فرهنگ و هنر

در «شفرونی» خودِ واقعی‌ام را زندگی کردم :: افق میهن

کیسان دیباج با اشاره به تفاوت حضور در رئالیتی شو با دیگر برنامه ها گفت: من در شفرونی خود واقعی ام را زندگی کردم.

به گزارش افق میهن، در سال های اخیر حضور بازیگران در قالب رئالیتی شوها تصویری متفاوت از آن ها به مخاطب ارائه کرده است. جایی که دیگر نقش های از پیش ساخته ای وجود ندارد و چهره واقعی هنرمند با هیجان و رقابت و لحظات صمیمی مواجه می شود. کیسان دیباج از آن دست بازیگرانی است که از سریال های جدی مثل «از سرنوشت» تا رئالیتی شو «شفرونی» مسیر متفاوتی را طی کرده است. در گفتگوی صمیمی با او از تجربه حضور در این پروژه، همکاری با دوست قدیمی اش دارا حیایی و آموخته های او از این تجربه در بازیگری گفتیم.

حضور در «شفرونی» برای شما چه معنایی داشت؟ بازیگران معمولاً به عنوان شخصیت های دیگر دیده می شوند، اما این بار شما واقعی جلوی دوربین بودید. چه حسی داشت
در مجموع علاقه چندانی به حضور در رئالیتی شوها ندارم، اما «شافرونی» دکور جالب و رنگ های خاصی داشت که مرا به شرکت علاقه مند کرد. همه عوامل حرفه ای و درجه یک بودند، این یک تجربه عالی و بسیار سرگرم کننده بود.

وقتی فهمیدی قرار است با دارا حیایی، دوست قدیمی ات شرکت کنی چه واکنشی نشان دادی؟
اگر او نبود شاید من اصلا شرکت نمی کردم! از اینکه دارا هم در برنامه حضور داشت خیلی خوشحال شدم. ما قبلا تجربه همکاری های مشترک در تئاتر و تلویزیون را داریم و همیشه حس آرامش و انرژی خوب در کنار هم وجود دارد.

«شفرونی» را قبل از دعوت دیدی؟
قبل از پخش قسمت اول دعوت شده بودیم و هنوز برنامه را ندیده بودیم. وقتی برای ضبط رفتیم قسمت اول پخش شده بود و توانستیم با حال و هوای برنامه آشنا شویم. ما در صحنه فیلمبرداری از تیم سازنده راهنمایی خوبی گرفتیم.

در نمایش واقعیت، مرزی بین واقعیت و نمایش وجود دارد. برای شما مهمتر بود که مردم کیسان واقعی را بشناسند یا چهره حرفه ای تری ارائه دهند؟
رئالیتی شو «شفرونی» فضایی شاد و راحت دارد و مخاطب در واقع آنچه را که معمولا پشت دوربین است، این بار جلوی دوربین می بیند. سعی کردم مطابق حال و هوای برنامه رفتار کنم. خود واقعی من، بدون نقش و کنترل اضافی.

همکاری شما با نیما شعبان نژاد و دارا حیایی چگونه بود؟
نیما خوش اخلاق، خوش برخورد و حرفه ای است. او به عنوان مجری برنامه کاملا به کار خود تسلط داشت و همه ما را در فضایی صمیمی حاضر کرد. دارا هم یکی از دوستان قدیمی من است. ما از کودکی با هم شروع کردیم و رابطه ما همیشه گرم و پر از خاطره بوده است.

در «شفرونی» شاهد تلفیقی از رقابت، شوخی و لحظات هواداری بودیم. کدام بخش برای شما چالش برانگیزتر بود؟
همه قسمت ها برایم جالب بود، چون اولین تجربه ام در این رئالیتی شو با آشپزی متفاوت بود. اما چالش آشپزی واقعا سخت بود! تخته لرزان کار را دشوار می کرد، من باید آن را ثابت نگه می داشتم و این باعث ایجاد لحظات خنده داری می شد.

چه چیزی از این تجربه آموختید که ممکن است به حرفه بازیگری شما اضافه شود؟
نمایش واقعی بیشتر جنبه سرگرمی دارد، اما شما ارتباط مستقیم تری با مخاطب برقرار می کنید. معمولا مردم فقط بازیگران را در نقش خود می بینند و کمتر فرصت شناخت شخصیت واقعی آنها را دارند. این تجربه باعث شد مخاطبان من را از زاویه جدیدی ببینند.

آشپزی شما چطور است
به گفته دوستان من در آشپزی مهارت دارم و خودم واقعاً به آن علاقه دارم. من معمولا غذاهای خانگی و سنتی می پزم و از مراحل پخت آن لذت می برم.

بازخورد مردم از حضور شما در «شفرونی» چه بود؟
خدا را شکر بازتاب بسیار خوبی داشت. مخاطبان بخش هایی از برنامه را در اینستاگرام به صورت ویروسی پخش کردند، من پیام های محبت آمیز زیادی دریافت کردم و از استقبال بسیار خوشحال شدم.

از سریال «سرنوشت» تا «گردن بند» راه زیادی را طی کرده اید. آیا در انتخاب نقش به دنبال چالش یا محبوبیت هستید؟
من همیشه سعی کرده ام انتخابی باشم. از بچگی دوست داشتم نقش هایی را بازی کنم که هم مردم دوست داشتند و هم برایم چالش برانگیز بود. تفاوت نقش ها برای من مهم است و سعی می کنم هر پروژه را به تجربه ای جدید تبدیل کنم و در بازیگری انتخاب های متفاوتی داشته باشم و هر کدام با دیگری متفاوت باشد.

خیلی ها شما را با نقش «سهراب» در سریال «از سرنوشت» شناختند. چگونه توانستید از زیر سایه آن نقش خارج شوید و هویت جدیدی خلق کنید؟
سریال های چند فصلی مثل «از سرنوشت» طبیعتاً باعث می شود که بازیگر با همان نقش در ذهن مخاطب تثبیت شود، زیرا سال ها در آن نقش بوده است. من حدود پنج سال در این پروژه بازی کردم و کاملا طبیعی بود که مردم مرا با نام «سهراب» بشناسند. اما شخصاً سعی کردم نقش هایی را که بعد از آن قبول می کنم از هر نظر متفاوت باشد – چه از نظر فیلمنامه و چه از نظر ویژگی های شخصیتی. بعد از پایان سرنوشت حتی مدتی هم کار نکردم چون نقش هایی که پیشنهاد می شد فضای مشابهی داشت. ترجیح دادم صبر کنم تا نقشی جدید و چالش برانگیز پیشنهاد شود و بتوانم جنبه های مختلف بازیگری ام را نشان دهم.

بازی شما ترکیبی از احساسات درونی و کنترل فنی است. روش شما برای رسیدن به صداقت در بازی چیست؟ تمرین، مشاهده یا تجربه بیولوژیکی؟
در واقع مجموعه ای از همه اینهاست. وقتی قرار است نقشی را بازی کنم، باید زندگی بسازم. برای این کار اول باید خوب ببینم و خوب بشنوم.
هر شخصیت، مثبت یا منفی، قهرمان یا ضدقهرمان، بخشی از جامعه است. ما به عنوان یک بازیگر باید پیوسته جزئیات رفتار، گفتار، غم و شادی افراد را رصد کنیم. هر فردی در یک موقعیت واکنش متفاوتی از خود نشان می دهد و این تفاوت ها همان چیزی است که یک شخصیت را می سازد. اگر خوب ببینید و درست گوش کنید، یک بانک اطلاعاتی ذهنی قوی خواهید داشت تا بتوانید شخصیت های متفاوت و واقعی خلق کنید.

دوست دارید چه نوع نقش هایی را امتحان کنید؟
دوست دارم انواع نقش ها را امتحان کنم. من از بچگی عاشق سینما و تئاتر بودم و هر شخصیت برای من دنیای جدیدی است. وقتی نقشی را بازی می کنم، آن را زندگی می کنم. مدام به شخصیت فکر می کنم، مثل او عمل می کنم و تصمیم می گیرم و روز را با ذهن او شروع می کنم. این روند برای من جذاب است، زیرا در قالب هر نقش، شما این فرصت را دارید که چندین زندگی را تجربه کنید. هر نقشی را که بازی می کنم، در حالی که در پروژه هستم، واقعاً آن را زندگی می کنم و از لحظه لحظه آن لذت می برم. مثل اینکه به جای یک بار و به جای صد نفر فرصت داری صد بار زندگی کنی و برای من خیلی جذاب و دوست داشتنی است.
نقش هایی را دوست دارم که فیلمنامه خوب و تیم حرفه ای پشت آن باشد. اگر این دو عنصر موجود باشد، تمام انرژی خود را صرف آن خواهم کرد.

آینده حرفه ای خود را در عرصه بازیگری چگونه می بینید؟ امضای شخصی کیسان دیباج در نقش های شما چیست؟
تمام تلاشم را می کنم تا هر نقشی که بازی می کنم ماندگار شود. من دوست ندارم صد نقش بازی کنم و بیشتر آنها فراموش می شوند. من ترجیح می دهم آنها کمتر، اما موثرتر باشند.
می‌خواهم مخاطب با نقش‌های من احساس همذات پنداری کند. اگر ملودرام هستند، گریه کنید یا عاشق آن شوید، اگر کمدی هستند، بخندید و با آن انرژی بگیرید. برای من مهم است که آثارم در ذهن مردم اثر بگذارند و بمانند.

شما در خوانندگی هم فعال بوده اید و تک آهنگ منتشر کرده اید. برنامه شما برای آینده خوانندگی چیست؟
از کودکی به موسیقی هم علاقه داشتم، برای خودم آهنگ می نوشتم، پیانو می زدم و ملودی می ساختم. من هنوز به صورت حرفه ای در دنیای موسیقی فعال نیستم اما ممکن است در آینده نزدیک با جدیت بیشتری وارد این عرصه شوم و تجربیات جدیدی داشته باشم.

شما هم در تلویزیون و هم در شبکه خانگی کار کرده اید. تفاوت این دو فضا را چگونه می بینید؟
هر کدام جذابیت های خاص خود را دارند. استانداردها و ممیزی ها در دو بستر متفاوت است و این تفاوت محیط کار را تغییر می دهد. تلویزیون به دلیل اینکه در هر خانه ای حضور دارد مخاطبان بیشتری دارد در حالی که شبکه نمایش خانگی بیشتر مخاطب را هدف قرار می دهد. امروزه در دنیا تمرکز اصلی بر تولید سریال و پلتفرم است و این مسیر آینده جذابی دارد.

این روزها روی چه پروژه هایی کار می کنید؟
حدود یک سال است که به طور مستمر روی صحنه تئاتر کار می کنم. در نمایش هایی مثل «پدرخوانده» و «شب امتحان» شرکت کردم و اکنون در نمایش جدیدی کار می کنم که به زودی روی صحنه می رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا