شبکه شارژِ هوشمند و عادلانه پیش نیازی برای استفاده از خودروهای برقی

پیش نیاز پذیرش خودروهای برقی: شبکه شارژ هوشمند و منصفانه
در ایران وقتی صحبت از خودروهای برقی می شود، معمولاً از واردات، وام و قیمت صحبت می کنیم. اما تجربه کشورهایی که زودتر وارد این مسیر شده اند نشان می دهد که عامل اصلی پذیرش است شبکه شارژ عمومی قابل اعتماد و در دسترس در صورت شارژ است در زمان و مکان مناسب در غیر این صورت، ماشین الکتریکی برای بسیاری از مردم فقط یک ایده روی کاغذ باقی خواهد ماند، نه یک افق میهن واقعی. اینجاست که فرصت به وجود می آید: همه زودتر یک شبکه می شوند باهوش و منصف ساخت، مشتریان بیشتر، استفاده بیشتر و ریسک کمتر، چه بخش دولتی باشد یا چه بخش خصوصی.
یک تجربه واضح از بیرون: همه ایستگاه ها یکسان نیستند
در مطالعه صدها ایستگاه شارژ در خلیج سانفرانسیسکو، محمد اوشانراه (دانشجوی نخبه ایرانی شریف) و همکارانش نشان داده اند که الگوی استفاده از ایستگاه ها متفاوت است.:
· برخی از ایستگاه ها در صبح های روزهای هفته شلوغ هستند (نزدیک دفاتر و محل کار)،
· برخی از عصرها و تعطیلات آخر هفته (نزدیک مراکز خرید و تفریحی)،
· برخی تقریباً در بیشتر مواقع فعال هستند.
· و برخی از آنها اغلب کم استفاده می شوند.
نکته مهم تر: نزدیک بودن روی نقشه به معنای رفتار مشابه نیست. دو ایستگاه در کنار یکدیگر می توانند الگوهای زمانی کاملاً متفاوتی داشته باشند. نتیجه برای ایران ساده است: شارژ نیز باید برنامه ریزی شود زمان گرا باشد و مکان گرا; در غیر این صورت سرمایه گذاری در نقاط کم بازده هم باعث هدر رفتن پول می شود و هم اعتماد مردم را کاهش می دهد..
اولین فرصت: راهروهای بین شهری – “اضطراب دوری” را کاهش دهید.“
مسیرهایی مانند تهران– قم– اصفهان، تهران– دماوند– فیروزکوه، تهران– قزوین– رشت، تهران-کرج-چالوس و مشهد– نیشابور– سبزه راهروهای مسافرتی بالقوه با آنها ماشین های الکتریکی هستند. ایجاد یک زنجیره از شارژرهای سریع در این جهت ها:
· ترس از “شارژ کم” را کاهش می دهد.
· این حرکت الکتریکی را از استثنا به حالت عادی تبدیل می کند.
· و توقف های مفیدی در طول مسیر (خرید، غذا خوردن، استراحت) ایجاد می کند..
نقش بخش خصوصی: بهترین مدل در اینجا “شارژ + خدمات” است. مشارکت با پمپ بنزین ها، مراکز خرید و شهرداری ها. جای درست یعنی ترافیک مستمر و درآمد متنوع. جای اشتباه یعنی تجهیزات بلااستفاده، هزینه نگهداری بدون درآمد و دلسردی سرمایه گذار که در نهایت مصرف کننده نیز به دلیل عدم پوشش کافی شبکه ضرر می کند..
فرصت دوم: مقاصد پرترافیک شهری، شارژ در جریان زندگی
تحقیق کنیداین نشان می دهد که بسیاری از افراد در حالی که کار دیگری انجام می دهند، شارژ می کنند. در ایران نکات زیر هسته های طبیعی شبکه هستند:
· مراکز خرید،
· دانشگاه ها و بیمارستان ها،
· دفاتر بزرگ،
· ایستگاه های مترو و بی آر تی،
· پارک ها و فضاهای عمومی.
در این مکان ها معمولا ماشین چند ساعت پارکینگ چنین است شارژ با سرعت متوسط کافی است و به دلیل ترافیک زیاد استفاده پایدار تشکیل می شود.
نقش بخش خصوصی: برای صاحبان و اپراتورها، این نکات بازار آماده دارند هزینه جذب مشتری کم است و قابل انجام است باشگاه مشتریان ساخته شده در مقابل، قرار دادن در بافت های کم تردد به معنای استفاده کم، دوره بازپرداخت طولانی و فشار برای افزایش قیمت–که هم به طور مستقیم (صف و قیمت) و هم غیرمستقیم (کاهش سرعت توسعه شبکه) به مردم آسیب می رساند..
فرصت سوم: محله های آپارتمانی، جایی که عدالت و بازار به هم می رسند
بخش بزرگی از شهرنشینان ایران در مجتمع ها و محله های اجاره ای زندگی می کنند. در این بافت ها:
· پارکینگ اختصاصی کمی دارد.
· نصب شارژ خانگی دشوار یا غیرممکن است.
· اما تقاضای بالقوه برای ماشین برقی ارزان کافی نیست.
در این محله ها اگر شارژ در فاصله کوتاه پیاده روی ارائه شده (پارکینگ های عمومی محلی، حاشیه خیابان های منتخب، پارکینگ های مجتمع های تجاری مجاور)، امکان شارژ عمومی نقش شارژ خانه بازی کردن.
نقش بخش خصوصی: این بهترین مکان برای ساخت است وفاداری ماندگار با قرارداد همکاری با شهرداری ها و مجتمع ها (اجاره بلند مدت، تقسیم درآمدتخفیف پارکینگ برای شارژ کاربران). اما اگر مکان نامناسبی افق میهن شود، تجربه بدی ایجاد میکند (گم شدن، صفها، تصادف)، مردم کنار میروند و انگیزه بخش خصوصی همچنین کاهش می یابد.
یک نکته کلیدی: عدالت فقط یک شعار نیست. سودآوری هم دارد!
اگر شبکه شارژ تنها در کنار بزرگراه ها و مراکز لوکس رشد کند، خودروی الکتریکی به آرامی رشد خواهد کرد. امتیاز یک طبقه خاص تبدیل می شود و بازار سقف کوتاهی خواهد داشت. اما با پوشش محله های آپارتمانی و کم برخوردار:
· پایگاه مشتری گسترده تر خواهد بود
· خطر تعلق به یک گروه خاص پایین می آید
· و پروژه ها حمایت اجتماعی و سیاسی آنها بیشتر می گیرند.
یعنی عدالت در دسترسی و ثبات اقتصادی زیرساخت ها هماهنگ شده است.
بخش خصوصی و دولت؛ چه کسی چه کاری انجام می دهد؟
· بخش خصوصی: تمرکز بر مناطق شهری پرترافیک، راهروها و محله های آپارتمانی؛ خدمات جانبی بسازید و از داده های ترافیک/پارکینگ برای افق میهن مکان استفاده کنید.
· حاکمیت (شهرداری ها و دولت): مجوز سریع و شفاف بدهید، دسترسی به داده ها را فراهم کنید، تعرفه برق قابل پیش بینی در حال حاضر و در خلبان اشتراک ریسک (به عنوان مثال تضمین حداقل استفاده در چندین نقطه آزمایش). اینها هزینه و ریسک را برای سرمایه گذار کاهش می دهد قرارگیری صحیح تشویق می کند.
استفاده از تجربه ایرانیان در عرصه جهانی
محمدمهدی اوشنره، دانشجوی نخبه ایرانینمونه ای از این ظرفیت است. محققی که در چند سال اخیر روی عدالت در دسترسی به شارژ و پذیرش خودروهای برقی کار کرده و نتایجش در معتبرترین مجلات علمی بین المللی منتشر شده است. در کنار او، بسیاری از محققان ایرانی در دانشگاه ها، شرکت ها و موسسات تحقیقاتی دنیا در زمینه حمل و نقل، انرژی و شهر هوشمند فعال هستند.; از اروپا و آمریکا گرفته تا شرق آسیا. اگر قرار است ایران در برقیسازی و نوسازی حملونقل عقب بماند، استفاده از این شبکه دانش و تجربه یک افق میهن لوکس نیست، بلکه یک ضرورت است.. پیشرفت در این زمینه بدون تعامل مستمر و سازمان یافته با این نخبگان ممکن نیست؛ لازم است ارتباط نهادهای مسئول در داخل کشور با کارشناسان ایرانی خارج و داخل از سطح ارتباطات شخصی فراتر رفته و به همکاری های ساختارمند، پروژه های مشترک و رایزنی های رسمی تبدیل شود. هر چه این پل قوی تر باشد، احتمال تصمیم گیری بر اساس شواهد، تجربه جهانی و دانش محلی به طور همزمان بیشتر می شود. و این راهی است که می تواند ایران را از یک مصرف کننده صرف فناوری به یک بازیگر موثر و آینده نگر در حوزه حمل و نقل پاک تبدیل کند..
منابع:
https://doi.org/10.1016/j.scs.2024.105409
Wang, Z., Oshanreh, M., and MacKenzie, D. “یک چارچوب ترکیبی زمانی- فضایی برای درک الگوهای استفاده از شارژ EV عمومی: شواهدی از منطقه خلیج.” ۱۰۵مین نشست سالانه TRB، واشنگتن، دی سی، ۲۰۲۶.











