فقر مسکن در ایران رکورد تاریخی زد
قیمت هر متر مسکن در تهران بیش از ۷ برابر حداقل دستمزد یک کارگر است! ۷ ماه حقوق کامل و دست نخورده یک کارگر فقط یک متر مربع مسکن در تهران است آن هم در محله فقیرنشین یا متوسط!
«فقر مسکن» در ایران رکورد زده است. بدترین وضعیت در دهه های اخیر به وقوع پیوسته است و طبق آمار و گزارش های رسمی، روند سقوط شهروندان از ارتفاعات مسکن مناسب از سال ۱۴۰۰ به شکل جدی کلید خورده است. طنز تلخ ماجرا این است که که این رکورد عجیب بی کیفیتی در دولتی اتفاق افتاد که قرار بود سالانه یک میلیون واحد مسکونی برای شهروندان بسازد و حالا افتخارشان این است که ۷۰ هزار کارگر را اسکان داده اند، هرچند جای تردید در این آمار زیاد است. با این طرح های لیبرال مسکن، کارگران هرگز نمی توانند صاحب خانه شوند، زیرا نمی توانند در طرح هایی شرکت کنند که باید درآمد سنگینی داشته باشید و ماهیانه بیش از ۱۰ میلیون تومان اقساط بانکی بپردازید.
بیایید به گزارشی که مرکز پژوهش های مجلس، ۳۰ اردیبهشت وی امسال وضعیت وخیم مسکن در کشور را تهیه و منتشر کرد. بر اساس این گزارش، «بیش از نیمی از خانوارهای ایرانی در مسکن فقیرانه زندگی می کنند؛ در اوایل دهه ۹۰، فقر مسکن ۳۳ درصد بود، اما در پایان این دهه به ۵۵ درصد رسید. مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که نرخ فقر مسکن ۵۵ درصد، بالاترین سطح فقر مسکن تاکنون است.
مسکن ضعیف در سال ۱۳۸۳، ۲۴ درصد کل خانوارهای ایرانی را شامل می شد و این نرخ در اوایل دهه ۹۰ به ۳۳ درصد خانوارها، در سال ۱۳۹۷ به ۳۶ درصد و در سال ۱۳۹۳ به ۵۵ درصد افزایش یافت و پس از آن به شدت افزایش یافت. است.
به عنوان مثال قیمت هر مترمربع مسکن شهر تهران در آذرماه ۱۴۰۱ نسبت به ۵ سال گذشته در همین ماه،آذر ۲۰۱۶)، بیش از ۸۴۴ درصد افزایش یافته است. تورم ۸۴۴ درصدی مسکن تنها در ۵ سال، رکوردی بی سابقه از گرانی ضروری ترین مایحتاج زندگی خانوارها یعنی مسکن در تاریخ رسمی کشور است.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تأکید شده است که «تورم بالا، بیثباتی متغیرهای اقتصادی و کاهش درآمد سرانه» همراه با جهش تاریخی قیمت مسکن و البته تأکید سیاستگذار بر «سیاست نادرست تأمین مسکن» دستکم شد. تا «دسترسی اقشار کم درآمد به مسکن مناسب قطع شود» و رفاه اموال کل خانوارها آسیب ببیند.
در این گزارش، سیاستهای دولت در حوزه مسکن که محدود به طرحهای مختلف ساخت مسکن است، «شکست خورده» توصیف شده است. برای اثبات این ادعا که پروژه های مسکن امید و مسکن ملی هیچ گاه نتوانسته به دهک های پایین خانه کمک کند، نیازی نیست راه دور برویم، فقط ذکر یک مثال ساده کافی است تا اثبات ادعا؛ در محاسبه بازپرداخت تسهیلات ۷۰۰ میلیون تومانی برنامه دولت سیزدهم با عنوان نهضت ملی مسکن به این نتیجه می رسیم که متقاضی باید اقساط ماهانه ۱۰ میلیون و ۸۰۳ هزار تومان را در بازه زمانی ۲۰ ساله بپردازد. مجموع بازپرداخت وام مذکور در سال بیستم حدود ۲ میلیارد و ۵۹۳ میلیون تومان خواهد بود. در واقع سود این تسهیلات حدود یک میلیارد و ۸۹۳ میلیون تومان است.
به گفته پرویز زعیمی از فعالان اتحادیه کارگران ایران پوپلین رشت، مردم عادی و مزدبگیرانی که نه تنها در تهران بلکه در شهرستان ها قادر به پرداخت اجاره بها نیستند، ماهانه نزدیک به ۱۱ میلیون تومان اقساط ملی را چگونه می پردازند. بانک نهضت مسکن!
وی ادامه می دهد: فرض کنید کارگری ماهانه ۱۸ میلیون تومان حقوق دریافت می کند، این کارگر کفگیر نیست و کارگر متخصص است; خب در بهترین حالت باید ماهی ۸ تا ۱۰ میلیون تومان برای اجاره یک آپارتمان ۷۰ متری پرداخت کند و در بهترین حالت ۸ تا ۱۰ میلیون تومان برایش باقی می ماند که نمی تواند یک جدول ساده برایش تهیه کند. خانواده اش؛ این کارگر رده های دیگر که حقوقش در مقایسه با حداقل حقوق بگیران خیلی بهتر است چطور می تواند در طرح نهضت ملی مسکن شرکت کند و ماهانه ۱۱ میلیون تومان اقساط بانکی بدهد، با خودشان چه فکری می کنند؟!
گفتار و رفتار دولت سیزدهم در حوزه تامین مسکن به ویژه محرومان و دهک های پایین دچار تناقض ساختاری شده است؛ آنها مدعی بودند سالانه یک میلیون مسکن برای بی خانمان ها فراهم می کنند اما در عمل نه تنها این شعار عملی نشد، بلکه قدرت خرید مسکن به شدت پایین آمد و به پایین ترین سطح تاریخ رسید. اکنون زمان انتظار مزدبگیران برای خانه دار شدن به ۵۰۰ سال و حتی بیشتر رسیده است. به گفته مجید گودرزی، کارشناس اقتصاد مسکن، «هیچ یک از مولفه های مسکن در سال های اخیر تقویت نشده است؛ به عنوان مثال، مجموع حقوق و دستمزد و حق مسکن ۵۰۰ ساله برای خرید یک واحد مسکونی ۷۵ متری کافی نیست.
شوخی نیست، مدت انتظار کارگران برای خانه دار شدن ۵۰۰ سال است! مدتی است که قیمت هر مترمربع مسکن در شهرهای مختلف از جمله تهران از مرزهای تحمل عبور کرده است. داده های بازار نشان می دهد در تیرماه امسال متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در تهران ۸۶ میلیون تومان بوده است. این در حالی است که بسیاری از محله های تهران قیمت های بالاتری را به ثبت رسانده اند، به عنوان مثال متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در منطقه یک بیش از ۱۳۰ میلیون تومان است. اگر همان ۸۶ میلیون تومان را مبنا قرار دهیم و فرض کنیم کارگر حداقل دستمزدی که دارای فرزند و خانواده است ۱۲ میلیون تومان در ماه حقوق می گیرد، معادله ای بسیار نابرابر و ناعادلانه در اینجا ترسیم می شود. قیمت هر متر مسکن در تهران بیش از ۷ برابر حداقل دستمزد یک کارگر است! ۷ ماه حقوق کامل و دست نخورده یک کارگر فقط یک متر مربع مسکن در تهران است آن هم در محله فقیرنشین یا متوسط!
در چنین شرایطی است که باید مشکلاتی مانند «فقر مسکن» یا «مسکن محرومیت» را تحلیل کرد; سال هاست که سایه شوم مسکن بد بر سر کارگران افتاده است. مسکن ضعیف یک پدیده اجتماعی ناگوار است که در سال های اخیر به اوج خود رسیده است. کارگرانی که به امید لقمه نانی به کلانشهر تهران می آیند چاره ای جز خوابیدن در پارک ها، ماشین های شخصی یا اتوبوس هایی که برای خواب اجاره داده می شوند ندارند. گزارش های متعددی مبنی بر فروش خوابگاه ها بر روی پشت بام ها یا مینی بوس ها منتشر شده است که نشان می دهد دولت یا بهتر است بگوییم دولت ها در تامین مسکن برای اقشار پایین جامعه در دهه های اخیر به شدت شکست خورده اند.
در این سالها که گذشت، برنامه دولت در حوزه مسکن به نامگذاری پروژههای رنگارنگ و ناموفق مسکنسازی محدود شد، در حالی که اگر به جای مسکن مهر و مسکن امید و نهضت ملی مسکن که نتیجه ای جز غنی سازی پیمانکاران وابسته به قدرت و دلالان وام بانکی نداشته است، به سراغ طرح پاسخگویی پس پرداخت جهانی برای تامین مسکن محرومان رفتند و از ۹۹ استفاده کردند. – اجاره سالانه به شرط تملک یا تهیه مسکن اجتماعی ارزان. امروز کارگران کارخانه های حاشیه شهر که عصرها بعد از پایان شیفت کاری مسافربری می کنند تا خانواده هایشان گرسنه نخوابند، وضعیت بسیار بهتری داشتند. این بدبخت ها مجبور نبودند شب را در صندلی عقب ماشین بگذرانند یا در پشت بام متروکه تختی اجاره کنند!