اخبار بورس

سیاست‌های دستوری اقتصاد ایران را به لبه پرتگاه برده است

سرمایه گذاران در رده های بورس اوراق بهادار ؛

احمد جانجان ، کارشناس بازار سرمایه در مورد بحران بازار سهام ایران هشدار داد که مشکلات فعلی بورس نه تنها مبتنی بر رویدادهای خارجی مانند آخرین جنگ است. وی مثلث ویرانگر “نرخ بهره بالا ، ارزهای غیرواقعی و قیمت های گرامری” را عامل اصلی فروپاشی ارزیابی و نقدینگی توصیف کرد و تأکید کرد که بورس اوراق بهادار در رکود طولانی باقی خواهد ماند.

احمد جانجانکارشناس بازار سرمایه ، در گفتگو با بورس اوراق بهادار وی با توجه به آخرین کاهش در بورس اوراق بهادار ، تأکید کرد که بازار سهام ایران یک بحران ساختاری است و به دلیل وقایعی مانند آخرین جنگ نیست.

وی توضیح داد: جنگ ۶ روزه فقط نقش کاتالیزور را داشت ، اما علت اصلی بحران بازار سهام نیست. ریشه این مشکلات شامل مداخلات دولتی ، سرکوب نرخ بهره ، قیمت های گرامری ، دستورالعمل های تعدد -دیافراگم ، واگذاری منابع ناسالم ، استفاده از ابزارهای بورس برای تأمین کسری خانگی و نرخ بهره بالا است. این عوامل باعث بحران اعتماد می شود و در چنین شرایطی سرمایه گذاران ترجیح می دهند خود را از بازار فاصله بگیرند.

جانجان ایران و اسرائیل را مقایسه کرد و گفت: “بازار سرمایه اسرائیل می تواند تحت این شرایط رشد کند زیرا هفت ، هشت نرخ ارز وجود ندارد ، هیچ قیمت گرامری وجود ندارد که کار کند و بازار آزاد باشد و فلسفه بازار حفظ شود.” شرکت ها در این کشور یک بازی تأمین مالی دولتی نیستند و هیچ موسسه ای خرید و فروش کالا را مختل نمی کند. برخلاف شرایط در صنعت ایران ، به ویژه در صنعت خودرو ، ما تجربه می کنیم.

بحران بازار سهام نتیجه ناکارآمدی مدیریت در دهه های اخیر است

احمد جانجان ادامه داد که جنگ اخیر به عنوان یک تشویقی و بحران فعلی بورس اوراق بهادار ایران به دلیل مشکلات ریشه دار است. جنگ اخیر را می توان به عنوان یک مسابقه در انبار نی دانست. این انبار که سالها ناکارآمدی و ناکارآمدی مدیریت تأسیس شده است.

وی گفت: “اگر اقتصاد ایران مبتنی بر اصول بازار آزاد بود ، حقوق مالکیت به درستی رعایت می شد و دولت از قیمت هایی که بحران فعلی رخ نمی داد ، زحمت نمی کشید و بورس اوراق بهادار از طریق بخش متقاطع عبور می کند.

با توجه به نقص ساختاری موجود ، جانجان افزود: نرخ بهره بالا ، سرکوب نرخ ارز و ضرب نرخ ارز توسط اقتصاد و دستورالعمل های قیمت گرامری برای سالها آسیب دیده است. همان بخش انرژی در بخش انرژی منجر به تغییر صنایع شد و برنامه تولید آن را مختل کرد و در نهایت رکود اقتصادی را محکم کرد. از طرف دیگر ، نرخ بهره بالا در واقع به دلیل هر مشاغل شکست می خورد.

مثلث سلطنتی با علاقه ویرانگر ، ارز غیرواقعی و قیمت های دستوری

احمد جانجان تأثیر همزمان نرخ بهره بالا ، نرخ ارز غیر واقعی و قیمت های گرامری را در بورس اوراق بهادار توضیح داد: این مثلث ویرانگر باعث کاهش جریان نقدی شرکت ها و افزایش نرخ تخفیف در همان زمان شده است. نتیجه کاهش رتبه بندی و رکود تجاری در بورس است.

وی سمت اول مثلث را توصیف می کند و گفت: “نرخ بهره بالا صندوق را از بازار سهام به طور عملی به اوراق بهادار بیکار سوق می دهد و” بازده خطرناک “را به یک معیار ترجیحی برای سرمایه گذاران و حتی شرکت ها تبدیل می کند.

جانجان صفحه دوم را اضافه کرد: سرکوب ارز مزیت صادرات و سود صنعت سهام را به شدت کاهش و از بین برده است. شرکت ها همچنان با مشکلات مختلفی از جمله رشد هزینه (از سرمایه استهلاک گرفته تا مواد اولیه) مقابله می کنند ، در حالی که درآمد آنها کاهش می یابد.


بیشتر بخوانید: بازار سرمایه منتظر اصلاحات است. به Majlis و روز انتخاب اعتماد نگاه کنید


وی همچنین متوجه طرف سوم شد: قیمت گرامر حاشیه سود را نابود کرد و سرمایه گذاری های جدید را نابود کرد. نه تنها سرمایه گذار خارجی بلکه سرمایه گذار داخلی دریغ می کند.

تحلیلگر بازار سرمایه تأکید کرد: اگر می خواهیم این وضعیت را به عنوان یک عارضه ببینیم ، باید اعتراف کنیم که بازار سرمایه به دام افتاده است. از آنجا که حکم این سیاست ها دقیقاً بر خلاف هدف نهایی بازار سرمایه است ، تحت آزادی اقتصادی و حمایت از حقوق مالکیت و با فلسفه وجودی این بازار تعریف می کند.

سیاست گرافیک اقتصاد را به حاشیه پرتگاه رسانده است

احمد جانجان گفت: “بازار آزاد مبتنی بر قیمت های واقعی است و قیمت ها باید با عرضه و تقاضا تعیین شود.” با این حال ، اگر سیاست دولت با همه امور اعمال شود ، نتیجه چیزی بیش از کاهش در کاهش شرکت ها نیست ، مدیریت وجوه به گزینه هایی با ریسک کم و در نهایت بی ثباتی.

وی ادامه داد: نسخه این فرآیند را می توان به وضوح در بورس اوراق بهادار مشاهده کرد. رکود عمیق که در واقع نقش موجودی را به عنوان یک دماسنج اقتصادی اثبات می کند. اگر بورس سهام چنین وضعیتی داشته باشد ، به این معنی است که اقتصاد کلی بدتر می شود.

جانجان افزود: “اکثریت اقتصاد ما با سیاست های اشتباه ، قیمت های گرامری و همچنین سیاست های شبه کمونیستی و مارکسیستی در بحران بود.” این مسیر اقتصاد کشور را به حاشیه پرتگاه سوق داده است و اگر چنین دستورالعمل هایی از دست نرود ، اقتصاد ایران مطمئناً از بین می رود. این فروپاشی همچنین منجر به بحران اقتصادی خواهد شد ، بلکه به توسعه ناآرامی ها و شورش های اجتماعی نیز می رسد.

تغییر مسیر سیاست گرامری به اصول بازار آزاد و احترام به حقوق مالکیت تنها راه برای جلوگیری از فروپاشی کشور است.

نرخ بهره بالا و رویه ها علیه صنعت داخلی به زمین رسیده است

با توجه به تأثیر دستورالعمل های پولی و ارزی بر سود شرکت ها ، کارشناس بازار سرمایه گفت: نرخ بهره بالا که امروزه به ۲ ٪ رسیده است ، هزینه وام گرفتن از شرکت ها را به میزان قابل توجهی افزایش داده و سودآوری آن را همزمان کاهش داده است. در چنین شرایطی ، شرکت ها باید بین تولید و سود یکی را انتخاب کنند. البته این است که به دلیل ریسک و هزینه ، گزینه تولید در معرض خطر بالا قرار می گیرد و شرکت ها سرمایه خود را به سمت اوراق بهادار بدون ریسک هدایت می کنند و سهام خود را می فروشند.

وی افزود: از طرف دیگر ، مبادله نرخ ارز صادرات را غیر ضروری می کند و واردات را ارزان تر می کند. ” این راهنما در واقع به کارگران و صنعت خارجی یارانه می دهد و به کار ، کالاهای صنعتی و داخلی آسیب می رساند. اگر نرخ ارز بررسی شود ، تولید داخلی نمی تواند در بازار جهانی رقابت کند ، که فشار بیشتری به اقتصاد و بازار سرمایه وارد می کند.

Janjan تأکید کرد: این مثلث شیطانی (نرخ بهره بالا ، سرکوب ارز و قیمت گذاری گرامری) بازار سرمایه را در یک چرخه رکود طولانی به خود گرفت و تا زمانی که اصلاحات اساسی در سیاست های اقتصادی رخ دهد ، امید به پیشرفت ساختار بازار وجود ندارد.

دستورالعمل های انقباضی بازار سهام به شدت پیشرفته بود

احمد جانجان در مورد آینده بازار سرمایه در سایه سیاست های انقباضی طی دو تا شش سال گذشته گفت: “تأسیس این دستورالعمل ها بر عهده صالح آبادی و بخش اصلی آقای فرسین بود. من صادقانه می توانم بگویم که حتی جریان های خارجی نیز تجهیزات بودند. جلوه های خارجی به اندازه آخرین ارز ، پولی و سیاست مالی مخرب نبودند.

وی افزود: “این سیاست های شبیه به انقباض ، که با هدف کنترل نقدینگی و تورم ، ناموفق بود و با وجود کاهش نرخ رشد نقدینگی در تورم ، اقتصاد کشور هنوز هم چالش های جدی است.” اثرات کوتاه مدت این دستورالعمل ها در بازار سهام گنجانده شده است و حتی بزرگترین و بهترین شرکت های ایران در مناطق مختلف تحت فشار قرار گرفتند.

جانژان ادامه داد: از طرف دیگر ، دولت مجبور است نقدینگی را از بازار سهام خطر كند كه از طریق فروش عناوین بدهی برای ارائه کسری بودجه ، اوراق بهادار رایگان را به خطر می اندازد. بازگشت اوراق بهادار افزایش یافته است که منجر به نرخ بهره بالاتر شده است و این در نهایت باعث افزایش رکود اقتصادی می شود.

فروش اوراق بهادار دولتی چرخه بدهی و رکود اقتصادی را محکم کرده است

جانجان به عواقب فروش اوراق بهادار دولتی و ریسک های زیاد اشاره کرد و گفت که این سیاست شرایطی را در اقتصاد ایجاد کرده است که ظرفیت جذب بدهی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد و فقط به چرخه بدهی و رکود تبدیل شده است. تاریخ آن مانند یک گلوله برفی است که بدون اصلاحات پایدار امکان پذیر نیست و بحران بدهی وحشتناک اقتصاد کشور را به خطر می اندازد.

وی تأکید کرد: در حقیقت ، ارزش های دولت نوعی مالیات پنهان بر روی جیب سهامداران است و به جای سرمایه گذاری ، منابع با هدف گزینه های غیرنی انجام می شود.

جانژان افزود: “نرخ ارز و اجرای نرخ ارز ، حذف تدریجی قیمت های گرامری و جایگزینی با یارانه مستقیم در منطقه تأمین انرژی ضروری است.” این یارانه ها باید برای مدت زمان مشخصی پرداخت شود. سیاست پولی نیز باید کاملاً پویا و منظم ، قابل پیش بینی و شفاف باشد ، در حال حاضر و از لحاظ گرامری برای فعال کردن برنامه ریزی اقتصادی.

پایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا