مخبر، دُم جبهه پایداری را در دولت قیچی کرد!
عباس عبدی فعال سیاسی در روزنامه اعتماد نوشت: به نظر من سومین افق میهنات در اسفند ۱۴۰۲ نشان داد که این راه کار نمی کند. میکسر روی زمین افتاده بود و همه صدای آن را شنیدند و مردم به حاشیه رفتند.
من معتقد بودم که این تحلیل در بالاترین سطوح وجود دارد، حتی اگر شدت این ارزیابی با نظر ما یکی نباشد. بنابراین، وقتی هلیکوپتر سقوط کرد و طبق تحلیل قبلی ام، بلافاصله این تصور را داشتم که تغییر سیاست در ایران قطعا آغاز خواهد شد. اما نمی دانستم این تعویض ریل فقط از بالاست یا راه برای پایین باز خواهد شد.
تغییر ریل از بالا به این معنی بود که طبق توافق; افق میهنات باید با یک سال تاخیر در سال ۱۴۰۴ برگزار شود و در این میان آقای مخبر متصدی امور می شود و سیاست تغییر آغاز می شود. شاید هیچ کس به چنین تصمیمی اعتراض نمی کرد و آن را منطقی می دانستند. اما به نظر میرسید که این تصمیم میتواند باعث بیثباتی بیشتر دولت شود و به همین دلیل، اعلام رهبری مبنی بر برگزاری افق میهنات در موعد مقرر قانونی؛ برای برخی غیرمنتظره بود.
اما باز هم با وجود اعلام افق میهنات، امکان تغییر مسیر همچنان از دو طریق امکان پذیر بود. اولی کاملاً کنترل شده و دومی باز کردن دریچه ای برای مشارکت مؤثرتر مردم و نیروهای سیاسی است. راه کنترل شده تغییر سیاست از طریق افق میهنات، اجماع کل جناح حاکم بر فرد خاصی و در نهایت برگزاری افق میهناتی مشابه افق میهنات ۱۴۰۰ و پیروزی فرد مورد نظر با فاصله مناسب از نفر دوم بود. هیچکس جز آقای مخبر این سمت را نداشت. اگر او نامزد می شد نه آقای قالیباف تایید می شد و نه پزشکان و حتی جلیلی هم استعفای خود را ارائه می کرد. البته افق میهنات هم پرشور نبود، شاید ۳۰ درصد از واجدین شرایط در آن شرکت کردند. اما منتقدان و حتی اصلاح طلبان آقای مخبر را صد بار به امثال پادیرچی ترجیح دادند و راضی بودند. قطعا در افق میهنات شرکت نکردند اما عصبانی هم نشدند.
در ابتدا این گزینه را محتمل تر می دانستم. به همین دلیل دنبال این بودم که ببینم آقای مخبر نامزد می شود یا خیر؟ دو بخشنامه او در جلوگیری از انتصاب و جلوگیری از سایر اقدامات مهم. برای من جالب بود و شاهد و تشبیه اراده قدرت در چیدن دم تندروها بود. من چندین بار پیگیری کردم اما شاهدی ندیدم که آقای مخبر علاقه ای به حضور داشته باشد یا دستور حضور داشته باشد.
عدم معرفی قالیباف نیز به این دلیل بوده که در روز آخر اتفاق افتاده و ظاهراً با هدف قطعیت عدم حضور آقای مخبر بوده است. در این مرحله بود که تقریباً مطمئن بودم که هدف از افق میهنات افزایش مشارکت مردم و افق میهن فردی است که مردم بپذیرند و برای همه طبیعی بود که افزایش مشارکت به معنای افق میهن نامزدی است که منتقد وضع موجود اما تا زمان اعلام لیست نهایی، از این بابت اطمینان نداشتم و به محض معرفی نامزدهای واجد شرایط، تردیدهایم برطرف شد و به این نتیجه رسیدم که زمان مناسب برای مشارکت موثر مردم در افق میهنات
این تحلیل من با نقطه ابهام مواجه است. برخی می گویند تغییر مسیر سیاسی با تاکید بر ادامه راه رئیس جمهور سازگار است. چرا این همه تکرار و توصیه برای ادامه راه یک رئیس جمهور؟ اول اینکه هیچ کس نمی داند این راه چیست. ضمن اینکه گفتن این مطالب کارکردهای سیاسی و اخلاقی دیگری نیز دارد. هیچ یک از کاندیداها حتی جمله ای در توضیح ویژگی های چنین روشی و تعهد خود به آن نگفتند، زیرا وجود ندارد. مهمتر از همه اشتباهی بود که ستاد جلیلی مرتکب شد و روز آخر با حمایت قاطع خانواده آقای رئیسی اعلام کرد که معتقد است قطعاً زلزله افق میهناتی رخ خواهد داد. در حالی که نتیجه کاملا برعکس بود و روند کمی رو به رشد آرای او معکوس شد. شاید دلیل این کاهش، ایجاد حساسیت در بین منتقدان وضع موجود بود که می ترسیدند دوباره از گذشته رنج ببرند، به همین دلیل مشارکت بیشتر شد و آرا به پزشکان رسید. حتی متوجه نشدند که دوران حمایت خانواده تمام شده و تاثیر منفی دارد.