فرهنگ و هنر

حقیقتی درباره سینما حقیقت | خبرگزاری افق میهن

سعید هاشم زاده منتقد سینما در یادداشتی درباره هفدهمین دوره سینما حقیقت نوشت: ۱. اگر به دنبال جشنواره ای حرفه ای و تخصصی هستید باید آن را در سینمای واقعی پیدا کنید. سال هاست که به طور منظم و با تدابیر درست برگزار می شود و جمعی از افراد محترم و البته نادیده گرفته شده را گرد هم می آورد. مستندسازان، هنرمندان ایرانی […]

سعید هاشم زاده منتقد سینما در یادداشتی درباره هفدهمین دوره سینما حقیقت نوشت: ۱. اگر به دنبال جشنواره ای حرفه ای و تخصصی هستید باید آن را در سینمای واقعی پیدا کنید. سال هاست که به طور منظم و با تدابیر درست برگزار می شود و جمعی از افراد محترم و البته نادیده گرفته شده را گرد هم می آورد. مستندسازان ایران هنرمندانی پرتلاش، متفکر و محترم هستند که نمی توان با آثاری که خلق کرده اند از آنها چشم پوشی کرد. یادم می آید که از چند فیلمساز خارجی و ایرانی شنیدم که مستندها منابع ناب و شگفت انگیزی برای رسیدن به ایده ها و دیدن زندگی هایی هستند که غالباً نمی بینیم یا فرصت دیدن آن ها را نداریم و سینمای واقعی از طریق هنرمندان خودش همین امکان را فراهم می کند. .
دو چندین سال است که به طور حرفه ای به نقد فیلم های مستند می پردازم و موضوعات، دوربین ها و دیدگاه ها را با دقت مطالعه می کنم. البته، در حد توانم، این را مدیون نظریه پرداز مستند مورد علاقه ام، بیل نیکولز هستم. فردی که تقسیم بندی اش بیشتر از نظریه پردازان دیگر مانند بوردول است، می تواند مستندها را توضیح دهد و سبک شناسی آنها را دقیق و ساده کند. مستندهایی مثل تاسی از نیکولز را هم طبقه بندی می کنم و می بینم.
سوم. بعد از دیدن بیش از ۲۰ اثر از سینمای حقیرت امسال، نمونه های انگشت شماری را برای خودم خلاصه می کنم. انگشت شماری که می تواند چشم اندازی هرچند نسبی برای فیلم های امسال ارائه کند و آنها را ارزیابی کند. بگذارید در این یادداشت کوتاه واضح بگویم، مستندهای روایی و مشاهده ای که اکثریت قریب به اتفاق ژانر مستند امسال را تشکیل می دادند، از نظر کیفیت و جسارت ساختاری ضعیف تر از قبل بودند. ضعفی که از فیلمساز به دوربین سرایت می کند و انتخاب سوژه های جسورانه را کاهش می دهد و برای کسب تجربه به سراغ ساختارهای مرسوم نمی رود.
می توان اینگونه توضیح داد که بی دقتی در ایده پردازی و پرداخت، نزدیک نشدن به سوژه های جذاب و حتی عدم قاب بندی سبک در ساختار، همگی عوامل و عناصری هستند که فیلم ها را به عقب رانده و فیلمسازان را محافظه کار کرده است.
نتیجه. اما نباید از شرایط و زمان غافل شد، نباید صد و یک اثر را در قالب بیست یا یک اثر ارزیابی کرد، اما چه می توان کرد که کمبود ایده و ساختار در فیلم های فیلمسازان باتجربه مشهود است. و باید در مورد آن فکر کرد. فکر سبک سازی و جسارت. تجربه گرا بودن و جلو رفتن. / برنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا