ترندهای روز

سارقان بی‌رحم نوجوان۱۶ساله اهل سیستان‌ و ‌بلوچستان را کشتند

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (irtahlil.com):

سمیر نصرتی در روستای بامپیشی زندگی می کرد و تنها ۱۶ سال داشت اما با این سن کم به خانواده کمک می کرد. حالا با مرگ او رنج اعضای خانواده چند برابر شده است. سمیر در سراوان کارگر سنگ شکن بود و روزی هشت ساعت کار می کرد. به گفته برادر سمیر، یوسف، پدرشان معلول است و چون از نظر جسمی قوی نیست و نمی تواند کار کند، سمیر تصمیم گرفت با کار به خانواده اش کمک کند. یک شب که شیفتش تمام شد، سوار موتورش شد تا به خانه برود. اوبا مادرش زنگ زد و گفت زود می آید خانه و شامش را گرم می کند. در حین صحبت، سمیر با نگرانی به مادرش گفت که یک خودروی پژو تعقیبش می کند و او نمی داند کیست. پسر جوان در تاریکی شب موتورسیکلت خود را می راند تا به چهارراه روستای هیتوک می رسد. در این لحظه راننده خودروی پژو دیوانه وار به موتور سمیر برخورد کرد تا تعادلش را از دست بدهد که با موفقیت همراه شد و سمیر رفت و روی زمین خاکی افتاد. پس از سقوط سمیر، سارقان از ماشین پیاده شدند و او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

یوسف در ادامه به جام جم گفت: نمی‌دانم با چه ضربه‌ای به او زدند و کسی نبود که او را ببیند، اما برادرم را طوری کتک زدند که کلیه، کبد و سینه‌اش به شدت آسیب دید، سپس در حالی که سمیر به شدت مجروح شدند، تلفن همراه و موتورسیکلتش را دزدیدند و سپس او را تنها گذاشتند.»

سمیر ساعت ها زخمی و خونریزی روی زمین دراز کشیده بود و با دست و پایش دست و پنجه نرم می کرد. یکی از اهالی که با فرزندانش در حال عبور از جاده بود متوجه سمیر شد. این راننده در تشریح این حادثه گفت: بین ساعت ۱۲:۳۰ تا یک بامداد بود که در جاده متوجه او شدیم، خانمم گفت ممکن است این یک نقشه باشد و ممکن است افراد خطرناکی در این اطراف کمین کرده باشند. وجدانم قبول نکرد که ماشین شکسته ای داشتم و وقتی پیاده شدم چاقو برداشتم که اگر دزدی به من حمله کرد چیزی برای دفاع از من داشته باشد پس از بردن همسر و فرزندم، پسر نوجوان را به بیمارستان بردم.

سمیر خونین در بیمارستان رازی سراوان با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. حال عمومی او به حدی وخیم بود که سه روز در بخش مراقبت های ویژه بستری شد، اما شدت جراحات به حدی بود که دوام نیاورد و جان باخت. پدر سمیر که زمین گیر شده، کمرش از مرگ پسر نوجوانش خم شده و اندوه در صدایش شنیده می شود.

برادر سمیر با ناراحتی و درد فراوان می گوید: من خواهر ندارم و فقط یک برادر داشتم که با ظلم و ظلم توسط سارقان گرفته شد که پس از این ماجرا شکایت کردیم و پلیس پیگیر دستگیری آنها است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا