سرنوشت والیبال در انتظار تیم ملی فوتبال؟
تیم ملی فوتبال ایران در آخرین بازی مرحله گروهی دوم انتخابی جام جهانی، در ورزشگاه آزادی به مصاف ازبکستان، جدی ترین رقیب خود در این گروه رفت و باز هم نتوانست مقابل این تیم پیروز شود. ایران که در بازی خارج از خانه در تاشکند دو بر صفر پیش افتاد و سپس بازی برد را به تساوی ۲ بر ۲ تغییر داد، در بازی برگشت با عملکرد ضعیف تری نتوانست دروازه ازبک ها را به طور جدی تهدید کند. نتیجه ای غیر از تساوی بدون گل آن را دریافت نکنید.
البته این دیدار و نتیجه آن تاثیری در سرنوشت صعود دو تیم به مرحله بعد نداشت و تیم ملی توانست با این تساوی عنوان قهرمانی را از آن خود کند. با این وجود، سبک بازی تیم ملی مانند دیدار قبلی با تیم ضعیف هنگ کنگ، درد دل نمی کرد و اگر مهارت تک ستاره هایی چون مهدی طارمی و سردار آزمون نبود. ، شاید شرایط برای قلانوی و تیمش در این دیدار خانگی سخت تر می شد.
برای بررسی وضعیت تیم ملی در مبارزه با ازبکستان کافی است که این تیم در ۹۰ دقیقه تنها یک شوت در چارچوب حریف به ثمر رساند تا ادعای بازی هجومی در آسیا که بارها توسط این تیم مطرح شده است. امیر قلانوی نمی تواند رضایت هواداران و علاقمندان به فوتبال را جلب کند. آهسته نتیجه همان کابوس عجیبی بود که خیلی ها نگران آن بودند. ایران بازی را با تساوی مقابل ازبکستان به پایان رساند و در پایان این دیدار در اقدامی نگران کننده و هشداردهنده برخی از تماشاگران ملی پوشان را هو کردند و علیه آنها شعار سر دادند.
این گروه به وضوح از سبکی که تیم ملی در این دیدار به نمایش گذاشت گلایه داشتند. در حالی که تیم ملی به مرحله گروهی سوم جام جهانی صعود کرده است، همچنان نگرانی هایی در این زمینه وجود دارد. که به جای پیشرفت در فوتبال آسیا و تبدیل شدن به یک قدرت بی بدیل در این منطقه، مسیر معکوس را طی می کند و شبیه تیم ملی والیبال ایران می شود. با کنار هم قرار دادن اتفاقات این دو رشته ورزشی، سرنوشت والیبال می تواند درس مهمی برای تیم ملی فوتبال ایران باشد.
والیبال ایران سال ها با استفاده از مربیان با دانش و کاریزمای خارجی توانسته به یکی از قدرت های جهان تبدیل شود به طوری که آسیایی ها آرزوی گرفتن ست از این تیم را داشتند. در این مسیر اما در تصمیمی کاملا اشتباه مسئولان تیم ملی به یکباره تصمیم گرفتند مربیان خارجی را دور بزنند و کار را به سرمربی ایرانی بسپارند. آغاز همین تصمیم مرگ تدریجی رویای والیبال را رقم زد. سیر نزولی والیبال ایران نه تنها در جهان بلکه در آسیا به قدری تند شد که ژاپنی ها در اردبیل و در فینال مسابقات آسیایی تیم ملی ایران را شکست دادند و جام قهرمانی را از آن خود کردند. آن حادثه پیامد مهمی داشت. حاضران در سالن با سر دادن شعارهایی علیه تیم ملی والیبال ایران، حریف را تشویق کردند. اقدامی بی سابقه که در آن می شد عمق فاجعه را دید.
وضعیت تیم ملی فوتبال ایران در این مقطع به بدی والیبال نیست، اما نشانه هایی وجود دارد که اگر جدی گرفته نشود، می توان سرنوشت این تیم را به شرایط والیبال گره زد. نمونه این نشانه ها را می توان در تصمیم مشابه برای عبور از مربیان مطرح خارجی و رسیدن به مربی داخلی مشاهده کرد. درست است که کارلوس کی روش هیچ دستاوردی برای فوتبال ایران نداشت، اما انتظار می رفت بعد از کی روش، هدایت این تیم به مربی درجه یک خارجی و با تجربه حضور در رقابت های مهم بین المللی سپرده شود، اما ناگهان به سمت و سویی روی آورد. «کالای ایرانی»، امیر قلعه نویی سرمربی بود. این تیم انجام داد.
قلعه نویی در جام ملت های آسیا موفق نشد اما قول داد بعد از این جام بازسازی مهمی انجام دهد و نمایش دلپذیرتری داشته باشد. بهروز عطایی مربی تیم ملی والیبال ایران بارها وعده های مشابهی داد اما روزهای خوب فرا نرسید. تیم ملی فوتبال ایران حتی پس از جام ملت های آسیا هم نتوانسته بازی هایی را که کادر فنی در مبارزه با تیم های خوب وعده داده بود به نمایش بگذارد. عجیب ترین نکته این است که کادرفنی فعلی تیم ملی بارها نشان داده است که منتقدان را حریف جدی می دانند که از روی خودخواهی اظهار نظر می کنند اما حاضر نیستند تقصیر خود را در این ناکامی ها بپذیرند.
الان هم که تماشاگران از سبک بازی تیم ملی گلایه دارند، امیر قلعه نویی به جای پرداختن به این موضوع، این را نشانه پیشرفت تیم ملی می داند. آن هم با سرعت بالا! وی در نشست خبری پس از دیدار با ازبکستان گفت: ما یک سری اهداف داریم و بر اساس آن برنامه ریزی می کنیم و جلو می رویم. اینکه توانستیم جمعیت زیادی را به ورزشگاه بکشانیم و با تیم ازبکستان مساوی کنیم و عده ای از این نتیجه ناراضی هستند، نشان از سرعت بیشتری دارد. ما باید به نظر همه احترام بگذاریم. وظیفه ما هم بازی کردن است و قول میدهم در مرحله گروهی سوم قطعا بهتر از این بازی کنیم، اما باید شرایط و سکو را آماده کنیم.»
قلعهنویی باز هم قول داده در مرحله بعد بهتر بازی کند و روند این وعده ها شباهت زیادی به عملکرد تیم ملی والیبال ایران در دوران بهروز عطایی و محمدرضا داورزنی دارد. اولی همیشه قول ارائه بازی بهتر می داد و دیگری در قالب رئیس فدراسیون همیشه از تصمیم خود برای سپردن کار به سرمربی ایرانی دفاع می کرد. امیر قلعه نویی این روزها نوید یک بازی بهتر از تیم ملی را می دهد و با حمایت تاج مواجه است که ناگفته نماند نتوانسته به بخش مهمی از وعده هایش عمل کند. او دلش به آمار “فرصت آفرینی روی دروازه حریف” بسته است و حاضر نیست این انتقاد انتقادی را بپذیرد که بعد از یک سال و نیم تیمش نه ثبات لازم را در زمین دارد و نه سبکی که می تواند باشد. امید برای. از همه بدتر اینکه حداقل در دیدار مقابل ازبکستان هیچ نشانی از جوانی در این تیم دیده نمی شد تا یکی دیگر از وعده های مکرر این مربی محقق نشد.
قلعه نویی البته روی سکو و بین فوتبالدوستان طرفداران و هوادارانی دارد، اما بدیهی است که اگر اصرار به نشنیدن انتقاد داشته باشد و یک طرفه و مدام فکر کند تیمش بهترین نمایش فوتبال را در زمین دارد، به جایی نمی رسد. . . در نتیجه، اگر تغییر رویه ای وجود نداشته باشد، نتیجه از قبل مشخص است. او و هوادارانش می توانند به خوبی به اتفاقات تیم ملی والیبال نگاه کنند و از آن درس بگیرند. اینجا بر عهده امیر و مهدی تاج است که از سرنوشت عطایی و داورزنی عبرت بگیرند یا نه.