ترندهای روز

او در کما نبود؛ راز پزشکی زنی که پس‌از ۲۷ سال سکوت، دوباره حرف زد

افق میهن پایگاه داده اخبار تحلیلی (ofoghmihan.ir):

وی در سال ۶ درگذشت. سه سال پس از بیدار شدن ، دنیای اطراف آن مانند یک فیلم علمی تخیلی بود.

در تاریخ ۶ آوریل ، خبر از پی در پی مونیر عبدالله ، زنی از امارات ، به سرعت در صدر اخبار جهانی قرار گرفت. رسانه ها “معجزه نادر” نوشتند و میلیون ها نفر در رسانه های اجتماعی تولید کردند. اما پشت این روایت هیجان انگیز یک واقعیت پیچیده تر است. واقعیتی که ممکن است به اندازه تیتر چشمگیر نباشد ، اما به همان اندازه تأثیرگذار است: داستان مادری که سالها در سکوت زندگی می کرد ، کودکی که هرگز ناامید نشده است ، و در نهایت علم پزشکی که شگفتی های خود را نشان می دهد. در مقاله فوق ، ما داستان پنج سال زندگی مونیر عبدالله را مرور می کنیم.

سه سال سکوت ، ۵ سال انتظار و مراقبت مداوم و در نهایت نامی که جهان را لرزاند. مونیر عبدالله ، مادر ۶ ساله امارات ، پس از حادثه ای که زندگی فرزند خود را نجات داد ، دچار آسیب دیدگی مغزی شد و وارد وضعیتی شد که پزشکان به آن “حداقل آگاهی” می گویند. مرز باریک بین تاریکی مطلق و کورسو آگاهی. در تمام این سالها ، عمر ، همان پسری که اکنون جوانی بود ، برای لحظه ای امید خود را از دست نداد. او هر روز در کنار تخت مادرش نشسته بود ، با او صحبت می کرد و منتظر نشانه ای بود تا نشان دهد زندگی هنوز در ذهن مادرش است. این انتظار سرانجام به یک مرکز تخصصی در آلمان رسید ، جایی که مونیر تقریباً سه دهه نام پسرش را زمزمه کرد. اما آیا این بیداری ، همانطور که رسانه ها روایت می کردند ، بازگشت کامل به زندگی بود؟ توضیحات علوم پزشکی برای داستان مونیر چیست و مرز بین مراقبت های پیشرفته و قدرت شگفت انگیز امید کجاست؟ مقاله فوق الذکر شما را به عمق داستان مونیر می برد تا ببینید که آیا عشق بی قرار کودک می تواند دوباره جرقه های ساکت آگاهی را شعله ور کند.

حادثه ای که زندگی را متوقف کرد

داستان در آل -ین در امارات متحده عربی آغاز می شود. مونیر عبدالله ، یک مادر ۶ ساله ، در حال بازگشت به پسر چهار ساله خود ، عمر ، از مهد کودک بود ، هنگامی که یک اتوبوس مدرسه با ماشین خود سقوط کرد. در آن لحظات مهم ، غریزه مادری او یک ماجراجویی قربانی کرد. مونیر پسرش را محکم در آغوش گرفت و تمام ضربه را خریداری کرد. زندگی کوچک هیچ آسیبی نداشته است ، اما مغز مادرش به شدت آسیب دیده و زندگی خانواده را برای همیشه تغییر داده است.

پزشکان از ابتدا امیدی به بازگشت مونیرا نداشتند

مونیر به سرعت به بیمارستان منتقل شد ، اما پزشکان از ابتدا می دانستند که با توجه به وخامت او ، او نباید امید زیادی به بازگشت داشته باشد. برای خانواده عبدالله ، این حادثه به معنای آغاز یک فصل جدید بود: فصلی که پر از تختخواب بیمارستان ، وسایل پزشکی و سالهای انتظار بود.

سالهای سکوت

هنگامی که خبر بازگشت مونیر عبدالله به زندگی در رسانه ها در جهان پیچیده شد ، همه گفتند: “مونیر عبدالله پس از پنج سال از خواب بیدار شد” اما اصطلاح پزشکی دقیق که در آن مونیر متفاوت بود متفاوت است. کما در واقع یک حالت ناسازگاری کامل است که بیمار به محرک ها پاسخ نمی دهد و معمولاً بیش از چند هفته طول نمی کشد. اما مونیرا در حداقل (با حداقل وضعیت آگاهانه – MC) ، مرز مبهم بین تاریکی و نور بود. در این شرایط ، بیمار گهگاه علائم آگاهی را نشان می دهد. مانند دنبال کردن یک شی با چشم یا واکنش به صدا. این تشخیص برای زندگی یک بوسه امید بود. نوری که در تلاش است تا پنج سال آن را روشن کند.

اتفاقی که برای مونیر افتاد چیزی شبیه به یک زندگی موازی بود. از نظر ظاهری ، مونیر در سکوت مطلق بود و هیچ حرکتی یا واکنشی دیده نمی شد. اما بدن او زنده بود. قلب او به رگهایش خیره شده بود و پزشکان در تلاش بودند تا او را با تجهیزات و مراقبت های مداوم پایدار نگه دارند.

پس از این حادثه ، مونیر در بیمارستان های مختلف امارات متحده عربی یک سال را پشت سر گذاشت. تغذیه از طریق لوله ، فیزیوتراپی برای جلوگیری از تجزیه و تحلیل عضلات و معالجه پزشکی متناوب بخشی از زندگی روزمره وی شد. اما هیچ کس تصور نمی کرد که مونیر به مدت پنج سال به زندگی خود ادامه دهد.

امیدوارم که هرگز خاموش نشود

در کنار تخت مونیر ، همیشه یک نفر وجود داشت: عمر ، پسری که تنها چهار سال داشت. او بزرگ شد ، به مدرسه رفت ، دانشگاه را تمام کرد و به یک مرد جوان تبدیل شد. اما هر روز به مادرش می رفت ، با او صحبت می کرد و مادرش را برای لحظه ای ناامید نمی کرد.

در پنج سال گذشته ، خانواده عبدالله برای نگه داشتن مونیر هزینه های سنگینی را متحمل شده اند. بیمارستان ها در حال تغییر بودند ، پزشکان مختلف در حال آمدن و رفتن بودند ، اما پیوند مادر و پسر هرگز مختل نشد.

Wake -up Sparks

سال ۲ ، پس از تلاش های فراوان ، با حمایت مالی ولیعهد ولیعهد ابوظبی ، فرصتی استثنایی برای انتقال به یک مرکز متخصص توانبخشی عصبی در آلمان فراهم شد. این سفر سرنوشت او را تغییر داد و او را به کلینیک خود در شهر Bad Ibling آورد. در آنجا ، تیم پزشکی یک برنامه درمانی جامع و چند مرحله ای را که بسیار فراتر از مراقبت های معمول بود ، از جمله جراحی برای تصحیح عضلات تحلیلی ، فیزیوتراپی فشرده و داروهای مدرن برای افزایش سطح آگاهی و مدیریت صرع راه اندازی کرد.

پس از بررسی دقیق پرونده پزشکی Monireh ، کارشناسان آلمانی تشخیص “حداقل آگاهی” را تأیید کردند و یک رویکرد علمی و منظم برای تحریک مغز و بدن خود برای بازگرداندن عملکردهای از دست رفته و تبدیل جرقه های نادانی خود به شعله پایدار انجام دادند.

اولین صدای بعد از ۵ سال

۱ ژوئن ، یک روز معمولی به نظر می رسید. عمر در حال گفتگو با پزشکان در اتاق بیمارستان کنار تخت مادرش بود. زیرا او فکر می کرد که پزشکان وضعیت مادرش را به درستی درک نمی کنند. در همان لحظه ، یک زمزمه ناگهان شنیده شد. صدای ضعیف ، لرزان اما واقعی. مونیر یک کلمه گفت: “عمر”.

مونیرا در ژوئن سال جاری با تماس با نام پسرش به زندگی بازگشت

برای پسری که هر روز منتظر صدای مادرش بود ، این لحظه مانند تولد بود. او بعداً گفت: “من نخوابیدم. مادرم واقعاً به من زنگ زد!”

هنگامی که این خبر در تاریخ ۶ آوریل منتشر شد ، رسانه های جهان آن را “معجزه مدرن” خواندند و عناوینی مانند “زن امارات بعد از پنج سال از خواب بیدار شد” رسانه ها را پر کرد. در شبکه های اجتماعی ، هزاران کاربر نیز این داستان را نشانه امید می دانستند و در مورد قدرت صبر و عشق نوشتند.

تضاد پزشکان و رسانه ها ؛ چرا داستان اغراق آمیز مونیر را توصیف نمی کنیم؟

متخصصان مغز و اعصاب ، از جمله پروفسور جنی کیتفر ، یک محقق برجسته در اختلالات آگاهی ، به سرعت به ساده سازی رسانه ها از داستان پاسخ دادند. آنها تأکید کردند که “بیداری” مونیر ، همانطور که در رسانه ها به تصویر کشیده شده است ، بازگشت کاملی به زندگی عادی نبود. او هنوز بسیار ناتوان است و برای همه امور روزمره نیاز به مراقبت کامل دارد. توانایی برقراری ارتباط محدود است و برای پاسخ به سؤالات آشنا ، مانند تکرار دعاهایی که پسرش می خواند ، خلاصه می شود.

بزرگترین چالش در پوشش این خبر سوء استفاده از شرایط پزشکی بود. یک متخصص مغز و اعصاب آلمانی در مصاحبه ای گفت: “هیچ بیماری پس از ۵ سال از خواب بیدار نمی شود.” بهبودی مونیرا نتیجه خروج تدریجی از “حداقل آگاهی” بود. فرایندی که هرچند بسیار نادر است ، اما غیرممکن نیست. برخی از پزشکان همچنین هشدار داده اند که رسانه ها نباید خانواده های سایر بیماران مبتلا به امید شرور را تشویق کنند.

سوالی که باقی مانده است این است: آیا مونیر مستقیماً نتیجه پیشرفت پزشکی یا هر چیز دیگری فراتر از علم را بیدار می کرد؟ جواب مشخص نیست. مطمئناً توانبخشی ، فیزیوتراپی و مراقبت مداوم در طی سالها نقش اساسی داشته است. از طرف دیگر ، هیچ توضیحی علمی قطعی در مورد اینکه چرا آگاهی پس از ۵ سال برگردانده می شود ، وجود ندارد.

می توان گفت که این داستان به جای یک پاسخ علمی ، مرزهای ناشناخته مغز انسان را یادآوری می کند.

اتفاقی که برای مونیر افتاد زودتر اتفاق افتاده بود ، اما برای هیچ کس پنج سال طول نکشید:

تری والیس ، مردی آمریکایی که پس از تصادف در سال ۲ به حداقل آگاهی رفت. وی پس از ۵ سال توانست در سال ۲ دوباره صحبت کند. اولین حرف او “مادر” بود.

یان گرزسکی ، کارگر راه آهن لهستانی که پس از تصادف وارد زندگی سبزیجات شد. در سال ۲ ، پس از ۵ سال ، وی علائم آگاهی را نشان داد.

آنجلا سرانو در اسپانیا ، که پس از پنج سال از زندگی سبزیجات ، به واکنش های محدود پاسخ داد.

اینها نشان می دهد ، اگرچه نادر است ، اما چنین بازده هایی می تواند رخ دهد ، و داستان Monireh بخشی از معمای جهان است.

بازگشت به زندگی ، البته زندگی عادی نیست

امروز ، مونیر عبدالله شصت است و زندگی او هرگز مانند گذشته نخواهد بود. سالها سکوت و تلاش اکنون نتیجه آرام و ماندگار دارد: او تحت درمان های منظم و فیزیوتراپی به طور منظم است و قادر به برقراری ارتباط در موقعیت های آشنا است. هر حرکت کوچک ، هر زمزمه کوتاه ، نشان دهنده مسیر طولانی مغز او برای ارتباط مجدد با دنیای اطراف خود است.

داستان مونیر عبدالله در یک تیتر ساده جای نمی گیرد. این یک روایت چند وجهی است که برای همه ما درس های عمیقی دارد. در قلب این داستان داستان تکان دهنده ای از فداکاری یک مادر و وفاداری یک پسر است که پنج سال شعله امید را نگه داشته است. از دیدگاه علم ، پرونده Monireh ظرفیت های شگفت انگیز و ناشناخته مغز انسان را نشان می دهد و در نهایت ما را با سؤالات اساسی فلسفی در مورد معنای زندگی ، آگاهی و امید سوق می دهد.

پرونده مونیرا اکنون یکی از طولانی ترین موارد بازده از حداقل وضعیت آگاهی در تاریخ ثبت شده است. داستان سکوت و مراقبت پنج ساله او که در بیداری به پایان رسید نشان می دهد که انسان می تواند با تکیه بر قدرت امید و پیشرفت پزشکی بر موانع باورنکردنی غلبه کند. با این حال ، باید به خاطر داشت که چنین بازده یک استثناء نادر است.

منبع: زومیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا