حرفهای داوودنژاد درباره آخرین فیلم پسرش
در همان سال ۲۰۱۸ این فیلم برای اکران عمومی آماده می شد که محقق نشد و پس از آن به دلیل شیوع کرونا نتوانست اکران شود و حالا قرار است از فردا ۳ اکران شود. مرداد ماه انتشار عمومی
«مصاب شیرین ۲» در ادامه قسمت اول این فیلم داستان دختری را روایت می کند که برای تولد ۱۸ سالگی پدر و مادرش را به مکانی ناآشنا دعوت می کند. والدین برای رسیدن به آنجا سفری را از منچستر به لندن آغاز می کنند. آنها در این سفر زندگی گذشته خود را مرور می کنند.
علیرضا داودنژاد که در کارنامه هنری خود ساخت فیلم های ماندگاری چون «غم های شیرین»، «نیاز»، «کلاس بازیگری» و… را در کارنامه دارد، پس از مرگ رضا (پسرش) که بازیگر نقش اول فیلم هایش بود، از دست داد. خلق و خوی همیشگی اش نه، اما با اصرار ما حاضر شد درباره شرایط اکران فیلمش صحبت کند و در فرصتی دیگر درباره محتوا و موضوع فیلم «مصائب شیرین ۲» صحبت کند.
چرا «مصاب شیرین ۲» حدود شش، هفت سال پس از تولید اکران می شود؟ البته به دلیل کرونا دوره تعطیلی سینماها را داشتیم اما می شد زودتر اکران شود.
به نظرم غیبت رضا (داودنژاد) موثر بود. دوستی قدیمی و خاطره انگیز سرتیپ با رضا حتماً تأثیر داشته است. تاکید فارابی که یکی از شرکای فیلم هم هست نباید تاثیری می گذاشت. با این حال، تراکم فیلم های اکران نشده به دلیل ویروس کرونا و تعطیلی سالن های سینما، کل شرایط اکران فیلم ها را تحت تاثیر قرار داده بود و در سال های پس از کرونا، با وجود افتتاح سالن های سینما، همچنان کار بسیار سخت و پیچیده ای است. به دلیل تراکم صف های فیلم های پشت سر گذاشته شده، به نمایشی دست پیدا کنید. انجام داده است.
در این چند سال نگران بودید که «مصاب شیرین ۲» به سرنوشت اکران «فری» دچار شود که در زمان مناسبی اتفاق نیفتاد. آیا شرایط مناسبی برای اکران «مصاب شیرین» وجود دارد؟
در مجموع شرایط سینما وضعیت خوبی ندارد و به نظر می رسد دشمنان سینمای ایران که سال ها در مورد آنها زیاد صحبت کردم از جمله با شما و حتی چندین مقاله برای شما با عنوان “دشمنی” نوشتم. سینمای ایران» توانسته اند به اکثر اهداف خود دست یابند. به دست گرفتن تا به حال ندیده اید که بیش از هشتاد درصد فیلم های اکران شده در سینمای ایران ورشکست شوند و حتی بسیاری نتوانند هزینه های تبلیغات و پخش خود را تامین کنند. عوامل و دلایل اصلی این وضعیت مشخص است و من بارها در مورد آنها گفته ام و به اختصار به برخی از آنها اشاره می کنم:
۱- مسئولینی که اجازه نمیدهند بین زندگی ایرانی آنطور که هست و سینمای ایران آنطور که میشود رابطه برقرار شود و مسائل جاری جامعه را منعکس کنند. در عین حال، این تضعیف ارتباطات مانع از ورود گرمای انسانی زندگی ایرانی به فیلم های ایرانی و شکل گیری، قوام سینمای ایران و رسیدن آن به زبان و بیان بومی و ملی می شود. چه لطمه ای بزرگتر از این که سینمای ایران بدون بهره برداری از کلیشه های رایج در سینمای تجاری و هنری جهان – مانند برهنگی و رفتارهای غارتگرانه – رسماً توانسته بود وارد بزرگترین جشنواره های جهان شود و بالاترین جوایز را از آن خود کند. برای سینمای ایران به بازارهای جهانی. .
اما امروز می بینیم که آن سینما و آن سینما به کما رفته است و گویا این سینمای زیرزمینی سعی دارد خلأ آن را پر کند. واقعا جای تعجب است که برخی تصمیم گیران می بینند و متوجه نمی شوند که دنیای دیگری ساخته شده و ابزار تولید، پخش و نمایش فیلم از انحصار قدرت های مالی و سیاسی خارج شده و با مدیریت امنیتی و سازمانی، ایجاد یک سیستم هنری رسانه ای معتبر و موثر امکان پذیر نیست. جهانی شدن را به دست آورد. و البته بعید نیست که آگاهانه به این روش ها متوسل شوند تا تحت نظر قرار نگیرند و فساد را تا حد امکان مخفی نگه دارند و با تضعیف جریان تولید داخلی مرغوب و رقابت پذیر، راه واردات را برسانند. و تسلط رسمی بر سیستمهای هنری رسانهای رقبا و مخالفان منطقهای، جهان را هموار خواهد کرد، ما در واقع میتوانیم شاهد این اتفاق باشیم و امروز این مخالفان و رقبا هستند که بازارهای دیداری و شنیداری را تسخیر کردهاند و ترکیه، اروپایی، آمریکایی، کرهای، و فیلم های هندی از در و دیوار کشور و خانه های بسیاری از مردم بالا می روند. و چشمها، گوشها و دلها را تسخیر کردهاند و بسیاری از فیلمسازان و تهیهکنندگان داخلی را بیکار کردهاند و در خانه میمانند.
دوم- یادتان هست زمانی بود که فیلم های ایرانی با کمک شهرداری ها می توانستند تبلیغات محیطی داشته باشند و با غرفه ها، بیلبوردها و تصاویر روی پل ها ورودشان به بازار سینما را تبلیغ کنند، اما امروز به دلیل سخت گیری ها و افزایش هزینه ها، این امکان از سینما سلب شده و روش های جذب مخاطب سینما ضربه خورده و راه برای سلطه امواج ماهواره ای باز و باز شده است.
ثالثاً – تبعیض، طرد، انکار و از این قبیل شیوه های برخورد با تاریخ رسانه ملی با جریان تولید فیلم در سینمای ایران است. امروز کیست که نداند دوران متن مکتوب و صامت یعنی متن گوتنبرگ گذشته است و متن دیجیتالی یعنی متن مصور و صوتی جای آن را می گیرد؟ امروز کیست که نداند جهان به میدان نبرد رسانه های دیداری و شنیداری تبدیل شده و نظام های هنری رسانه ای به یکی از اجزای اصلی قدرت های تاثیرگذار جهان تبدیل شده اند؟ امروز کیست که نداند «باورپذیری» راز «تاثیرگذاری» و «درک» نظام های هنری رسانه ای است؟ امروز کیست که نداند راز باورپذیری آثار سمعی و بصری در اختیار «دانش سینمایی» است. دانش سینمایی به معنای هنر دکوپاژ، کادربندی، نورپردازی، طراحی صحنه و لباس، چهره پردازی، میزانسن، شخصیت پردازی، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی و ایجاد ساختاری است که بتواند جهان روایی اثر را منتقل کند. یک بسته صوتی و تصویری کوچک بیش از صد دقیقه ارائه دهید. آنچه مشخصاً دانش سینمایی را از سایر انواع تخصص در پردازش تصویر و صدا جدا می کند، حساسیت این نوع دانش به موضوع «زمان» است. حساسیت و شناخت نسبت به مقوله «زمان» است که سینماگر را مانند یک نوازنده نسبت به موضوع «ریتم» و «تمپو» یا «ضربه» و «سرعت» و تأثیر و تنظیم آنها در تمام ساختارها حساس و دقیق می کند. جنبه های فیلم از دیالوگ نویسی در حالات، گفتار، لحن و نحوه حضور بازیگران و همچنین در حرکات دوربین، برش، تدوین و غیره دنبال می شود.
مثلا در مورد سریال موفق این روزها «آخر شب» گاهی می شنوم که به این زودی تمام شد یا چرا به صورت مینی سریال بود یا همه چیز در آن خیلی بزرگ بود یا که در آن بسته نبودند. همه این نکات به یک موضوع برمی گردد و آن ملکه اصول حرفه ای «دانش سینمایی» است که کارگردان را در تمام قسمت های کار مقید می کند و او را به مراقبت از «سرعت» و «سرعت» در همه ابعاد هدایت می کند. فیلم و دنیای روایی اثر و باور. انطباق پذیری خود را حفظ می کند و حاصل آن سریالی می شود که مخاطب را مانند فیلم های جذاب پای کار می گذارد و کمتر می توان صحنه یا طرحی را در آن یافت که به نظر اضافه یا حذف شود. همه اینها را گفته ام و سال هاست که می گویم و تکرار می کنم به امید اینکه تاثیر داشته باشد و مدیران رسانه ملی باور کنند که بدون داشتن سینمای موفق و آبرومند ایران نمی توان به آن دست یافت. یک رسانه سمعی و بصری غیر مصنوعی، فراگیر و موثر. موضع گیری در برابر سینمای ایران و محروم ساختن جریان تولید فیلم ایرانی از معرفی گسترده و تبلیغات موثر، چیزی جز بوق نشینی و قطع توقیف نیست. بنابراین در پاسخ شما ناگفته نماند که شرایط اکران «رنج های شیرین ۲» نیز مانند بسیاری دیگر از فیلم های ایرانی با استثناء تبلیغات محیطی، عدم معرفی و تبلیغ موثر تلویزیونی، اکران خواهد شد. و تنها با اتکا به انعکاس در فضای مجازی خواه ناخواه. آیا این وضعیت را می توان شرط بسیار مناسبی برای اکران دانست یا خیر، به خصوص که مشخص نیست فیلم ما این روزها به دلیل هزینه های گزاف، بتواند در شبکه های ماهواره ای تبلیغ کند!
قطعا پاسخ به این سوال برای شما سخت خواهد بود. در غیاب پسرتان رضا این فیلم اکران می شود زیرا رضا با فیلم های شما خاطرات خوبی را برای مخاطب رقم زد. فکر می کنید این فیلم را می توان آخرین نقش آفرینی رضا در سینما دانست؟
در فرصتی دیگر درباره رضا صحبت کنیم. این زخم هنوز تازه است و صحبت در مورد آن برایم سخت است. شاید تصور کردن آن آسان نباشد، اما حال و هوای من و روزم بیشتر شبیه کودکی است که پدری صمیمی، صمیمی، دلسوز و دلسوز را از دست داده است. بذار برای بعد…