اخبار اقتصاد ایران

دل انگیزان: مصوبه مجلس یعنی باب شدن قولنامه |  گودرزی: برای جلوگیری از سوداگری لازم بود

نظرات متفاوت ۲ کارشناس در خصوص تصمیم گیری برای دریافت مالیات از عایدی سرمایه;

سهراب دلناجیان در خصوص مصوبه مجلس در خصوص دریافت مالیات از افراد غیرتجار در معاملات طلا، ارز، مسکن و خودرو گفت: این مجلس باید از حقوق مردم دفاع کند اما نماینده دولت است و از مردم می گیرد و به دولت می دهد. .

افق میهن، بر اساس مصوبه اخیر مجلس، نقل و انتقال اموال غیرمنقول، خودرو، طلا و ارز برای افراد غیرتجاری مشمول مالیات بر عایدی سرمایه می شود. در صورت اجرایی شدن این مصوبه، جامعه ای که نگران از دست رفتن سرمایه های خود است و به سرمایه گذاری در مسکن، طلا و… روی آورده است، بیش از گذشته نگران خواهد شد. افزایش این دغدغه اقتصادی که به تصویب نمایندگان ملت رسیده است باعث رفتارهای زیرزمینی اقتصادی و معاملات غیررسمی می شود که چالش های بیشتری را برای دولت و قوه قضاییه ایجاد می کند.

در راستای بررسی موضوع فوق، «گزیده» گفتگویی با سهراب دل ناجیان، استاد اقتصاد و مجید گودرزی، کارشناس اقتصادی انجام داده است که در ادامه مشروح آن را می خوانیم:

دلوتیان: این مصوبه به معنای امضای قرارداد است

مصوبه اخیر مجلس در خصوص اخذ مالیات از افراد غیرتجار در معاملات طلا، ارز، مسکن و خودرو تا چه اندازه جامعه را با چالش های اقتصادی مواجه می کند و به نظر شما مشکل اصلی این مصوبه چیست؟

این مصوبه مجلس هنوز به تفصیل منتشر نشده است. آنچه از آن بیرون آمد هنوز نامشخص است. بودجه یک بخشنامه اجرایی دارد که مشخص می کند در آینده چه اتفاقی می افتد. در نتیجه اکنون نمی توان دقیق صحبت کرد. مجلس فعلی که هنوز زمان آن به پایان نرسیده است، همه مالیات های قابل اعمال را تصویب کرد. این مجلس فعال ترین مجلس در زمینه مالیات بود. افرادی که در شرایط نامناسب درآمدی قرار دارند تحت فشار مالیات مجلس بوده اند.

اجرای این مصوبه تا چه اندازه به نگرانی های اقتصادی دامن می زند؟

این مجلس باید از حقوق مردم دفاع کند اما نماینده دولت است و از مردم می گیرد و به دولت می دهد. مردم نان برای خوردن ندارند، اما باید مالیات بدهند. اگر کسی خانه و پس انداز کمی داشته باشد، نگران است. این مجلس از تورم و فعالیت های مشروع مردم مالیات گرفته است.

مالیات برای جبران کسری بودجه ممکن است بودجه را تامین کند، اما چالش های دیگری را برای اقتصاد روزمره مردم ایجاد می کند. عمده تخلفات پس از این مصوبه در بازار چیست؟

مالیات فقط برای کسری بودجه نیست، ما اکنون با دولتی مواجه هستیم که مالک معاملات نبوده و بخش بزرگی از ظرفیت های مالیاتی را نادیده گرفته است. حالا که معاملات در دست دولت است، دولت دیگر نمی داند چه کار کند و می خواهد از آب کره بسازد. ما نمی توانیم از معاملات جاری مردم مالیات بگیریم. ماشین و خانه مردم سرمایه ای نیست که از آن مالیات گرفته شود. اگر بخواهیم از سرمایه مالیات بگیریم، ابتدا باید سرمایه را تعریف کنیم. مثلاً سود سهام عایدی سرمایه است، سود سپرده همان است، اما دولت سود سپرده و سهام را رها کرده است، اما مردم فقیر خانه دارند و باید بابت آن مالیات بپردازند. اگر این روش بر اساس اطلاعات موجود شکل بگیرد، افراد وارد معاملات غیرمتعارف می شوند و قول لغو می شود و به جای تراکنش های نقدی و بانکی، سکه معامله می کنند. دولت اقتصاد را زیرزمینی می برد.

گودرزی: این مصوبه برای جلوگیری از سفته بازی ضروری بود/ بحران مسکن هم بهتر می شود

بر اساس مصوبه اخیر مجلس، مالیات بر عایدی سرمایه افراد غیرتجاری برای معاملات طلا، ارز، مسکن و خودرو اعمال می شود. با توجه به شرایط فعلی اقتصادی، این ایده تا چه اندازه باعث ایجاد چالش اقتصادی برای معاملات روزانه مردم می شود؟

بخش بزرگی از درآمد دولت در کشورهای پیشرفته از املاک است، اما املاک ایران در نهایت مهجوریت، ناآگاهی و نداشتن اطلاعات اولیه است. قوانینی مانند خانه‌های خالی که برای پر کردن خانه‌های خالی در این بخش وضع شده بود، عملاً به جایی نرسید. واسطه گری در خودرو و املاک، دلار و طلا باعث شده تا بخش زیادی از سرمایه با ارزش افزوده صفر در این بخش جذب شود. اکثر کشورها از ابزارهای مالیاتی استفاده می کنند. در آلمان مصرف و مصرف سرمایه داریم، اگر مصرفی باشد ده سال فروخته نمی شود و اگر سرمایه باشد باید مالیات بدهند. مصوبه مجلس می تواند تا حدودی اوضاع را سامان دهد. این مصوبه بورس را از مالیات بر عایدی سرمایه معاف کرد که امیدواریم بخشی از مشکل فعالان بورس حل شود و از سوی دیگر موجب کاهش سفته بازی در بازار طلا و ارز شود. به نظر من این مصوبه برای جلوگیری از سفته بازی در این بازارها ضروری بود و در مجموع مردم عادی آنقدر متضرر نمی شوند. مردم عادی در حجم بالا خرید و فروش نمی کنند و بخش تولیدی ما به شدت تحقیر شده است. با توجه به تورم ۸۰ درصدی بازار مسکن، هیچکس با بازدهی ۲۰ درصدی به سمت بازار سرمایه نخواهد رفت و این بازار به بازاری مخرب برای اقتصاد ما تبدیل شده که حتی در صنعت ساختمان نیز با مشکل مواجه شده است.

مثالی که برای آلمان می‌زنید برای کشوری است که تورم بالای ۴۰ درصد و تحریم و کاهش ارزش پول ملی ندارد. ایران و آلمان را در زمینه مالیات چگونه مقایسه می کنید؟

آلمان بازار مسکن فوق العاده موفقی دارد و یکی از پیشرفته ترین بازارهای دنیا متعلق به این کشور است. اکنون بحران مسکن که زیر پای مردم ما گذاشته شده با این مصوبه تا حدودی بهبود می یابد. مسیر اشتباهی را طی می کنیم، حدود ۴۰ درصد وجوه در بازار ایران تبدیل به سنگ و گچ با ارزش افزوده صفر شده است. از سوی دیگر همه ما از بیکاری و فقر و کاهش شاخص ها ناراضی هستیم. چرا نباید جلوی این سرمایه گذاری ها گرفته شود؟ اگر بخواهیم اعتبارات را به درستی مدیریت کنیم، پتانسیل خوبی در حوزه مسکن داریم. آلمان به اندازه سه استان ایران است اما کمبود مسکن ندارد و رفاه مردم بسیار بالاست. در ایران با وجود گستردگی کشور، تا ۷۰ درصد هزینه مسکن ما متعلق به زمین است.

در کشور ما که تورم باعث از بین رفتن ارزش سرمایه مردم شده است، جدای از خرید مسکن و خودرو، طلا و ارز، راه حل مردم برای حفظ سرمایه چیست؟ مردم باید گوشه ای بنشینند و از دست دادن سرمایه را تماشا کنند تا دولت با مشکل اقتصادی مواجه نشود؟ فکر می کنید این خود دولت نیست که مردم را به سمت سرمایه گذاری های غیرمولد سوق داده است؟

ما دو چالش بزرگ در اقتصاد کشور داریم که ابرچالش محسوب می شود، اولی ارزش افزوده صفر است. بخش بزرگی از سرمایه کشورمان به بازارهایی با ارزش افزوده صفر مانند طلا، مسکن سرمایه، سپرده بانکی و … رفته است که اگر ابرقدرت های اقتصادی بخواهند این گونه سرمایه گذاری کنند، ظرف یک سال ورشکست می شوند. حتی اگر تمام دلارهای دنیا را داشته باشید، نمی توانید با این روش شغل ایجاد کنید. بحران اقتصادی هم داریم، به دلیل تضعیف شدید تولید، سایر شاخص هایی که باعث تورم فعلی شده است، تا ۴۱ درصد بازدهی همه فعالیت های اقتصادی ما منفی است. ما باید ۴۱ درصد از درآمد خود را برای به روز رسانی فعالیت اقتصادی هزینه کنیم، سپس مالیات را پرداخت کنیم و کمتر فعالیت اقتصادی است که درآمد خوبی داشته باشد. وقتی قیمت ها افزایش می یابد، هم تورم و هم رکود احتمالاً به دنبال خواهد داشت. اکنون هر بخشی از اقتصاد که دارای ارزش افزوده و زاد و ولد باشد برای سرمایه گذاری مناسب است اما از هر بخشی که بازدهی منفی داشته باشد باید پرهیز کرد. کشورهایی مانند کره، امارات، برزیل و… به سمت ارزش افزوده رفته اند، اما ما به سمت افزایش سود رفتیم و فکر می کردیم افزایش بهره ما را نجات می دهد. تفاوت ما با کشورهای پیشرفته ارزش افزوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا