بانک و بیمه

دارایی‌های بانک آینده باید به سرعت فروخته شود

به گزارش افق میهن به نقل از علما، مصطفی حبیب الله، پژوهشگر حوزه بانکداری گفت: توسعه بانکداری خصوصی در دهه ۸۰ در ایران در شرایطی صورت گرفت که نبود یک نهاد پولی قدرتمند با ابزارهای قانونی کافی و نخبگان اطلاعاتی لازم در مورد فعالیت بانک ها و موسسات اعتباری به وضوح احساس می شد. نبود این ابزارهای نظارتی کافی یکی از عوامل اصلی مشکلات و تخلفات کنونی در شبکه بانکی کشور است. البته هر بانکی بسته به شرایطی که دارد مشکلات و اتفاقات خاصی داشته است، اما علت اصلی اکثر این مشکلات خلأ نظارتی و قانونی است که از ابتدا وجود داشت و عوامل دیگر بیشتر نقش تشدید کننده را ایفا کرده اند. نمونه ای از این وضعیت بانک آینده است. این بانک از ادغام بانک تات با دو موسسه اعتباری دیگر به نام های صالحین و آتی ایجاد شد. از ابتدا، این ادغام ناسازگار بود. به عبارت دیگر، دارایی های منتقل شده با بدهی ها مطابقت نداشت و بسیاری از دارایی ها با انتقال به بانک جدید دچار کاهش ارزش شدند.

از سوی دیگر رویکرد مدیریتی برخی بانک ها نیز نقش مهمی در ایجاد مشکلات داشت. این بانک ها کمتر به فعالیت های واقعی بانکی توجه داشتند و بیشتر سعی می کردند هزینه ها را عمومی کنند و سود و منافع را خصوصی کنند. در نتیجه همین مدیران و رویه ها به بانک آینده منتقل شدند و مدیریت بانک را تا حد زیادی در دست گرفتند. دارایی های بانک تات نیز عمدتاً دارایی های منجمد بود که قابل تبدیل به جریان نقدی نبود، مانند املاک بازار مبل ۱ و ۲ و یافت آباد. این دارایی ها درآمد کافی برای بانک نداشت و بانک از ابتدا با کمبود منابع نقدی مواجه بود. به عبارت دیگر، بانک آینده بر پایه های ضعیف و نامتوازن بنا شد و بسیاری از مشکلات آن از ابتدا قابل پیش بینی بود.

بانک آینده از همان ابتدا ناامید بود

بحران های اخیر در بانک آینده ریشه در مدیریت و استراتژی های بانک دارد. تحقیقات نشان می دهد که زیان های این بانک کم کم در حال انباشته شدن بوده و دولت تازه به میزان واقعی آن پی برده است. یکی از دلایل اصلی، قراردادهایی است که بانک بر روی دارایی های خود منعقد کرده است. نمونه های بارز پروژه های ایران مال و فرمانیه مال است. این قراردادها که از سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به بعد افشا شد، عمدتاً قراردادهای عملیاتی بلندمدت تا ۲۰ سال بود که از کسب بازده کافی از دارایی‌های بانک جلوگیری می‌کرد. خلاصه وضعیت بانک آینده نشان می دهد که این موسسه از ابتدا به صورت سنتی درگیر بانکداری نبوده و عملکرد آن مطابق با استانداردهای بانکی نبوده است. نتیجه این رویکرد انباشت دارایی های منجمد و نقدینگی ناکافی بود. از سوی دیگر بانک با سپرده ها و تعهداتی مواجه بود که باید تسویه می کرد و هزینه های اضافی مانند اضافه برداشت از بانک مرکزی بار مالی بانک را بیشتر می کرد.

مشکل محدود به ایران نبود. سایر دارایی های بانکی نیز با مشکلات مشابهی مواجه بودند. نکته مهم دیگر این است که بسیاری از این دارایی ها از جمله پروژه های ایران مال و فرمانیه مال و همچنین هتل روتانا دچار تعارضات حقوقی شده اند. این پروژه ها برای افزایش ارزش بانک آغاز شده اند اما هنوز تکمیل نشده اند. بر اساس گزارش ۱۴۰۲ منتشر شده در کدال، این بانک برای عملیاتی شدن این پروژه ها باید حدود ۱۲۰ همات سرمایه گذاری کند. تا آن زمان هزینه ها به صورت نقدی پرداخت می شد اما درآمدی برای بانک ثبت نمی شد.

پیشنهادات شغلی در قانون ویژه ورشکستگی

یکی دیگر از دلایل ضعف نظارت بانکی، خلأ قانونی در قانون بانک مرکزی است. قانون بانک مرکزی مصوب ۱۳۳۹، بخشی را برای اجرای نظارت مدیریتی بانک مرکزی بر بانک ها در نظر گرفته بود، اما اجرای کامل آن تا سال ۱۳۴۳ به تعویق افتاد و بخشی دیگر از این خلأ مربوط به نبود قانون یا مصوبه خاص ورشکستگی بانک ها در ادبیات بین المللی است. این قانون جهانی به بانک مرکزی اجازه می دهد قبل از اینکه بانک در شرایط بحرانی قرار گیرد، یعنی زمانی که دارایی ها دیگر برای پوشش بدهی ها کافی نیست، مداخله کند و از زیان های جدی جلوگیری کند. در نظام های بین المللی از شاخص های مختلفی مانند کفایت سرمایه، شاخص نقدینگی (LCR) و میزان تخلفات از قوانین و مقررات برای ارزیابی ریسک بانک استفاده می شود. اگر بانکی با وجود داشتن سرمایه و نقدینگی کافی مرتکب تخلفات زیادی شود، قوانین مصوبه به بانک مرکزی اجازه می دهد قبل از بحران وارد عمل شود تا فرآیند اصلاح یا انحلال بانک بدون هزینه های سنگین برای مردم انجام شود. این خلأ قانونی هنوز در ایران وجود دارد. با این حال، کمیسیون اقتصادی مجلس در حال توسعه پروژه مدیر بانکی است تا بخشی از این خلأ را پر کند و نظارت پیشگیرانه بر عملکرد بانک ها را تقویت کند.

بخش بانکی در ایران وارداتی است

نظارت بر بانک ها وظیفه اصلی بانک مرکزی است و این نهاد باید بتواند افزایش ریسک فعالیت های بانکی را شناسایی و سیاست های پولی موثری را اعمال کند. متاسفانه در گذشته عدم آگاهی و نظارت وجود داشته است. یکی دیگر از دلایل ضعف نظارت، محدودیت ابزارهای بانک مرکزی بود. بخش بانکی در ایران عمدتاً وارداتی است و وقتی به بانکداری خصوصی روی می‌آوریم باید الزامات رشد و توسعه نظام نظارتی رعایت شود. متاسفانه بسیاری از مسائل مهم مانند حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک جدی گرفته نشد. به عنوان مثال برخی از بانک ها کمیته ریسک اختصاصی ندارند و حتی در بانک هایی که چنین کمیته ای وجود دارد، اعضای هیئت مدیره به گزارش ریسک توجه کافی ندارند و تصمیمات بر اساس ریسک نیست. راه حل این مشکل از دو بخش تشکیل شده است: اول، آموزش فرهنگی و مالی مدیران و کارکنان. دوم: تقویت ابزارهای نظارتی بانک مرکزی. ابزار اصلی در این حوزه، سامانه «قطعنامه» و «گزیر» است که به بانک مرکزی اجازه می‌دهد تا قبل از وقوع بحران، بانک‌ها را ملزم به انجام اقدامات اصلاحی کند. این ابزار همچنین تضمین می کند که هزینه های انحلال یا اصلاح بانک به عهده مردم نیست و بانک مسئول مدیریت دارایی های آن است.

مدیریت بانک آینده عمدتاً از طریق سازوکارهای وکالت و قضایی انجام می شد. یکی از مشکلات اصلی عدم شفافیت در مورد مالکیت سهام بانک ها بود. زمان زیادی طول کشید تا ثابت شود سهامداران اصلی چه کسانی هستند و آیا سهام آنها از حد قانونی (به عنوان مثال ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ درصد) فراتر رفته است یا خیر. به همین دلیل سهام مازاد بانک در سال های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به وزارت اقتصاد واگذار شد و مجامع بانک از سال ۱۴۰۲ به بعد به وزارت اقتصاد واگذار شد. این روند طولانی بود زیرا برای قاضی برای تعیین مسئولیت اقتصادی و حقوقی سهامداران به شواهد و مستندات کافی نیاز بود.

مجازات سهامداران مقصر؛ از زندان تا اعدام

در حال حاضر قوه قضائیه در خصوص شناسایی سهامداران مقصر همکاری می کند تا بر اساس ماده ۸ قانون برنامه هفتم توسعه، بدهی ها و تعهدات بانک از محل دارایی سهامداران مقصر پرداخت شود. از جمله تخلفات مالی مختلف از جمله اعطای تسهیلات کلان به اشخاص مرتبط، استفاده نادرست از منابع بانکی و سایر موارد مندرج در قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی. مجازات ها از خفیف تا شدید شامل زندان و در موارد شدید اعدام می باشد. هدف از این اقدامات اصلاح بانک و تسویه بدهی بدون تحمیل بار مالی بر جمعیت یا منابع عمومی و بازگرداندن سیستم بانکی کشور به مسیر اصلی است.

مالکان واقعی را بانک مرکزی تعیین می کند

یکی از موضوعات مهم در مدیریت بانک آینده، لزوم احراز هویت ذینفعان واحد تجاری و شفاف سازی مالکیت سهام است. بانک مرکزی باید به سرعت مشخص کند که صاحبان واقعی چه کسانی هستند تا نظارت و پاسخگویی اعمال شود. از آنجایی که دارایی های بانک آینده بسیار زیاد است و نقدینگی چندانی ندارد، لازم است با همکاری دستگاه های اجرایی کشور، مشکلات حقوقی این دارایی ها در کوتاه ترین زمان ممکن حل شود. فروش این دارایی ها باید فوراً از طریق مزایده و مناقصه انجام شود و نگهداری آنها برای اهداف تولیدی آتی خطرات و تعارضات قانونی را افزایش می دهد. در ادبیات بین المللی، این روش به عنوان FIRE شناخته می شود که به معنای فروش فوری دارایی ها حتی با قیمت پایین تر برای جلوگیری از مسائل حقوقی پیچیده است. نکته مهم دیگر تصویب سریع قوانین حاکمیت بانکی و تقویت نظارت بر بانک های خصوصی فعال است. بانک مرکزی نباید با هیچ بانکی مذاکره کند و امتیاز بدهد. الزامات نظارتی، مانند دستورالعمل‌های کفایت سرمایه یا تحقق درآمد، باید تغییر و تقویت شود تا بانک‌ها بتوانند از ظاهر سالم به عملکرد ضعیف تبدیل شوند و رقابت سالم بین بانک‌ها را تضمین کنند. همچنین اصلاح حاکمیت شرکتی در بانک ها ضروری است زیرا برخی از سهامداران به جای فعالیت بانکی واقعی به دنبال بهره برداری شخصی از منافع بانکی هستند. این سهامداران باید هر چه سریعتر از مالکیت بانک خارج شده و امکان ادامه مشارکت آنها محدود شود. هدف کلی از این اقدامات اصلاح ساختار بانک ها، افزایش شفافیت و جلوگیری از تحمیل هزینه بر مردم و منابع عمومی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا