اگر احسان علیخانی خوب بود چرا او را بیرون کردید؟! :: افق میهن
تلویزیون با حذف چهره های معروف خود در عرصه اجرا، با افت شدید مخاطب مواجه شد و حالا که مخاطب نمی تواند برگردد، مجریانی را که رفته اند مقصر می داند.
“شما زحمت میکشید تا بازیگرها را معروف کنید، اول “ماه عسل” می آید ده سال، ده سی روز، بهترین زمان ها و بهترین ساعات را به یک نفر می دهند، خوب، این تولید ماست، این تولید ملی ماست، تولید منبع قدرت ما در حوزه مقدس است، بعد نتیجه این آدم ساختن برنامه در شبکه تئاتر است، شما این مقدار پول برای این شخص خرج کردید و به اینجا رسیدید.»
من این جملات را نمی گویم، این جملات را روز چهارشنبه سعید حدادیان مداح بیان کرد.
در سال های گذشته شرایط کمی متفاوت بود، صداوسیما در مفهوم رسانه ای خودش اقتدار و مخاطب داشت و مجریانی که اتفاقاً طرفداران زیادی هم داشتند مدام به تلویزیون می آمدند و می رفتند، اما به مرور شرایط تغییر کرد و مجری ها تبدیل شدند. کمتر و کمتر این کاهش یا خودخواسته بود یا غیرعمد، یعنی یا مجریان تصمیم گرفتند با سازمان صداوسیما به فعالیت خود ادامه ندهند یا سازمان صداوسیما علاقه ای به همکاری با آنها نداشت.
بخشی از دردسرهای تلویزیون در این سال ها مربوط به مجریان و خبرنگارانی بوده است که از ساختمان جام جم خارج شدند یا به عبارتی کنار گذاشته شدند.
البته فقط ۲۰ آذر یک ماه پیش بود که شاهمرادی مدیر شبکه چهار سیما عصر دوشنبه ۲۰ آذر ماه – وی با حضور در برنامه جام جم برای مناظره با محمد قوچانی، در بخشی از صحبت های خود به سیستم «حرف زدن» پرداخت که به گفته خودش باعث دور شدن برخی از هنرمندان از صداوسیما شده است. تلویزیون این روزها .
او در این صحبتها تاکید میکند که تلویزیون افرادی مانند سروش صحت، مهران مدیری، احسان علیخانی و رامبد جوان را حذف نکرده است، اما این افراد به دلیل سیستم “گفتگو کشی” و “بازرسی” جرات حضور در تلویزیون را ندارند. نظرات روشنفکری».
رضا درسکار، منتقد و کارشناس نیز درباره توانایی تلویزیون در حفظ سرمایه و پرورش جوانان می گوید: «مدیران صدا و سیما اصرار داشتند که همه سردمداران یا ستارگان هنر، فرهنگ، شعر و ادبیات را حذف کنند و نیروهای جدیدی را معرفی کنند که در اصلا شبیه قسمت های قبلی نیست در قسمت اول که شکست بزرگی هم بود، ناتوانی تلویزیون در پرورش نیروی جوان و مردمی بود و نه تنها نتوانستند. برای معرفی یک نیروی جدید، اما همه آن ستاره هایی که کنار گذاشتند، وارد فضای شبکه نمایش خانگی شدند و محبوب تر از قبل شدند و احسان علیخانی که حالا عزیز شده است.
وی ادامه داد: فقط چند دقیقه از ویژه برنامه های شب یلدا را دیدم و همان دکوری را دیدم که ۲۰ سال پیش احسان علیخانی برای برنامه هایش با مجری های تکراری و محتوای بیهوده استفاده می کرد، اگر این مدل برنامه ها و دکورها خوب بود، پس. چرا احسان علیخانی را بیرون انداختی بعد یک نفر را آوردی که از همه جهات ۱۰۰ پله پایین تر است یا چرا عادل را اخراج کردی که به جای او نیست؟ از قامتش؟
از خود بپرسید چرا رابطه علیخانی با تلویزیون به بن بست رسید؟
روزنامه فرهیختگان در ادامه همین سلسله اتفاقات نوشت: «احسان علیخانی در زمان حضورش در تلویزیون برنامه هایی می ساخت که هنوز هم ایده اش مطرح است و همه به سمت ساخت چنین برنامه هایی می روند.
وقتی برای ساخت «دوران جدید» رفت، استعدادیابی و ایجاد برنامه ای که مردم را سرگرم کند در اولویت قرار داشت. سرگرمی در تلویزیون بسیار مهم است و البته تعریف و جایگاه سرگرمی مانند قرون گذشته نیست. اوقات فراغت لزوماً به معنای اوقات بیکاری نیست و این همان چیزی است که در تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع به وضوح شاهد آن بوده ایم.
دوران جدید نه شبیه مسابقات محله بود و نه شبیه استعدادیابی های جدی با موضوعات تخصصی. سرگرمی موضوع مهمی در این برنامه محسوب می شد و اتفاقاً در دل این سرگرمی است که پیام به خوبی و درستی منتقل می شود.
ابتدا باید توجه داشت که چگونه راه ساخت برنامه ای مثل علیخانی در تلویزیون به بن بست رسید و او مجبور شد خانه اش را عوض کند و به فضای نمایش خانگی برود.
سرگرمی برای رسانه های جمعی ضروری است. بیننده حرفه ای تلویزیون می داند که چه می خواهد و نشان داده که هم صبور است و هم حاضر است برای تولیدات خوب داخلی هزینه کند. سرگرمی همان آب معدنی است که تشنگی را رفع می کند. نیازی که اگر مخاطب آن را در تلویزیون پیدا نکند، او را به نمایش خانگی و حتی خارج از مرزها می برد.
نتیجه حذف چهره ها!
سازمان صدا و سیما در حوزه سرگرمی هم شکست خورده است. بر اساس نظرسنجی ایسپا، تنها ۱۱.۵ درصد از مردم فیلم ها و سریال ها را دنبال می کنند، در حالی که این رقم برای پلت فرم های اکران فیلم های داخلی ۱۸.۷ درصد است.
مهسا بهادری