اخبار بورس

چگونه در بورس سرمایه هایمان را از جیبمان بردند

موضوع هفته: تحولات نظامی، انتشار اوراق ۳۵ درصدی، شوخی مجلس و دولت، انتخابات و محدود کردن دامنه نوسان.

چرا همه چیز در این کشور باید مصنوعی، منظم و خارج از سازوکارهای بازار آزاد باشد؟ ما ماهیت بازار سهام را با محدود کردن دامنه نوسانات به تمسخر می‌گیریم تا به جامعه این پیام را بدهیم که غیبت تصادفی رئیس‌جمهور ما قبل از هر چیز بازارهای مالی را تکان خواهد داد. اگر شهید رئیسی در دوره سه ساله ریاست جمهوری خود وضعیت وخیم اقتصادی را از منفی ۸۰ به منفی ۴۰ کاهش می داد، شاید مرگ او را برای بازارهای مالی بسیار تاثیرگذار می دیدیم، اما…

بر اساس این گزارش اخبار بورسبی شک بسیاری از فعالان و سرمایه گذاران افت چشمگیر و نگران کننده بازار سرمایه در هفته های اخیر را هرگز فراموش نخواهند کرد. شاید کمتر کسی باور می کرد که در سال ۱۴۰۳، یعنی چهار سال پس از فاجعه، چنین فشار عرضه و کاهش محسوس قیمت ها را تجربه کرده باشد. مرداد ۱۳۹۹ باشیم

فشار فروش و عرضه سهام از سوی شرکت های فعال در بورس و فرابورس در هفته های اخیر به حدی بوده که بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران مجبور به پذیرش زیان قابل توجهی در فضای ایجاد شده شده اند. با وجود اینکه هنوز بسیاری از فعالان بازار سرمایه در شوک و سردرگمی از اتفاقات عجیب دو ماه اخیر به سر می برند، اما می توان با نگاهی واقع بینانه و بدون تعصب، دلایل مهم بسیاری را برای وضعیت اسفبار بازار سرمایه برشمرد.

باور کنید ما هم مثل شما مقصر اصلی دولت و نحوه تاثیرگذاری آن بر بازار سرمایه هستیم. با این حال، پرداختن به برخی از دلایل کلیدی شرایط بازار در هفته‌های اخیر بی‌جا نیست.

نگاهی به برخی از مهم ترین دلایل سقوط تاریخی بازار سرمایه در هفته های اخیر:

اتفاقات، اتفاقات و تصمیمات عجیب و غریب در ۲ ماه گذشته به قدری رخ داده است که حتی نظارت بر اولویت و ارزیابی تاثیر آن بر بازار سرمایه دشوار است. از اتفاقات و درگیری های نظامی ایران و اسرائیل گرفته تا گمانه زنی و جنجال بر سر لغو معافیت های مالیاتی، حادثه سقوط هلیکوپتر ریاست جمهوری و انتخابات زودهنگام، هر کدام می توانند روزها و ماه ها بازار را تحت الشعاع قرار دهند.
اما همزمانی و وقوع همه این حوادث و اتفاقات در بازه زمانی کمتر از دو ماه اتفاقی است که ممکن است هر ۱۰ سال یکبار آن را تجربه نکنیم.

در گزارش موضوعی این هفته کمی بیشتر درباره علت وقوع افت تاریخی و ناامیدکننده بازار سرمایه صحبت خواهیم کرد:

۱- تحولات نظامی:

در حالی که من در گزارش موضوعی هفته گذشته به ابهامات و نگرانی های بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران در مورد چالش نظامی ایران و اسرائیل پرداختم، معتقدیم که شروع عمده و ناامید کننده بازار سرمایه سایه جنگ و درگیری های نظامی بین ایران است. و اسرائیل

بارها از طریق رسانه ها افق میهنما اعلام کردیم که با توجه به شرایط نامساعد نظامی و بین المللی کشور؛ سرمایه گذاران و سهامداران بازار سرمایه از آسیب پذیرترین و متاثرترین فعالان اقتصادی هستند.

برخلاف بازارهای طلا و ارز، بازار سرمایه به دلیل ماهیت پرریسک خود، بسیاری از اثرات منفی نااطمینانی نظامی و اجتماعی را می پذیرد.

۲- انتشار اوراق قرضه دولتی ۳۵-۴۰ درصد. تیر خود را از بدن بی جان بازار سرمایه رها کنید

احتمالاً شما نیز مانند ما اوراق قرضه دولتی را با نرخ بهره ۳۵ تا ۴۰ درصد منتشر و می فروشید. تیر شما می دانید چگونه از بدن بی جان بازار سرمایه خلاص شوید. انتشار و فروش چنین اوراقی توسط دولت با چنین نرخ های سودی، چشم انداز روشنی از موضع دولت در قبال بازار سرمایه نشان داده است.
درست زمانی که بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران بازار سرمایه متقاعد شدند که خرید سهام برخی از شرکت ها جذاب به نظر می رسد، دولت اوراقی را با نرخ سود (نسبت درک شده) (نسبت P/E) 35 تا ۴۰ درصد بازار پول منتشر کرد و کاهش داد. ریسک. اوراق قرضه آزاد به ۲.۵ تا ۳.

وقتی همه از ضعف و ناکارآمدی بیش از حد دولت در بهبود شرایط سیاسی، بین‌المللی و اقتصادی کشور ناامید هستند، وقتی سهامداران و سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه هر روز تصمیم‌ها و تصمیم‌های جدیدی را برای کاهش سود شرکت‌های بزرگ تجربه می‌کنند، در حالی که کل کشور دچار مشکل شده است. راکد است و حاشیه سود خالص بسیاری از صنایع و بنگاه های تجاری به کمتر از ۲۵ درصد رسیده است، چرا نباید سهام پرریسک را بفروشیم و به جای آن اوراق ۴۰ درصدی بخریم؟

چرا صندوق‌های بازنشستگی نباید بیشتر سهام موجود در پرتفوی خود را بفروشند و آنها را به اوراق مشارکت ۳۵ تا ۴۰ درصدی بدون ریسک و بدون دردسر تبدیل کنند؟

چرا نباید سرمایه تولیدکنندگان بالقوه به جای تولید به سپرده های زودبازده و اوراق ۴۰ درصدی تبدیل شود؟ به نظر شما فلسفه است؟ سال جهش تولید با مشارکت مردمی این نبود

۳- سابقه لغو معافیت های مالیاتی، تعرفه خوراک پالایشگاه ها و ادامه بازی ها:

کما اینکه بازی دولت با مجلس، دولت با بازار سرمایه، مجلس با بازار سرمایه و… تبدیل به عادت همیشگی بازار سرمایه شده بود. باور کنید ما عادت کرده ایم سالی ۳ تا ۴ بار چند کارشناس کم تجربه و سهمیه ای و کم آموزش از سازمان دولتی بند های غیر کارشناسی را علیه بازار سرمایه، فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و همه اهالی بازار سرمایه اتخاذ کنند و از اقتصاد بپرسند. نمایندگان کارشناسان از سراسر جهان برای لغو این قطعنامه.

باور کنید بازار سرمایه و سرمایه گذارانش ۳ تا ۴ ماه را در بلاتکلیفی، استرس و رکود با همین بازی ها و درگیری های کوچک سپری می کنند.

این بار نوبت به حذف معافیت های مالیاتی بندی از بودجه ۱۴۰۳ رسید تا شوک یک ماهه به سهامداران وارد شود. هنوز چند روزی از حل این سوال در مجلس انقلاب نگذشته بود که نوبت به انتشار گزارش های ضعیف مالی پالایشگاه ها و زمزمه لزوم تغییر نرخ خوراک پالایشگاه ها رسید.

از این همه بی نظمی و بی ثباتی و تصمیمات غیر منطقی خسته نشدی؟ آیا تاکنون تصمیم یا قانونی با در نظر گرفتن شرایط و منافع همه طرف ها اتخاذ شده است؟

Glauben Sie mir, viele Kapitalmarktaktivisten haben kein Problem mit der Fairness und der Abschaffung der Miete von Khusulti-Unternehmen, aber was die Stimme vieler Investoren in diesem Markt erhoben hat, ist die Instabilität, wiederholte Entscheidungen und Unsicherheiten, die ihnen nur Risiken gebracht haben und استرس.

۴- حادثه دلخراش و انتخابات زودهنگام:

بدون شک بزرگترین چالش بازار سرمایه در هفته گذشته و ماه های آینده، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در پی حادثه دلخراش درگذشت آقای رئیسی است.

حتی با فرض اینکه برنده انتخابات تیرماه در کشور نادیده گرفته شود (مقاله را بخوانید). آیا نباید سهامداران خوشحال باشند و انتخابات ریاست جمهوری را به فال نیک بگیرند؟!) کافی است به سازوکار انتخاب وزرای کابینه و چالش های مجلس جدید انقلاب فکر کنیم تا به کما رفتن کشور در ماه های آینده بیشتر پی ببریم.
رئیس جمهور جدید، تفکر جدید، تیم جدید و معتمدان جدید، راه حل های نادرست جدید، خرابکاری های جدید و… باور کنید، تصور شرایط چند ماه آینده و معرفی احتمالی رهبران، رجال و روحانیون جدید در کسوت وزارتخانه هاست. به روح ما آسیب می رساند

باید دوباره شعارهای جدید بشنویم، پول ملی قدرتمندترین ارز منطقه می شود، میلیون ها میلیون کلید خانه های نوساز بین مردم توزیع می شود، ده ها و صدها دزد و اختلاس گر بزرگ دستگیر می شوند، شفافیت در سراسر نهادها و کمیته ها گسترش می یابد، صادرات نفت میلیون ها بشکه افزایش می یابد و تمام پول حاصل از آن کارت به کارت به ما پرداخت می شود.

اینترنت در حال سریع‌تر شدن است، فیلترها برداشته می‌شوند و مانند هر چهار سال، بازار سهام را به جایگاه اصلی خود به عنوان یک بازار مولد برمی‌گردانیم.
خدایا به اعصاب ما رحم کن

۵- محدودیت دامنه ارتعاش:

یکی دیگر از شاهکارهای سازمان بورس برای تقویت شرایط اسفبار و گردش میلیونی سهام بسیاری از شرکت ها شاید برنامه محدودکردن دامنه نوسان به ۲ درصد بود.

بالاخره نیازی نیست به این اساتید و نابغه های تصمیم گیرنده در بازار سرمایه بگوییم که محدود کردن نوسانات قیمت در بازار نه تنها فشار عرضه بر فروشندگان را کاهش می دهد، بلکه به سیگنالی برای اضافه شدن سهامداران اضافی به موجودی کالا تبدیل می شود. صف فروش

با محدود کردن نوسانات از طریق تصمیم گیرندگان تحصیل کرده، در واقع به بسیاری از سهامداران بلندمدت اعلام می کنید که بازار در شرایط عادی نیست و بسیاری از سهام در محدوده منفی ۵ تا ۷ درصد خریدار ندارند. ما دامنه را محدود می کنیم تا مردم بیشتر ضرر نکنند.

اما این کار نه تنها به بازیابی اعتماد فروشندگان منجر می شود، بلکه باعث می شود که خریداران در زمانی که قیمت سهام پایین و ارزشمند هستند، از بازار خارج شوند.

چرا همه چیز در این کشور باید مصنوعی، منظم و خارج از سازوکارهای بازار آزاد باشد؟ ما ماهیت بازار سهام را با محدود کردن دامنه نوسانات به تمسخر می‌گیریم تا به جامعه این پیام را بدهیم که غیبت تصادفی رئیس‌جمهور ما قبل از هر چیز بازارهای مالی را تکان خواهد داد.

اگر شهید رئیسی در سه سال ریاست جمهوری خود وضعیت وخیم اقتصادی را از منفی ۸۰ به منفی ۴۰ کاهش می داد، اگر دولتی نبود که منفی ۸۰ را به منفی ۸۰۰ تبدیل می کرد، ممکن بود مرگ او را در بازارهای مالی بسیار تأثیرگذار ببینیم. این هم یک نگرانی غیرمنطقی بود.

پایان مقاله

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا