر گذاشته و به یک اصل پذیرفته شده تبدیل شده است. اما گاهی اوقات برعکس در ایران اتفاق می افتد. با افزایش قیمت برخی از مواد اولیه اولیه ، تقاضا نه تنها کاهش می یابد بلکه افزایش می یابد.

بی اعتمادی عمومی و نقض قانون

وی گفت دلیل این رفتار بی اعتمادی به دولت است و افزود: دولت اعلام می کند که وقتی دولت توضیح می دهد که قیمت کالا را کنترل می کند. با این حال ، در تجربیات قبلی ، این قول برآورده نشده است ، اعتماد عمومی از بین رفته است. همین وضعیت در بازار سرمایه نیز همین است. به منظور حمایت دولت بدون مشاهده اقدامات عملی ، هیچ تأثیر روانشناختی مثبتی بر سهامداران نداشته باشد و در نتیجه ، سرمایه گذاران نسبت به خبر خوب واکنش نشان نمی دهند ، بلکه یک پاسخ قوی و فوری به پیام های منفی هستند.

علی عباسیان بر بحران اعتماد به اقتصاد و بازار سرمایه تأکید کرد و گفت: “متأسفانه بسیاری از افراد تفسیر و حتی افراد غیرمسئول از تلویزیون به اعضا اظهار نظر می کنند ، و این بیانیه ها بازار سرمایه و کل اقتصاد را مستقیماً و گاهی افزایش می دهد.” این وضعیت اعتماد به نفس به دولت و حاکمیت را به شدت کاهش داده و ما را در معرض بحران سرمایه اجتماعی قرار داده است.

علائم بهبود بازار سرمایه

وی گفت: “این بحران سرمایه اجتماعی به وضوح در بازار سرمایه قابل مشاهده است.” با این حال ، دو پیام در این هفته توانستند اتاق بازار را تا حدی تغییر دهند. اول ، انتصاب فردی با رویکرد متوسط به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و دوم مذاکرات FATF پس از هفت سال. این خبر خوش بینی نسبی ایجاد کرد و بخشی از اعتماد به بازار را به دست آورد و در نتیجه شاهد رشد شاخص های بازار سرمایه بودیم.

علی عباسیان ، که به سیاست انقباض دولت در فروش اوراق بهادار و افزایش نرخ بهره اشاره کرده است ، گفت: “اگرچه این دستورالعمل ها منجر به کاهش بازار سرمایه می شود ، پیام از آغاز مذاکرات FATF منجر به تأثیر این اقدامات ، به ویژه نرخ بهره بالا می شود.” به نظر من ، اجرای سیاست انقباض و افزایش نرخ بهره در شرایط فعلی مناسب نبود و بهتر بود که دولت منتظر بازار سرمایه باشد تا قبل از تصمیم گیری هایی به یک نقطه ثبات برسد.

وی افزود: “سیاست دولت در حال حاضر کنترل تورم را کنترل می کند و این رویکرد چنین تصمیماتی را اتخاذ کرده است ، اما این تصمیمات به بازار سرمایه آسیب می رساند. بنابراین لازم است که در این بخش ها با دقت بیشتری تصمیم بگیرید.

نیاز به اصلاح ساختار اقتصادی برای توسعه پایدار

کارشناس بازار سرمایه گفت: “بررسی کشورهای مختلف نشان می دهد که اقتصادهای دولتی ، گرامر یا تفکر کمونیستی و سوسیالیستی هرگز به توسعه نرسیده اند.” تا زمانی که این ساختار بر اقتصاد ایران حاکم باشد ، ما در معرض این خطرات قرار خواهیم گرفت. اگرچه رشد را در مدت کوتاهی مشاهده می کنیم ، در دراز مدت به توسعه پایدار نخواهیم رسید و این ساختار باید از ریشه اصلاح شود.

عباسی گفت که وی به تجربیات کشورهای کمونیستی اشاره کرده است و گفت که کشورهایی مانند چین سیاست اقتصادی خود را تجدید نظر کرده اند و حتی کشورهایی که افکار کمونیستی آنها اساسی است ، مانند روسیه ، به اقتصاد سرمایه داری زیرا آنها دریافتند که سایر سیستم های سوسیالیستی لازم نیست.

وی افزود: با وجود این واقعیت که قوانین بالادست ایران ذکر شده است و حاکمیت می داند که اقتصاد گرامری ، سوسیالیست یا رفاقت کارآمد نیست ، ما همچنان به همان رویکردها می بینیم. ” تا زمانی که این ساختار اصلاح نشده باشد ، خطرات موجود در اقتصاد و بازار سرمایه وجود خواهد داشت و کشور همچنان با رشد اقتصادی پایین نرم می شود و به توسعه مطلوب نرسد.

پایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا