بودجه عمومی صرف نهادها و سازمانهایی میشود که هیچ نقشی در رشد اقتصاد ندارند
وزیر مسئولیت اقتصادی فقط نمی تواند مشکلات را ذکر کند و از وضعیت دشوار صحبت کند. مردم و فعالان اقتصادی انتظار دارند یک برنامه شفاف برای مدیریت چنین کسری بزرگ داشته باشند. راه حل ها پیچیده یا دست نیافتنی نیستند ، اما اجرای آنها مستلزم شجاعت و اراده سیاسی است.
علی غنباری ، یک اقتصاددان ، نماینده سابق و عضو دانشکده دانشگاه Tarbiat Modarres ، در مورد وضعیت کسری بودجه این کشور بحث کرده است:
بخشی از نهادها و سازمان ها در واقع هیچ نقشی در رشد اقتصاد ندارند
علی غنباری به فارارو گفت: “کسری بودجه ۶ تریلیون دلار به یکی از جدی ترین چالش های مالی در کشور تبدیل شده است.” این رقم ظاهراً در جداول بودجه عددی است ، اما در عمل فراتر از آن است ، شکاف بین درآمدها و هزینه هایی که دولت تعهد کرده است. این کسری در نهایت از جیب مردم پرداخت می شود ، خواه به شکل تورم و کاهش قدرت خرید یا افزایش بدهی های دولتی که بر نسل بعدی بار خواهد بود. وزیر مسئولیت اقتصادی فقط نمی تواند مشکلات را ذکر کند و از وضعیت دشوار صحبت کند. مردم و فعالان اقتصادی انتظار دارند یک برنامه شفاف برای مدیریت چنین کسری بزرگ داشته باشند. راه حل ها پیچیده یا دست نیافتنی نیستند ، اما اجرای آنها مستلزم شجاعت و اراده سیاسی است. اولین قدم کاهش هزینه های فعلی دولت است. در حال حاضر ، بخش عمده بودجه عمومی برای پرداخت حقوق و هزینه های روزانه به جای سرمایه گذاری و تولید هزینه می شود. “این ساختار اداری ورم باعث شده است که تعهدات دولت حتی در صورت کاهش درآمد و شکاف کسری هر ساله ثابت شود.”
وی گفت: “بخشی از این کسری به دلیل وجود نهادها و سازمان هایی است که در عمل هیچ نقشی در رشد اقتصادی ندارند.” بودجه قابل توجهی به سازمان های تبلیغاتی ، فرهنگی و موازی هر ساله اختصاص می یابد. موسساتی که نه در افزایش تولید ملی و نه در کنترل تورم نقش دارند. ادامه تخصیص منابع به چنین مجموعه هایی ، از آنجا که کشور با کسری ۶ تریلیون دلار روبرو است ، منعکس کننده تصور غلط در سیاست مالی است. حذف یا ادغام این موسسات می تواند برخی از هزینه های ملموس را کاهش دهد. علاوه بر این ، دولت تعداد زیادی حقوق دارد که در کارآیی ساختار اداری و اقتصادی نقش ندارد. کوچک شدن بدن دولت و کاهش کارمندان غیر ضروری عملی است که بارها مورد تأکید قرار گرفته است اما در عمل اجرا نشده است. “وقتی صحبت از کسری بودجه به هزاران میلیارد دلار می شود ، نمی توان نسبت به چنین هزینه های پنهان و پرهزینه ای بی تفاوت بود.”
آینده اقتصاد کشور در از بین بردن هزینه های غیر ضروری
اقتصاددان گفت: “علاوه بر کاهش هزینه ها ، شناسایی و کنترل اقدامات تورمی بسیار مهم است.” هربار که دولت برای جبران کسری از بانک مرکزی متوسل می شد ، این نتیجه افزایش در پایه پولی و جهش تورمی بود. تورمی که باعث کاهش قدرت خرید مردم می شود و در عین حال هزینه های فعلی دولت را سنگین تر می کند. این چرخه معیوب سالهاست که تکرار می شود: کسری بودجه منجر به وام گرفتن ، وام گرفتن تورم و تورم مجدداً کسری بودجه را تشدید می کند. شکستن این چرخه فقط با نظم و انضباط مالی واقعی امکان پذیر است. تجربه کشورهایی که بحران های مالی مشابهی را پشت سر گذاشته اند نشان می دهد که اصلاح ساختار بودجه نقطه شروع تغییر است. در Türkiye در اوایل دهه ۱۹۸۰ ، کسری بودجه به حدود ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی رسید. اما با از بین بردن غیر سعدی ها ، کاهش نهادهای موازی و نظم و انضباط مالی ، طی چند سال ، توانست تعادل بودجه را بهبود بخشد و تورم بالاتر از ۵ ٪ را مهار کند. در مقابل ، کشورهایی که چنین اصلاحاتی را به تأخیر انداختند ، با بحران های شدید ارز و تورم روبرو بودند. “این مقایسه نشان می دهد که اگر ایران بخواهد از کسری بودجه ۶ تریلیون دلار خلاص شود ، چاره ای جز اصلاحات ندارد.”
وی گفت: “علاوه بر اصلاحات داخلی ، واقعیت های درآمد نیز باید در نظر گرفته شود.” اقتصاد ایران هنوز به شدت وابسته به درآمدهای نفت است و هرگونه نوسانات قیمت در بازار جهانی یا محدودیت صادرات می تواند تعادل بودجه را مختل کند. در چنین شرایطی ، تکیه بر نفت برای جبران کسری نه تنها پایدار است بلکه خطرات جدیدی را نیز ایجاد می کند. بنابراین ، بخشی از راه حل باید برای افزایش درآمدهای پایدار ، از جمله اصلاح سیستم مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی انجام شود. با این حال ، اصل داستان هنوز هم در هزینه است: مگر اینکه هزینه های غیر ضروری از بین برود ، هیچ منبع درآمد قادر به جبران شکاف بودجه نخواهد بود. کسری بودجه ۶ تریلیون دلار بیش از یک مورد در سند مالی دولت هشدار جدی است. هشدار می گوید ساختار بودجه نیاز به یک بررسی اساسی دارد ، دولت باید شروع کند و شجاعت خود را برای از بین بردن هزینه های بی فایده داشته باشد. “آینده اقتصاد کشور بستگی به این دارد که آیا این زمان اصلاحات واقعی آغاز می شود یا تکرار می شود.”