بازی بزرگ در افغانستان؛ وقتی آسیا به میدان قدرتنمایی روسیه و چین تبدیل میشود؟
چین هنوز به طور رسمی روابط خود را با طالبان تأسیس نکرده است ، اما از زمان عزیمت در ایالات متحده ، روابط خود را با افغانستان تقویت کرده است. علایق پکن تا حد زیادی با منافع مسکو همپوشانی دارد.
به گزارش افق میهن ، روسیه اولین کشوری بود که به طور رسمی قاعده طالبان در مورد افغانستان را به رسمیت شناخت. علیرغم خصومت عمیق بین دو کشور ، که به دوره مداخله خونین اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان باز می گردد (۱ تا ۲) ، این نزدیکی در محاسبات استراتژیک استوار است. محاسبات ناشی از انزوا هر دو دولت در صحنه بین المللی.
این رویداد مهم برای طالبان سؤالات مهمی در مورد استراتژی ایالات متحده در آسیای میانه ایجاد کرده است. به ویژه ، این سؤال که آیا واشنگتن باید سعی در مقابله با تأثیر روسیه و چین در این منطقه پویا داشته باشد.
پاشنه آشیل از روسیه و افغانستان
پس از تسلط بر طالبان از طریق کابل در ماه آگوست و عزیمت آشفته اما دیر هنگام در ایالات متحده افغانستان ، روسیه به یک واکنش عملی واکنش نشان داد. کرملین بدون شناخت دولت جدید طالبان ، پیام خود را در کابل حفظ کرد. تا اول اکتبر ، مسکو برای جلسات رسمی میزبان طالبان بود. در ماه سپتامبر ، دولت قراردادهای تجاری را با دولت جدید افغانستان از جمله صادرات نفت ، گندم و گاز امضا کرد.
۹ سپتامبر ، حمله تروریستی داعش به سفارت روسیه در کابل ، تعدادی از کارمندان روسی را کشته و این فاجعه نشان داد که مشکل تروریسم و افراط گرایی می تواند به یکی از اصلی ترین مراکز استرس بین روسیه و ایالات متحده تبدیل شود. از دیدگاه روسی ، داعش تهدید بزرگی است ، به ویژه با توجه به رو به رشد جمعیت مسلمان که می تواند در معرض گروه های افراطی باشد.
در آوریل سال جاری ، روسیه اجازه داد طالبان از لیست سازمان های تروریستی خود خارج شوند و به این ترتیب پایه و اساس مکالمات رسمی دیپلماتیک بین دو کشور را تشکیل دهند. یک ماه بعد ، وزیر بازرگانی افغانستان ادعا کرد که روسیه و چین در حال مذاکره دو جانبه با دولت افغانستان برای کاهش وابستگی خود به دلار در تحریم های ایالات متحده هستند. دادخواست کرملین برای شناخت رسمی دولت طالبان می تواند منافع بسیاری برای روسیه داشته باشد: از همکاری مبارزه با تروریسم و تقویت ثبات منطقه ای تا افزایش وزن دیپلماتیک و گسترش روابط اقتصادی. با این حال ، مسکو باید از این طریق با دقت حرکت کند. از آنجا که همکاری با طالبان به عنوان یک شریک ضد تروریسم در مقابل ایدئولوژی و پیشینه گروه تضادهای ذاتی دارد.
پکن و کابل ؛ از تروریسم گرفته تا حمل و نقل حیاتی
چین هنوز به طور رسمی روابط خود را با طالبان تأسیس نکرده است ، اما از زمان عزیمت در ایالات متحده ، روابط خود را با افغانستان تقویت کرده است. علایق پکن تا حد زیادی با منافع مسکو همپوشانی دارد. این شامل گزینه هایی مانند تروریسم ، توسعه اقتصادی و زیرساخت ها ، نفوذ ژئوپلیتیکی و پیشگیری از موجی از مهاجرت یا تجارت مواد مخدر است. علاوه بر این ، چین و افغانستان مرز ۵ مایل دارند. اگر افغانستان دوباره به گروه تروریست تبدیل شود ، امنیت داخلی چین می تواند مورد تهدید قرار گیرد. در گذشته ، برخی از Uigure از نزدیک با طالبان در استان بی نظیر سینکیانگ وصل شده بود که این یک تهدید جدی برای مرزهای وی از چین است.
در بخش اقتصادی ، چین همچنین به منابع طبیعی افغانستان از جمله فلزات نادر زمین ، به ویژه مس و لیتیوم علاقه مند است. علاوه بر این ، موقعیت جغرافیایی افغانستان به یک دایره بالقوه مهم در پروژه کمربند و جاده تبدیل می شود (BRI “. اگرچه افغانستان عضو رسمی این ابتکار عمل نیست ، موقعیت استراتژیک آن پتانسیل ترکیب آسیای میانه در آسیای جنوبی را دارد.
واشنگتن نگران است!
بسیاری از آمریکایی ها می ترسند که پکن و مسکو برای پر کردن خلاء استراتژیک ناشی از خروج ایالات متحده در سال ۶ تحت تأثیر قرار بگیرند. با این حال ، واشنگتن نباید خود را بیش از حد نگران این روند کند. اول ، دیگر قدرتهای مهم منطقه ای مانند پاکستان ، تورکی ، ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی مطمئناً در طراحی آینده افغانستان و تغییر در روسیه و چین نقش دارند. دوم ، منافع آمریکایی در افغانستان هرگز آنقدر مهم نبوده است که این تعهد طولانی مدت را توجیه می کند. در مقابل ، روسیه و چین قدرتهای واقعی اوراسیا هستند و اقدامات آنها را می توان براساس منطق ژئوپلیتیکی و ژئوپلیتیکی و ژئوکنومیکی درک کرد.
از این گذشته ، نه پکن و نه مسکو مستقیماً توسط افغانستان مسلط نیستند. منافع وی در این کشور جنبه جانبی دارد و هر دو می دانند که مردم افغانستان تمایلی به تردید در دولت خارجی ندارند. درست است که شما از روابط خود با کابل به گونه ای استفاده می کنید که برای واشنگتن ناراحت کننده باشد. دونالد ترامپ در مارس گذشته از پایگاه سابق ایالات متحده چین در باگرام شکایت کرد. همچنین یک خطر واقعی وجود دارد که برخی از سربازان باتجربه افغان به عنوان مزدور در جنگ جنگ روسیه مورد استفاده قرار می گیرند.
با این حال ، چنین عواقب تهدیدی برای مهمترین منافع امنیت ملی ایالات متحده نیست. مشارکت غم انگیز ایالات متحده در افغانستان باید بهتر باشد. وسیله مسدود شده مردم در افغانستان – و نه اعضای سابق یا فعلی گروه های تروریستی – برای بهبود وضعیت انسانی کشور باید آزاد شوند. پس از آینده ، ایالات متحده حتی می تواند در مورد عادی سازی روابط دیپلماتیک با کابل فکر کند. به احتمال زیاد ، افغانستان به عنوان بخشی از سیاست خارجی چند جانبه خود برای جبران روابط خود با مسکو و پکن ، از روابط با واشنگتن استقبال خواهد کرد.