آیا نشانههایی از تمدنهای فوق پیشرفته در آسمان دیده شده است؟
گروهی از دانشمندان اخیراً فهرستی از هفت ستاره که ممکن است میزبان ساختارهای دیسونی در اطراف خود باشند، تهیه کرده اند. آیا فکر کردن به ساختارهای دایسون می تواند کلید یافتن حیات فرازمینی هوشمند باشد؟
در سال ۲۰۱۵، ستاره ای در فاصله ۱۴۷۰ سال نوری از زمین، توجه دانشمندان و رسانه های جهان را به خود جلب کرد. ستاره ای کم نور که در صورت فلکی مرغ قرار دارد و در فهرست های نجومی با نام ستاره KIC 8462852 ثبت شده است، اما بیشتر با نام مستعار خود یعنی ستاره تابی شناخته می شود.
مشاهدات انجام شده از این ستاره تغییرات غیرعادی در نور دریافتی از آن را نشان می دهد. این تغییرات غیرمعمول اما منظم نشانه این بود که اجرام به دور این ستاره می چرخند. اجرام بزرگ و هماهنگی که توانایی ایجاد کسوف های پی در پی در اطراف ستاره را دارند.
شکل و فرکانس این تغییرات نوری با تغییرات نوری ستارگان دور به دلیل عبور سیارات یا سیارات به دور آنها سازگار نبود. یکی از دلایل این ناهماهنگی همین فرکانس این افت نور بود که نشان می داد اجرام عامل این افت نور همگی در یک مدار به دور ستاره هستند.
چه چیزی باعث این افت نور عجیب در اطراف ستاره درخشان شد؟
منشا حباب های مصنوعی در اطراف ستاره ها
در سال ۱۹۳۷، اولاف استاپلدون، نویسنده علمی تخیلی، داستانی به نام ستاره ساز را منتشر کرد. داستانی که بعدها آرتور سی کلارک، نویسنده مشهور و از آینده پژوهان عصر ما، آن را یکی از خلاقانه ترین آثار ادبیات علمی تخیلی نامید. اولاف در این کتاب ستاره ای را به تصویر کشیده که توسط یک سازه عظیم ساخته دست بشر احاطه شده است.
در سال ۱۹۶۰، فیزیکدانی به نام فریمن دایسون، تحت تأثیر این داستان و با الهام از آن، در مقاله ای با عنوان «جستجوی منابع مصنوعی تشعشعات فروسرخ» تلاش کرد تا نشان دهد که تمدنی فوق العاده باهوش و از نظر فناوری پیشرفته با توجه به نیاز بسیار به آن با استفاده از انرژی، ممکن است با ساختن چنین ساختار عظیمی در اطراف ستاره مادر، انرژی خورشیدی را برداشت کرده و به سیاره یا سیارات مورد نظر منتقل کند.
از آن زمان به این طرح و چنین سازه ای، سازه دایسون نامیده شد.
اگر چنین ساختاری واقعاً در اطراف یک ستاره دور ساخته شده باشد، برای ناظری که از دور به آن نگاه می کند، مثلاً هزار سال نوری، قابل مشاهده نخواهد بود. اما به دلیل کسوف های جزئی ناشی از عبور هر یک از قسمت های این سازه از مقابل خط دید خود و ستاره مادر، می توان شاهد نوسانات نوری مختلفی در نور ستاره بود که به صورت هماهنگ تکرار می شوند و با همان فرکانس؛ مشابه آنچه در مشاهدات مربوط به ستاره تابی مشاهده کردیم.
دایسون های بیشتر
خبر مشاهده افت نور ستاره درخشان، بحث های زیادی را در مورد ماهیت این فرورفتگی ها در مجامع علمی و افکار عمومی ایجاد کرد. آیا بالاخره نشانه ای از یک تمدن هوشمند و بسیار پیشرفته تر پیدا کرده ایم؟
جامعه علمی به طور جدی به این گزینه با تردید نگاه می کند و دلیل آن این است که توضیحات احتمالی دیگری برای این پدیده وجود دارد. اما این باعث نشد که چنین امکانی کاملاً کنار گذاشته شود.
اکنون گروهی از دانشمندان فهرستی از هفت ستاره که ممکن است میزبان چنین ساختارهایی در اطراف خود باشند، تهیه کرده اند.
همه این ستارگان، بر اساس داده های قبلی مشاهدات فروسرخ تهیه شده، مربوط به ستاره هایی هستند که به عنوان کوتوله M شناخته می شوند. ستارگانی که جرم آنها حداکثر ۰.۴۵ درصد جرم خورشید و حداقل ۰.۰۷ درصد جرم خورشید است و شعاع متوسط آنها فقط حدود ۰.۳ شعاع خورشید ما است.
دلیل افق میهن این ستارگان برای بررسی این بوده است که با کمک ابزارهای موجود، میزان تابش مادون قرمز مربوط به این ستارگان در حدی است که امکان وجود چنین ساختاری در اطراف آنها را می توان مشخص کرد.
آیا واقعاً نشانه هایی از هوش فرازمینی پیدا کرده ایم؟
اگرچه مفهوم سازه های دیسونی تصویری جذاب از آینده تمدنی را ترسیم می کند که نیاز به انرژی دارد و روی کاغذ می تواند یکی از توجیهات رصد چنین آشفتگی های نوری در اطراف ستارگان دور باشد، اما انتقادات جدی و مهمی نیز دارد.
برخی از این انتقادات مربوط به تفسیر ماهیت انحنای نور این ستارگان است. اگرچه هنوز تفسیر دقیق و اتفاق نظری درباره آن نداریم، اما توضیحات طبیعی و محتمل تری برای آن وجود دارد.
به عنوان مثال، ستاره ای را در نظر بگیرید که به دلایلی سیاره ای از خانواده مشتری های داغ (سیاره هایی با جرم بیشتر از مشتری که در فاصله ای نزدیک به ستاره مادر می چرخند) به دلیل برخورد با جرم دیگر یا خیلی نزدیک به سیاره مشتری است. ستاره والد دچار انفجار داخلی شده و اکنون ابری – مانند حلقههای سیاره زحل در منظومه شمسی – در اطراف ستاره مادر خود ایجاد کردهاند. بقایای بزرگتر چنین بقایایی ممکن است منحنی های نور مشابهی را در نور ستاره ایجاد کنند.
به همین ترتیب، احتمال وجود ابری از هسته های دنباله دار که به دلیل ویژگی های گرانشی در مدارهای نزدیک به ستاره به ثبات و پایداری مداری رسیده اند، می تواند توجیه دیگری برای این منحنی ها باشد.
آیا تمدن پیشرفته به ساختار دیسونی نیاز دارد؟
اما صرف نظر از تفسیر این منحنی های نور، آیا چنین سازه هایی مسیری مناسب برای تمدن های پیشرفته محسوب می شوند؟
ساخت چنین سازهای، اگر صرفاً برای به دست آوردن و برداشت انرژی خورشید باشد، مستلزم صرف انرژی بسیار بالایی است که ممکن است فراتر از ظرفیت تمدنی باشد که با بحران انرژی مواجه است. از سوی دیگر، منابع اولیه برای چنین طرحی ممکن است نیاز به استخراج از سیارات، قمرها و سیارک های آن منظومه داشته باشد، که به معنای صرف انرژی بسیار زیاد است.
از سوی دیگر، این فرض که یک تمدن فوق هوشمند باید در آینده انرژی را از این طریق تامین کند، شامل این فرض است که باید بحران انرژی امروز در زمین را به تمام تمدن های ممکن تعمیم دهیم. آیا تمدن فوق پیشرفته آینده ساخت چنین ساختار عظیمی را – با توجه به قدرت فناوری – ترجیح می دهد یا منابع خود را با مهار جمعیت بر اساس نیاز و در دسترس بودن انرژی های تجدیدپذیر مدیریت می کند؟
ما پاسخ را نمی دانیم، اما می دانیم که این مسیر لزوما تنها مسیر پیش روی تمدن آینده نیست.
از سوی دیگر، گروهی از محققان در جستجوی حیات فرازمینی هوشمند نگران هستند که تمرکز منابع بر روی یافتن ستارههای دیسونی که توضیحات بیشتری دارند، مسیر تحقیقات علمی محدودی را که برای یافتن چنین تمدنهایی وجود دارد، به خطر بیندازد. تمرکز و سرمایه گذاری روی چیزی با احتمال کم، تحقیقات مؤثرتر را تحت الشعاع قرار می دهد.
صرف نظر از اینکه دیسونی ها نتیجه یک تمدن بیگانه هستند یا یک پدیده طبیعی، اجازه دهید لحظه ای فکر کنیم که انسانی که مدت زیادی در این سیاره نبوده است، به جایی رسیده است که می تواند راه های مختلفی برای یافتن بیاندیشد. تمدن های بیگانه و آن را در میدان تجربه قرار می دهند.
یک لحظه تصور کنید اگر در هدر دادن فرصت ها و منابع آنقدر سخاوتمند نبودیم تا الان چه پیشرفتی می توانستیم داشته باشیم.