بدعتی که باید از آن استقبال کرد
کیفیت پایین فیلمنامه های جشنواره فیلم فجر ۴۲ که ناشی از بی توجهی دستگاه های تولید فیلم به فیلمنامه به عنوان موتور محرکه تولید فیلم است، باعث بدعت گذاری در سال های اخیر جشنواره شد. هیئت داوران فجر ۴۲ تنها سه فیلمنامه کمی بهتر را نامزد کردند و در نهایت در این بخش سیمرغی ندادند و به اعطای دیپلم افتخار بسنده کردند. […]
کیفیت پایین فیلمنامه های جشنواره فیلم فجر ۴۲ که ناشی از بی توجهی دستگاه های تولید فیلم به فیلمنامه به عنوان موتور محرکه تولید فیلم است، باعث بدعت گذاری در سال های اخیر جشنواره شد. هیئت داوران فجر ۴۲ تنها سه فیلمنامه کمی بهتر را نامزد کردند و در نهایت در این بخش سیمرغی ندادند و به اعطای دیپلم افتخار بسنده کردند تا ارگان های سازنده فیلم بدانند که شاید بتوانند. برای پوشش مشکل بازیگران و تولید با تزریق سرمایه، اما فیلمی که فیلمنامه آن قابل اعتماد نیست حتی اگر بیشترین بازیگران را داشته باشد، لنگ می زند. این بدعت نه تنها باید توسط ارگان های تولید فیلم جدی گرفته شود و از این پس تلاش کنند تا اتاق های فکری برای بررسی فیلمنامه های آماتور خود راه اندازی کنند، بلکه باید مورد استقبال صنوفی مانند فیلمنامه نویسان نیز قرار گیرد، اما این تجارت که متاسفانه در سالهای اخیر محبوبتر شده است. تعداد فیلمسازان و سریالسازان تلویزیونی بیشتر از بزرگانی چون تقوایی، بیضایی، عیاری، اصلانی و… هستند، از عدم اعطای سیمرغ گلایه کردهاند و آن را به حساب میآورند. علت بی اعتباری فیلمنامه اما مشکل اینجاست که دادن سیمرغ به متنی که در خور سیمرغ نیست، فقط از شأن سیمرغ و جشنواره فجری می کاهد که باید فیلمنامه نویسان در آن حضور داشته باشند. در میان حدود ۳۰ فیلم جشنواره، چند فیلم نام فیلمنامه نویسان متخصص دارد؟ و بدتر از آن، بیشتر فیلم ها را افرادی ساخته اند که هم نویسنده و هم کارگردان هستند. اینکه در سینمای ایران متخصصانی مثل بهرام هستند
بیضی هایی بوده اند که توانایی نویسندگی و کارگردانی را داشته اند.
در عوض چه تشنگی است که هر تازه
به شکلی پخته می خواهد خود را به عنوان یک نویسنده جا بیاندازد و امسال برخی از آنها ژست اقتباس را گرفتند؟ در هیأت داوران فجر ۴۲ غور سینماگرانی چون پوران درخشنده، مهدی فخیم زاده، محمدهادی کریمی، حمید قدیریان و بهرام عظیمی را می بینیم که اتفاقاً همگی در نویسندگی دست خوبی دارند و به ویژه افرادی چون مهدی فخیم زاده، محمدهادی کریمی. و پوران درخشنده که هر دو سناریویی ماندگار نوشته اند و چندین فیلم قابل توجه ساخته اند. در نظر بگیرید که چگونه فیلمی مانند «مسافران مهتاب» پس از گذشت چندین دهه به واسطه متن شیوا و کارگردانی خوب فخیم زاده همچنان ماندگار است یا اینکه فیلم «برف روی شیروانی داغ» به نویسندگی و تهیه کنندگی محمدهادی کریمی همچنان یکی از دلسوزترین آثار است. درباره سفر و آیا این رفتار چند بعدی روشنفکران ایرانی است یا اینکه چگونه فیلم «رابطه» پوران درخشنده با گذشت نزدیک به چهل سال از ساختش همچنان یکی از زیباترین درام های انسانی درباره ارتباط با نوجوانان ناشنوا است. پس اگر این افراد علیرغم حضور در هیئت داوران با دادن سیمرغ فیلمنامه ای که حتی خط روایی مناسبی هم ندارد، موافقت می کردند، بیش از هر چیز بر کارنامه کاری خود سایه می انداختند. شاید در بخش بهترین فیلم و کارگردان مختصات اجرای عملی بدترین متون را ملاک ارزیابی و اعطای سیمرغ بلورین قرار داد، اما در بخش فیلمنامه چگونه می توان چنین کاری کرد؟ کسانی که معتقد به دادن سیمرغ فیلمنامه هستند باید به صراحت بگویند که کدام یک از متون فیلم فجر ۴۲ را می توان در قالب فیلمنامه چاپ کرد و از مخاطب بخواهد آن را بخواند تا چیزی یاد بگیرد. در نهایت این سینما دارای افرادی چون ابراهیم حاتمی کیا و تهمینه میلانی است که زمانی با فیلمنامه های «آژانس شیشه ای» و «نیمه پنهان» در بازار نشر پیشتاز بودند، اما در آخرین متن کدام فیلم را می توان به عنوان فیلمنامه ارائه کرد. پنج سال؟ گزینه ها حتی تعداد انگشتان یک دست نیستند. بنابراین بهتر است کار اتحادیه را با بیان بازی های تکراری اشتباه نگیریم و در صورت انجام کار درست حتی اگر در هیات داوران نباشیم باید از آن استقبال کنیم. جشنواره فجر ۴۲ به خصوص در بحث هیئت انتخاب اشتباه نکرد، اما باید انصافاً در داوری گفت، سعی شد منصفانه باشد و اولاً اسیر ارگ ننواخت و از یک خصوصی تجلیل کرد. فیلمی به نام «تابستان همان سال» و از سوی دیگر حتی آثاری متاثر از سوءتفاهم های فرامتنی. مثلا «بی تن» باید در دو رشته نامزد شود و مهمتر از آن در بین فیلم های ارگانیک به آثار استانداردی چون «آسمان غرب» و «صبح اعدام» و حداقل ده فیلم ارگانیک بی کیفیت که در داخل
تله حتی فیلم های غیر استانی را هم نامزد نکرد و با عدم اعطای سیمرغ فیلمنامه، پیام درستی را به دستگاه های متولی تولید داد که از بازی بیهوده نویسنده دست بردارند و فیلمنامه نویسان حرفه ای منزوی را دعوت کنند تا حداقل باگ های فراوان را برطرف کنند. در فیلمنامه هایشان