نجات از چوبه دار با حمایت از ۵۰ کودک کار
او که در پاییز ۱۳۹۰ به انتقام محکوم شد، مرتکب قتل یک تعمیرکار شد و پس از مدتی به دلیل انجام این کار دستگیر شد.
قبل از دستگیری متهم قتل تعمیرکار که در مغازه اش کشته شده بود، مشخص شد آخرین مشتری که خودروی خود را برای تعمیر برده بود، تعمیرگاه را به محل قتل تبدیل کرده است.
سرانجام پس از دستگیری متهم مشخص شد که وقتی تعمیرکار هزینه تعمیر را به مشتری اعلام می کند این موضوع باعث اختلاف بین آن دو شده و تعمیرکار متوجه می شود خودرویی که به مغازه اش برده شده سرقتی است.
پس از آن درگیری فیزیکی بین دو نفر رخ داد و سارق با میله ای که در تعمیرگاه بود به سر تعمیرکار ضربه زد و مرتکب قتل شد.
متهم در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: از زمانی که معتاد شدم در سراشیبی سقوط کردم. قبل از معتاد شدن در یک آموزشگاه رانندگی کار می کردم اما پس از معتاد شدن به دزدی پرداختم و با دوستانم به سرقت ماشین و لوازم ماشین رفتم.
در پی این اعتراف متهم، وی محاکمه و به قصاص محکوم شد و در ادامه رسیدگی حکم قطعی شد و قاتل یک بار پای چوبه دار رفت اما مهلت داد. بعد از آن قرار بود برای بار دوم پای چوبه دار برود اما چون در زندان تغییر کرده و مواد مخدر را ترک کرده بود، پدر و مادرم به شرط شناسایی متهم به مناسبت عید سعید قربان رضایت دادند. ۵۰ کودک و برای آنها لباس و سرگرمی فراهم می کند. به شرطی که این حمایت ها از کودکان باعث آرامش روح قربانی شود. در این دستور این محکوم برای بازگشت به زندگی عادی آزاد شد.