اعترافات پسری که عمو و مادر بزرگش را کشت
این ادعا در حالی مطرح شده است که تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که این جوان به دلیل اختلافات مالی و ارثی دست به قتل زده است.
تحقیقات جنایی در مورد این قتل ها از ساعت ۱۹:۰۰ مرداد ماه شروع شد و بازپرس جنایی متوجه شد زن ۶۵ ساله ای توسط نوه اش به قتل رسیده است. نوه مقتول علاوه بر کشتن مادربزرگش، عموی خود را نیز در درگیری خانوادگی مجروح کرد. مادربزرگ، دایی ۳۵ ساله و نوه ۲۲ ساله به نام آرش که هر سه بر اثر ضربات چاقو مجروح شده بودند برای مداوا به بیمارستان منتقل شدند اما مادربزرگ به دلیل ضربات زیاد و خونریزی شدید فوت کرد. و متهم پرونده و عمویش در بیمارستان تحت نظر بودند.
در مرحله اول تحقیقات جنایی، بازپرس، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و کارشناسان اداره تشخیص هویت به محل وقوع درگیری خونین و کارشناسان پزشکی قانونی نیز برای کشف به بیمارستان مراجعه کردند. جسد و جسد مجروح عمو و مرد جوان که عاملان این جنایت بودند. این درگیری معرفی شد، بررسی کنید.
کادر درمانی بیمارستان در بررسی های انجام شده اعلام کرد: سه ساعت پس از انتقال مجروحان به بیمارستان، تلاش برای نجات جان آنها ادامه یافت اما زن ۶۵ ساله از جراحات وارده جان سالم به در نبرد و در نهایت جان باخت.
کارشناسان پزشکی قانونی با تشخیص ۲۵ ضربه چاقو بر پیکر بی جان مادربزرگ، به بازپرس پرونده نیز اعلام کردند که پسرش نیز بر اثر اصابت چاقو مجروح شده و تحت مداوا قرار دارد. این در حالی بود که جراحات عامل این حادثه جزئی و سطحی به نظر می رسید و او می توانست به بازجویی و پاسخگویی به سوالات بپردازد.
بررسی ها نشان داد که بر سر مسائل مالی و ارثی اختلاف وجود دارد. روز حادثه آرش برای صحبت با عمویش رفته بود که با هم درگیر شد. در این بین مادربزرگ برای میانجیگری خود را بین فرزند و نوه اش انداخت که به طرز مرگباری با چاقو مجروح شد. عموی آرش نیز در حالی فوت کرد که رسیدگی به این پرونده ادامه داشت.
به این ترتیب آرش پس از مداوا دستگیر شد. وی در آخرین اظهارات خود گفت: در بازار تهران کار می کنم و تا کنون به دادسرا و کلانتری رفته ام.
این متهم درباره علت اختلاف و درگیری خود با عمویش گفت: عموی دیگرم علاوه بر اختلاف ارثی قدیمی چهار سال پیش با همسرش اختلاف داشت و از هم جدا شدند. اما برای حضانت بچه دعوا می کردند و دایی آفتابی نبود. دلم برای فرزندش درد می کرد و می خواستم کمکش کنم پیش مادرش بماند. بنابراین آدرس خانه جدید عمویم را به همسرش دادم و او توانست عمویم را به دادگاه بکشاند و حضانت را بگیرد. از آن زمان همه خانواده پدری من شرور شدند و بیشتر از همه عمویم که کشته شد با من بدرفتاری کرد.
این متهم درباره روز درگیری نیز گفت: بعد از چهار سال تصمیم گرفتم با خانواده پدرم آشتی کنم. چند روز قبل از حادثه با عمویم تلفنی صحبت کردم و او حاضر به آشتی شد به طوری که همان شب شیرینی خریدم و به خانه مادربزرگم رفتم. دو تا از دوستان عمویم هم مهمانش بودند. یکی از دوستانش رفت اما چاقویش در خانه ماند. تلفن عمویم زنگ خورد و او به اتاق رفت تا من او را نشنوم، اما صدایش را شنیدم که از مردی خواست که بیاید و بگوید برادرزاده ام که از او کینه داشتم، آمده یا باید قطعش کنم. دستش بده یا بکشش با شنیدن این حرف ها شوکه شدم که هنوز در این سال ها ماجرا را فراموش نکرده و با اینکه گفته می خواهد آشتی کند، از من کینه ای دارد. سپس دیدم عمویم به آشپزخانه رفت و چاقو به سمت من آمد و به من حمله کرد. چاقوی مهمانش را هم گرفتم. با چاقو همدیگر را کشتیم، مجروح شد و مهمانش که مانده بود فرار کرد. مادربزرگم سه قدم بین ما آمد تا دعوا ادامه پیدا نکند. در همان زمان با چاقوی ما اصابت کرد و در دم جان باخت. من که آسیب کمتری دیدم سریع پایین رفتم تا فرار کنم اما دوست دایی که مهمانش بود در خیابان مرا دید و جلوی فرارم را گرفت.
بر اساس این گزارش، متهم هم اکنون در بازداشت به سر می برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.