پسر جوان اعتراف کرد برای قتل پدرش آدم اجیر کرد
حدود دو هفته پیش ساکنان یک ساختمان مسکونی در خیابان زعفرانیه تهران از نبود همسایه و شنیدن بوی نامطبوع از خانه وی خبر دادند.
پس از حضور ماموران پلیس، همسایه ها گفتند: این مرد به نام محسن مدتی است که تنها زندگی می کند، البته یک پسر خردسال نیز دارد که به دلیل اختلاف بین آنها دیگر با او زندگی نمی کند.
پس از انجام تحقیقات اولیه مشخص شد پسر جوان به نام فرهاد پس از نقل مکان از خانه پدری خود همچنان به آنجا می رود. سرانجام به دلیل در دسترس نبودن پسر جوان، ماموران پلیس و آتش نشانان وارد خانه محسن شدند. به این ترتیب جسد مردی میانسال با ضربات چاقو پیدا شد. پس از آن بازپرس قتل، کارشناسان پزشکی قانونی، متخصصان اداره تشخیص هویت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای کشف راز قتل در محل حاضر شدند.
بعدها مشخص شد که دلیل اختلاف این پدر و پسر مخالفت محسن با ازدواج فرهاد و دختر مورد علاقه اش بوده است. بررسی آخرین افرادی که به منزل مقتول مراجعه کردند، حکایت از آن داشت که فرهاد آخرین نفری است که به منزل مراجعه کرده است.
به همین دلیل فرهاد دستگیر شد اما در تحقیقات گفت: من پدرم را نکشتم و از هویت قاتل اطلاعی ندارم. من فقط می خواستم با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنم پدرم گفت این برای تو خوب نیست. همین مخالفت باعث شد بعد از آن در خانه او زندگی نکنم. سپس به خانه ای اجاره ای که متعلق به دوستم بود رفتم و هر از چند گاهی به دیدن پدرم می رفتم.
از دختر مورد علاقه مظنون نیز تحقیق شد و او گفت: نمی دانم پدر فرهاد را چه کسی کشته است. من و فرهاد با هم دوست بودیم و می خواستیم با هم ازدواج کنیم. منتظر شدیم تا فرهاد و پدرش با هم آشتی کنند، بعد ازدواج کنیم که این اتفاق افتاد.
در این دستور برای ادامه تحقیقات قرار قانونی برای پسر مقتول و دختر جوان صادر شد و جسد مقتول برای بررسی های دقیق به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرانجام در کمتر از یک ماه از آغاز تحقیقات، پسر مقتول که به عنوان مظنون دستگیر شده بود لب به اعتراف گشود و گفت: چون با پدرم اختلاف مالی داشتم قصد کشتن او را داشتم. ۶ ماه پیش تصمیم گرفتم با کمک دوستم این کار را انجام دهم. برای اجرای
این در حالی بود که یافته های میدانی و تحقیقات پلیسی حاکی از آن بود که به نظر می رسد اختلاف مالی بهانه است و دلیل اصلی اختلاف پدر و پسر اعتیاد پسر است و پدرش به همین دلیل به او پول نداده است.
پسر جوان در ادامه تحقیقات گفت: از آنجایی که نگران بودم در صورت قتلی دستگیر شوم به همین دلیل یکی از دوستان قدیمی ام را پیدا کردم و از او خواستم این کار را برایم انجام دهد.
این متهم به قتل در ادامه گفت: به دوستم قول ۱۵ هزار دلار دادم تا پدرم را بکشم و سپس سعی کردیم دلیل قتل را سرقت وانمود کنیم.
با اعترافات فرهاد دوست وی که مردی ۳۰ ساله است دستگیر شد و گفت: من و فرهاد ۱۲ سال پیش در هند با هم آشنا شدیم. هر دوی ما مدیریت بازرگانی خواندیم. هر دو پدرمان خوب بودند، اما پدرم ورشکست شد و من درسم را نیمه تمام گذاشتم، اما فرهاد در هند ماند.
این متهم که فرید نام دارد، گفت: با فرهاد کوکائین مصرف می کردم. او به من گفته بود که با پدرش اختلاف دارد و پدرش او و خواهرش را اذیت می کند و با مادرش بدرفتاری می کند. به همین دلیل از هم جدا شده اند.
این متهم ادامه داد: دو روز قبل از قتل، فرهاد به من گفت که چه نقشه ای دارد، آن روز مقدار زیادی کوکائین مصرف کرده بودم، با هم به خانه پدرش رفتیم و او پدرش را کشت و سپس از من کمربند گرفت. و دست و پای پدر را بست.
فرید نیز دریافت پول از فرهاد را تکذیب کرد و گفت: تنها به این دلیل که مقدار زیادی کوکائین مصرف کرده بودم و مدت زیادی فرهاد را می شناختم برای قتل با او رفتم.
در همین حال پسر مقتول نیز در اعترافات خود گفت: دوستم پدرم را به قتل رساند و سپس دست و پای او را با کمربند بست و خانه را زیر و رو کردیم تا انگیزه قتل را سرقت جلوه دهیم.
فرهاد و فرید در حال حاضر بازداشت هستند تا تحقیقات برای تکمیل پرونده ادامه داشته باشد.