دولت منابع خود را به خصولتیها میدهد، مالیات را از کسبه و تولیدکننده میگیرد!
به نظر می رسد در کشور ما مالیات و درآمد هیچ ارتباطی با هم ندارند و دولت از تولیدکنندگان و شرکت ها مالیات می گیرد، سپس این مالیات ها به صورت افزایش قیمت به مصرف کنندگان منتقل می شود و با افزایش تورم وضعیت فعلی زندگی مردم بدتر می شود.
افق میهن به نقل از فرارو، بندهای مالیاتی در قسمت اول لایحه بودجه ۱۴۰۳ نشان می دهد که در بودجه سال آینده رشد منابع عمومی ۱۶.۷ درصد و رشد درآمدهای مالیاتی حدود ۵۰ درصد است.
بندهای مالیاتی در لایحه بودجه برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی طراحی شده است. محمدهادی سبحانیان رئیس سازمان امور مالیاتی کشور درباره درآمد مالیاتی کشور گفت: در شش ماهه نخست امسال درآمد مالیاتی کشور به بیش از دو برابر درآمد نفتی رسیده است.این دستاورد بزرگ دولت سیزدهم است. کاهش وابستگی به نفت و تضمین تامین مالی پایدار و بدون تورم با تاکید بر مالیات استانی غلات درشت و مبارزه جدی با فراریان مالیاتی.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود تاکید کرد: در هفت ماهه نخست سال جاری بیش از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار مودیان جدید با مقایسه داده ها و بانک های اطلاعاتی موجود شناسایی شدند. همچنین فرار مالیاتی بالغ بر ۱۸ میلیارد تومان نیز کشف شد. و شناسایی شد. اگر به آمار رسمی مالیاتی کشور رجوع کنیم، متوجه می شویم که سهم اصناف و شرکت ها از تولید ناخالص داخلی حدود ۳۰ درصد است، اما سهم آنها از کل مالیات های کشور کمتر از ۵ درصد است. بر این اساس میانگین مالیات پرداختی اصناف برای سرویس ۱۴۰۱ پنج میلیون تومان بوده است. با این حال، در هفت ماهه اول سال جاری، این نشان دهنده افزایش بیش از ۹۲ درصدی مالیات شرکت ها است.
با توجه به اینکه بندهای مالیاتی در لایحه بودجه بسیار حائز اهمیت است، این سوال مطرح می شود که آیا تعیین نظام مالیات بر درآمد با توجه به شرایط اقتصادی طبقات مختلف عادلانه طراحی شده است و آیا روش های اخذ مالیات از افراد و شرکت ها مناسب است یا خیر. آیا می توان حریم خصوصی را به گونه ای دیگر تعریف کرد؟ حسین راغوفر، عضو هیئت علمی و اقتصاددان دانشگاه الزهرا در گفتگو با فرارو به این سوالات پاسخ داد:
مشکلات ساختار اقتصادی سیاسی کشور
حسین راغوفر به فرارو گفت: همه کشورهای صنعتی جهان منابع عمومی خود را از طریق مالیات تامین می کنند به همین دلیل ایران سال هاست که تلاش می کند از وابستگی نفتی خارج شود. این شعار از اول انقلاب مطرح شد اما هیچگاه آنطور که انتظار می رفت عملی نشد. دلیل این امر نیز روشن است; بازیگران اصلی در این حوزه هستند که هرگز حاضر نیستند از منافع شخصی خود دست بکشند و منافع ملی را در اولویت قرار دهند. به همین دلیل تاکنون این مشکل روز به روز بدتر شده و وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی افزایش یافته است. به نظر من مشکل اصلی ما ساخت و ساز اقتصاد سیاسی کشور است به همین دلیل نظام مالیاتی در کشور به درستی ساماندهی و شکل نگرفته است. و به حمایت از منافع الیگارشی ها و افرادی که به نحوی از شرایط موجود منتفع می شوند، ادامه می دهد.»
وی افزود: سوال اساسی تر این است که چه کسانی باید از این مالیات محروم شوند.در مرحله اول معتقدم دلیل اصلی افزایش مالیات کسری بودجه دولت است و درآمدهای نفتی به شدت بی ثبات است. به همین دلیل دولت به جای اتکای کامل به منابع باید به دنبال ذخایر دیگری برای تامین بودجه باشد. به نظر می رسد موضوع مالیات یکی از روش های اصلی دولت برای جایگزینی آنها باشد. از عوامل اصلی کسری بودجه دولت می توان به یارانه های بسیار زیاد پرداختی به بنگاه های خصوصی و خصوصی اشاره کرد. مثل گاز، آب، برق و امثال اینها که عمدتاً بین شرکت های فولادی و پتروشیمی پرداخت می شود و همیشه بهانه دولت این بوده است که اگر این یارانه ها را پرداخت نکنیم، این شرکت ها نه می توانند تولید کنند و نه صادرات. اما سوال اینجاست که چه کسانی از این صادرات سود بردند؟ چرا سودهای بالایی که اکنون به دست آمده تاثیری در کاهش هزینه های دولت ندارد؟ چرا ما از قیمت های حمایتی برای موسسات خاص صحبت می کنیم اما از قیمت های بازار برای مردم صحبت می کنیم؟
لزوم بررسی معافیت های مالیاتی غیر ضروری
این استاد دانشگاه گفت: طی تحقیقاتی که چند سال پیش انجام دادیم متوجه شدیم که نزدیک به ۴۰۰ میلیارد تومان یارانه برای حمایت از صنعت انرژی کشور است که بیشتر آن شرکتهای خصوصی هستند. این شرکت ها و آنها از پرداخت مالیات به نام سرمایه گذاری معاف هستند. فساد زیادی در این بخش وجود دارد و آنها بستری برای سرمایه گذاری خود ایجاد می کنند. بسیاری از موارد به نام تشویق صادرات از مالیات معاف شده اند و بسیاری از شرکت های وابسته به برخی نهادها مالیات پرداخت نمی کنند. نکته دیگر اینکه در شرایط فعلی کشور نباید از تولیدکنندگان بخش خصوصی مالیات اخذ شود. اما توسط صاحبان سرمایه و دارایی.
وی افزود: در حوزه مالیات بر درآمد، مالیات باید به صورت تصاعدی پرداخت شود و نرخ مالیات بر دارایی ها و دارایی ها بسیار بیشتر از نرخ های فعلی مالیات باشد. این رقم در زمان بحران ۹۰ درصد به پایان رسیده است، به ویژه در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و سوئد. در انگلستان در برخی سالها به ۹۸ درصد رسیده است، یعنی ۱۰ درصد از ثروتمندترین افراد جامعه ۱۰ درصد از ثروتشان مصادره شده است. در برخی موارد به این نوع مالیات «مالیات وصولی» نیز گفته می شود. برای اینکه کشورها بتوانند امنیت و ثبات سیاسی خود را حفظ کنند، به این سیستم مالیاتی روی آورده اند. »
درهم تنیدگی مالیاتی که منجر به تورم می شود
این کارشناس اقتصادی گفت: به نظر می رسد مالیات و درآمد در کشور ما سهمی ندارد و دولت از تولیدکنندگان و شرکت ها مالیات می گیرد، سپس این مالیات ها به صورت افزایش قیمت به مصرف کنندگان منتقل می شود و شرایط فعلی زندگی مردم به دست مصرف کنندگان می رسد. مردم به دلیل افزایش تورم متضرر می شوند. آن را بدتر خواهد کرد. به جای این شرایط، صاحبان ثروت و افرادی که کالاهای لوکس مصرف می کنند باید با نرخ های بسیار بالا مالیات بگیرند. در عین حال باید «انضباط مالی دولت» نیز برقرار شود و دولت هزینه های خود را به شدت کاهش دهد. نقش اصلی هزینه های دولت حمایت از خدمات اجتماعی، ارائه هزینه های تحصیل رایگان، هزینه های دانشگاه و خدمات رایگان بهداشتی، حمایت مالی از مسکن اجتماعی و ارائه خدمات ساخت و ساز مسکن است. وظیفه اصلی دولت این نیست که همه منابع خود را در جیب ثروتمندان بگذارد یا منافع الیگارشی ها را در نظر بگیرد. »
وی افزود: معتقدم اجرای این اقدامات موجب بازگرداندن ثبات اجتماعی و جلوگیری از افزایش تورم خواهد شد. قطعاً اهداف محقق نمی شود و مخالفت جدی و گسترده ای در جامعه با عدم اجرای این اهداف وجود خواهد داشت. البته این پرسش از اقتصاد و سازمان کشور تنها به یک متغیر محدود نمی شود، بلکه فضای کسب و کار کشور باید به گونه ای ساماندهی شود که بخش خصوصی علاقه مند باشد و بخواهد در این حوزه حضور گسترده و مالیات مناسب داشته باشد. برای بقای بیشتر و فعالیت بیشتر بخش خصوصی باید به گونه ای طراحی شود که نه تنها تعداد مشارکت کنندگان اقتصادی را افزایش دهد، بلکه به افزایش درآمدهای بخش دولتی و دولت نیز کمک کند و گروه های خاصی را در کشور تحت فشار قرار ندهد. بنابراین موضوع اصلاح مالیاتی باید با اصلاحاتی در سایر زمینه ها از جمله «اصلاحات نظام بانکی کشور» که مغفول مانده و مورد بررسی قرار نگرفته، همراه باشد. »