جزییات جنایت هولناک در روستای زاک مشهد از زبان مرد انتقام‌جو
عصر چهارم شهریور موتورسوار ۳۵ ساله در کنار دو نفر از بستگان خود توقف کرد و در حالی که روی موتور سیکلت نشسته بود با آنها در کنار پیاده رو شروع به صحبت کرد. چند دقیقه بعد ناگهان پراید مرد سفید پوستی از کوچه فرعی وارد خیابان شد و در میان حیرت عابران لوله سلاح را از روی شیشه بیرون کشید. پراید او آن را بیرون آورد و نه تنها از پشت به جوان موتورسوار شلیک کرد، بلکه ۲ جوان دیگر را غرق در خون روی زمین گذاشت.
لحظاتی بعد با فرار مهاجمان از صحنه تیراندازی گانگستری، عابران به وحشت افتادند، حادثه تیراندازی پراید سرنشینان به پلیس و اورژانس اطلاع داده شدند.
دقایقی از این حادثه هولناک نگذشته بود که گروهی از ماموران نیروی انتظامی با راهنمایی مستقیم سروان مصطفی حسنی (رئیس کلانتری فردوسی) در حالی عازم مرکز درمانی شدند که خبر مرگ جوانی ۳۵ ساله به گوش رسید. به نام «مجتبی آزموده» بی سیم پلیس را زد. بنابراین گروهی دیگر از نیروهای انتظامی با ایمن سازی محل تیراندازی گانگسترها قتل قاضی ویژه مشهد را مطلع کردند. این گونه بود که قاضی دکتر صادق صفری شبانه به بیمارستان طالقانی مشهد حرکت کرد و با توجه به اهمیت و حساسیت این جنایت هولناک، گروهی آموزش دیده از کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی نیز در کنار مقام قضایی ایستادند و سوء استفاده کردند. از آن بر اساس راهنمایی قضایی، تحقیقات تخصصی در این زمینه را آغاز کردند.
بررسی های میدانی حکایت از شلیک چند گلوله از ۲ قبضه سلاح وینچستر و کلاشینکف داشت و حدود ۷ قبضه کلت کمری کلاشینکف نیز در محل کشف و ضمیمه پرونده شد.
از سوی دیگر، کارآگاهان زبده با دستورات محرمانه قاضی ویژه قتل، اطلاعات شناسایی مخفیگاه را رد کردند. پراید سواران ادامه دادند و با استفاده از توان علمی و تجربی خود دریافتند که صاحب خودرو
پراید به مرز افغانستان گریخت. خیلی زود این متهم با مشاهدات اطلاعاتی در مرز دوغارون به دام پلیس افتاد و با اعترافات وی، کارآگاهان مجددا راهی روستای زک و متهم دیگر (مسافر) شدند. پراید) در مخفیگاهش گیر افتاده بود اما هنوز خبری از تیراندازی گانگستر نبود. به همین دلیل تحقیقات از کارآگاهان وارد مرحله جدیدی شد و بررسی های کارشناسی با حضور قاضی صفری ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان با راهنمایی مقام قضایی و با استفاده از تجربیات ارزنده پلیسی موفق به دستگیری “غلامرضا – ر” شدند. متهم به تیراندازی گانگستری). او را چنان در تنگنا قرار داد که زنجیر فرارش هر لحظه کوتاهتر می شد. سرانجام این جوان ۲۸ ساله در مسیر عملیات هماهنگ کارآگاهان قرار گرفت و در حین تحویل ۲ قبضه سلاح وینچستر و کلاشینکف دستگیر شد.
دیروز وقتی مقابل میز دادگستری ایستاد انگیزه ارتکاب جنایت مسلحانه را به درگیری ها و دعواهای قدیمی گره زد و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: «علی ع» (پسر عموی مقتول) پا روی من گذاشت. پا در سال گذشته در یک اختلاف. هدف شلیک شد و در حالی به بیمارستان رفتم که تلاش پزشکان برای درمان پایم نتیجه نداد و مجبور شدند پایم را قطع کنند. این اتفاق تاثیر وحشتناکی بر زندگی من گذاشت به طوری که حتی همسرم از من طلاق گرفت و ادامه زندگی برایم سخت شد. اما منتظر بودم که قانون تصمیم به انتقام بگیرد و پای او را قطع کنم اما در نهایت دادگاه تصمیم به پرداخت دیه و زندان گرفت که برای من غیرقابل تحمل بود. از طرفی خودم تصمیم گرفتم انتقام بگیرم و ناظر تسویه حساب بودم که روز حادثه دیدم او و نزدیکانش کنار خیابان ایستاده اند و با خنده هایشان مرا مسخره می کنند. برای همین به خانه رفتم و ۲ اسلحه برداشتم پراید یکی از دوستانم شدم و به سمت آنها حرکت کردم، اما فقط مجتبی پسر عموی علی را دیدم (کشته شد) و تیراندازی کردم. در همین حین گلوله در اسلحه وینچستر گیر کرد و به تیراندازی با کلاشینکف ادامه دادم.
متهم این پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی توسط قاضی شعبه ۲۰۸ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شد.
