کمال تبریزی دیشب در اوج آسمان‌ها پرواز کرد

دیشب چند ثانیه از مراسمی که برای بزرگداشت کمال تبریزی تدارک دیده شده بود به طور غیر منتظره ای گذشت. حسین سلیمانی که برای گفتن از تبریزی به روی سن آمده بود، سی سال پیش ناگهان دلش را گرفت و از کوچه های دروازه غار گفت. او از همین محله وارد سینما شد، در حالی که به قول خودش شاید با روال عادی زندگی، پایان جالبی در انتظارش نبود. از صحبت های سلیمانی می توان دریافت که کمال برای او پدر شده است و چه خوب که حسین تلاش های ۳۰ ساله کمال را در جای درست رسانه ای کرد.

وی در توصیف تبریزی گفت: ۲۹ سال پیش در فقر مطلق و در سخت ترین شرایط زندگی، آقای کمال تبریزی من را برای فیلم افق میهن کرد.مهر مادرش را خودش افق میهن کرد. او مسیر زندگی خود و خانواده من را تغییر داد و باید بگویم آقای تبریزی اگر شما نبودید نمی دانستم کجا هستم! من تمام زندگی ام را مدیون شما هستم و حتی هزینه دانشگاهم را هم پرداخت کردند. اگر آنها نبودند، مطمئناً من آدم سالمی نبودم. من به خاطر تو در این سالها سالم زندگی کردم و می توانم بگویم که اگر کفر نباشد بعد از خدا برای من خدایی شدی. خیلی دوست دارم یک روز جایزه بگیرم و این حرف ها را بزنم، اما کجا؟ بهتر از مراسم قدردانی او.»

واکنش مثبت کاربران

اما سخنان شب گذشته سلیمانی با واکنش گسترده کاربران همراه شد. بیشتر واکنش ها مثبت بوده است و می توان گفت یک اتفاق خوب در این روزها ممکن است کمی این فضای مسموم را پاک کند. در ادامه به بررسی برخی از واکنش ها می پردازیم:

مهرنوش نوشت: آفرین پسر قدرشناس چقدر خوب است که مردم موقعیت قبلی خود را فراموش نکنند و از همه مهمتر کسی که در روزهای سخت دست آنها را گرفته است.

زهرا: درود بر کمال تبریزی. درود بر محبت و مهربانی

طاهر همچنین نوشت: چقدر خوب و زیبا از استادش تشکر کرد. آقای تبریزی ای کاش سینما با شما مهربانتر بود.

حامد یکی از دوستان حسین سلیمانی نوشت: حسین جان با من در مدرسه بود. در محله سرچشمه تهران. سخنان او درست و دقیق است. حسین جان هرجا هستی موفق باشی. از دوستی که خوب میشناسید

همکاری مشترک کمال تبریزی و حسین سلیمانی

سه اثر مطرح کمال تبریزی در دنیای سینما و تلویزیون فصل مشترک همکاری با حسین سلیمانی است. در ادامه به بررسی این آثار می پردازیم:

مهر یک مادر

این چهارمین فیلم ساخته کمال تبریزی است. مهر مادری داستان پسری دردناک (حسین سلیمانی) است که پس از تماشای عکس یادگاری مادرش و شباهت آن عکس با مینا فهیمی (فاطمه معتمد آریا)، کارگر مهربان کانون اصلاح و تربیت کودک، فکر می کند که مادرش. مادر اوست و ناخواسته مینا فهیمی را در چالشی مضاعف قرار می دهد. عاطفی و اجتماعی مینا از یک سو در وهله اول به دلیل محبت زنانه این نقش مادری را می پذیرد، اما به مرور زمان سختگیری و قانونی بودن یک مددکار اجتماعی را در پاسخ به اصلاح ناپذیری پسر نوجوان آشکار می کند.

مارمولک

کمال تبریزی ملوک را در زمانی ساخت که چندین سال از فروپاشی اقتصادی سینمای ایران می گذشت. تعداد تماشاگران سینما سال به سال و در روندی تقریبا مستمر کاهش می یافت و این خطر به طور جدی احساس می شد که سینمای ایران جایگاه خود را در میان تماشاگران از دست بدهد. در چنین شرایطی، مارمولک یک جرقه زودگذر اما شگفت انگیز بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم هیچ یک از آثار دو دهه اخیر سینمای ایران به اندازه مارمولک وارد فرهنگ عامه نشده است. شخصیت غلامعلی با بازی حسین سلیمانی پسر نوجوانی است که با دوستش مسیر زندگی را در مسجد پیدا کرده و با ملاقات با رضا مارمولک متعجب می شود. این یکی از خواص جنجالی ترین اثر کمال تبریزی است.

سرزمین مادری

اما مولک آخرین اثر صدای بلند تبریزی نبود. وی در این مجموعه به بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب در بستر زندگی فردی به نام رهی پرداخت. «سرزمین مادری» به دلیل سوءتفاهم ها با ۱۰ سال تاخیر پخش شد، اما زمانی که پخش شد، یادآور روزهای خوش تلویزیون بود و به بازگشت ستاره ها به تلویزیون کمک کرد. در فصل اول این سریال، حسین سلیمانی نقش روزنامه فروش را بازی می کرد که اتفاقا از دوستان صمیمی رهی بود.