ترندهای روز

پایان سالها فرار مردی که آدم کشت

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (ofoghmihan.ir):

پاییز سال ۱۳۷۶ بود که مردی ۴۵ ساله در مشهد مورد اصابت چاقو قرار گرفت و امدادگران اورژانس جسد نیمه جان وی را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد منتقل کردند اما تلاش برای نجات وی بی نتیجه ماند و «اسماعیل ک» جان باخت. به دلیل عوارض ناشی از ضربه چاقو. سینه اش مرد. طولی نکشید که گزارش این حادثه هولناک به قاضی ویژه مقتل مشهد، بلافاصله قاضی کاظم میرزایی به مرکز درمانی رفت و تحقیقات گسترده ای را آغاز کرد. تحقیقات مقدماتی قاضی وقت شعبه ۲۱۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد حاکی از آن بود که مردی ۴۵ ساله در مقابل منزل مسکونی خود در بلوار بهمن منطقه خواجه ربیع هدف ضربات چاقو قرار گرفت و کشته شد. طولی نکشید که قاضی میرزایی با توجه به تجربه قضایی خود دستورات ویژه ای برای شناسایی عامل جنایت صادر کرد و از کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی خواست تا تمامی افرادی که در صحنه جنایت کشف شدند را شناسایی کنند. حضور داشتند، برای دستگیری

در این میان مرد جوانی به نام «علی» که با جسد خون آلود «اسماعیل» به مرکز درمانی مراجعه کرده بود، کارفرمای خود را عامل جنایت معرفی کرد و گفت: «به اتفاق ناصر دبلیو» که برایش کار می کردم. ، رفتم سمت در. به خانه اسماعیل رفته بودیم که با چاقو جنایت کرد و از محل متواری شد. در پی اظهارات این جوان، تحقیقات پلیس وارد مرحله جدیدی شد و قاضی ویژه قتل دستور محرمانه ای را به پلیس و مرزبانان صادر کرد. زیرا احتمال خروج متهم قتل از کشور وجود داشت. با وجود این، عملیات کارآگاهان برای شناسایی مخفیگاه وی به نتیجه نرسید تا اینکه با گذشت شش سال از وقوع این جنایت و در اولین روز پاییز امسال، کارآگاهان در ادامه رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می دهد. نشان داد که متهم قتل در شهرستان بومهن زندگی مخفیانه او ادامه دارد.

با این اطلاعات بلافاصله گروهی از کارآگاهان با دستور ویژه سرهنگ محمدرضا فداییان (رئیس پلیس آگاهی مشهد) و با هماهنگی قضایی راهی بومهان شدند و در عملیاتی غافلگیرانه متهم فراری قتل را دستگیر کردند. این متهم که روز گذشته با راهنمایی احسان شفایی (افسر پرونده) به مشهد منتقل شده بود، در اعترافات خود مدعی شد: برادر مقتول به همراه فردی معروف به «محمد دکال» به منظور اخاذی به منزل ما رفته بود. پدر من مجبور شده بود

من از این حادثه ناراحت شدم و به خانه آنها رفتم که با هم درگیر شدیم و در همین حین با چاقو اسماعیل – ک را مجروح کردم و سپس از مرزهای شرقی کشور به افغانستان خارج شدم اما چند سال بعد به ایران برگشتم و یک روز دیگر ناگهان کارآگاهان را بالای سرم دیدم و متوجه شدم که چاره ای ندارم.
تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای او و زوایای پنهان این جنایت هولناک آغاز شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا