ورزشی

شجاع ترین مربی تاریخ فوتبال ایران/ ماجرای کودتای ۱۴ بازیکن علیه دهداری/ پرویز خان که بود؟

به گزارش خبر فوری، فیلم سینمایی «پرویز خان» با بازی سعید پورصمیمی یکی از پرمخاطب ترین فیلم های جشنواره اخیر فیلم فجر است. خیلی ها بازی پورصمیمی را تحسین کرده اند و معتقدند این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران بیشترین شانس را برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مرد دارد.

پورصمیمی در فیلم پرویزخان نقش پرویز دهداری سرمربی دهه ۶۰ تیم ملی فوتبال ایران را بازی می کند. این فیلم همچنین بخش مهم و جالبی از زندگی مرحوم دهداری را روایت می کند.

فوتبال دوستان ماجرای کودتای ملی پوشان مقابل دهداری را می دانند. بعد از انقلاب اسلامی نتایج تیم ملی ایران چندان جالب نبود. به همین دلیل فدراسیون فوتبال پرویز دهداری را که تجربه قهرمانی در جام ملت های آسیا در سال ۱۳۵۱ را داشت به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرد. دهداری در اردیبهشت او در سال ۶۵ سرمربی تیم ملی شد اما قبل از شروع مسابقات مقدماتی المپیک و جام ملت های آسیا ۱۴ ملی پوش به طور دسته جمعی از سمت خود کناره گیری کردند. دهداری در اقدامی شجاعانه اما جنجالی از بازیکنان بازنشسته جدا شد و با بازیکنان جوان و گمنام تیم جدیدی تشکیل داد و توانست با تیم گمنام خود در جام ملت های آسیا سوم شود.

به مناسبت اکران فیلم «پرویز خان» در جشنواره فیلم فجر، قصد داریم مروری کوتاه بر ماجرای کودتای فوتبالیست ها علیه دهداری داشته باشیم.

کودتای ۱۴ بازیکن؛ چالش بزرگ رهبری در دوران مربیگری

پس از انقلاب اسلامی در سال ۵۷، شرایط سیاسی و اجتماعی کشور به کلی تغییر کرد. جنگ تحمیلی و بمباران شهرها و مشکلات سیاسی ناشی از وقایع اوایل دهه ۶۰ به ورزش ایران آسیب وارد کرد. در آن زمان فدراسیون و دولت پول لازم برای سفرهای خارجی تیم ملی را نداشتند و یکی از این سفرها با ۲۰۰ هزار تومان کوپن گوشت توسط مهندس نیروی انتظامی وزیر کشاورزی تامین شد.

در این شرایط پرویز دهداری بازیکن و مربی مطرح ایرانی که سابقه قهرمانی در جام ملت های آسیا را در کارنامه داشت و سرمربی تیم های مطرح و مطرحی چون شاهین، پرسپولیس، هما و گارد بود، به عنوان سرمربی انتخاب شد. از تیم ملی توانست بعد از چندین ناکامی دوباره تیم ملی را قهرمان آسیا کند.

دهداری در اولین ماه های سرمربیگری این تیم را به بازی های آسیایی ۱۹۸۵ سئول رساند. ایران در این مسابقات موفق شد مقابل ژاپن، بنگلادش و نپال پیروز شود اما مقابل کویت شکست خورد و به عنوان تیم دوم گروه مقابل کره جنوبی قرار گرفت. تیم ایران در این دیدار پس از تساوی (۱-۱) در ضربات پنالتی شکست خورد و از رسیدن به جمع چهار تیم برتر بازماند.

پس از این ناکامی و هنگام بازگشت از سئول، ناگهان زمزمه های استعفای بازیکنان به گوش رسید. ابتدا ۱۵ بازیکن تیم ملی طی نامه ای از تیم ملی خداحافظی کردند اما سیروس کیتاران امضا و استعفای خود را پس گرفت و در نهایت ۱۴ بازیکن استعفا دادند.

لیست استعفاها به شرح زیر بود:

محمد پنجعلی، احمد سجادی، اصغر حاجیلو، مرتضی فنونی زاده، شاهین بیانی، شاهرخ بیانی، حمید درخشان، مرتضی یکه، فرشاد پیوس، عبدالعلی چنگیز، ناصر محمد خانی، سیدمهدی ابطحی، ضیا عربشاهی و غلامرضا فتح آبادی از جمله بازیکنان بودند. کار با پنجعلی، درخشان و چنگیز شروع شد و پس از آن سایر بازیکنان نیز برگه استعفا را امضا کردند.

اما دلیل این استعفا چه بود؟ بازیکنان بازنشسته ای چون محمد پنجعلی (کاپیتان وقت)، حمید درخشان و ناصر محمد خانی در مصاحبه های مختلف سختگیری بیش از حد دهداری، نظارت و کنترل بیش از حد او در خارج از زمین و به ویژه رفتار خشن دستیارش رضا وطن خواه را از جمله مواردی عنوان کردند. دلایل استعفای او و کناره گیری از تیم ملی دهداری و دستیارش با دستوری آهنین و ارتشی بر تیم ملی حکمرانی کرده بودند، ساعت غذا و خواب بازیکنان را زیر نظر داشتند و به شدت بر رعایت مسائل اخلاقی تاکید داشتند. دهداری حتی یک بار به خاطر بستنی خوردن به بازیکنی سیلی زد. این سخت گیری بازیکنان تیم ملی را که عادت به امر و نهی نداشتند و خود را فوق ستاره ورزش ایران می دانستند، با هدف ترک دهداری سرکشی و استعفا کردند.

شکست کودتا و اقدام شجاعانه پرویزخان

بازیکنان تیم ملی امید زیادی داشتند که فدراسیون فوتبال دهداری آن را کنار بگذارد. در آن زمان بازیکنان مطرح زیادی وجود نداشت، باشگاه های فعال زیادی وجود نداشت و تیم به ستاره هایی مانند محمد خانی، درخشان و پنجعلی وابسته بود. اما فدراسیون از دهداری حمایت کرد و دهداری در اقدامی شجاعانه تمامی بازیکنان مستعفی را حذف کرد و سعی کرد تیم جدیدی بسازد.

پس از حرکت شجاعانه دهداری، استعفای بازیکنان ناکام ماند. ابتدا فتح آبادی، سپس احمد سجادی، فنونی زاده، ابطحی و عربشاهی استعفای خود را پس گرفتند. فرشاد پیوس نیز به همراه اردشیر لارودی سرمربی خود به دهداری رفت و عذرخواهی کرد و به تیم ملی بازگشت. دهداری همچنین از ناصر محمدخانی خواست که برگردد. محمد خانی در این باره می گوید: آقای دهداری آمد و گفت ناصر تو ۲۷ سال بیشتر نداری. در تیم ملی بمان و کاپیتان شو. اما قبول نکردم و چه اشتباه بزرگی کردم.

فنونی زاده درباره ماجرای عصبانیت بازیکنان هم می گوید: جوان بودم. من فقط ۲۳ سال داشتم. افرادی در تیم بودند که الان رفقای من هستند و نمی خواهم نامشان را ببرم. آنها فکر می کردند باید ۴۰ سال در تیم ملی باشند اما دهداری معتقد بود شایسته سالاری باید در تیم حاکم شود. کار آقای دهداری بر اساس شایسته سالاری بود. خیلی از بازیکنان تیم ملی باتجربه بودند اما دهداری در سئول به آنها میدان نداد تا جوانان بازی کنند. او به دنبال حضور در تیم ملی بود. وقتی بازیکنان باتجربه برای دیدن فضا به نفع آنها نیستند، بازیکنان جوان را به استعفا تشویق می کنند تا دهداری برود و تیم به دست آنها بیفتد. ۱۴ نفر این لایحه را امضا کردند تا دهداری برود.

پرویز خان تیم جدیدی می سازد

57800687

دهداری با وجود بازگشت چند بازیکن مجبور شد به سرعت تیم جدیدی بسازد و برای مسابقات انتخابی المپیک ۱۹۸۸ سئول آماده شود. پرویزخان به باشگاه های محلی فوتبال، دسته دوم، سوم و حتی چهارم رفت و در واقع برای یافتن بازیکنان جدید به سراسر ایران رفت. حاصل تلاش او ظهور بازیکنانی چون احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، مجید نامجو مطلق، صمد مرفاوی، کریم باوی و… بازیکنان گمنامی بود که دهداری یک شبه آنها را به شهرت رساند. دهداری تیم جدیدی ساخت که پس از سال ها کویت را شکست داد و با شکست مقابل عربستان در جام ملت های آسیا ۱۹۸۸ سوم شد.

گلوله های برفی که به قلب پرویزخان خورد

دهداری چندین سال سرمربی تیم ملی بود اما هرگز نتوانست ارتباط خوبی با رسانه ها و هواداران داشته باشد. هواداران ستاره پسند دلتنگ ناصر محمدخانی، درخشان و پنجعلی شدند و با باخت دست به اعتراض به دهداری زدند.

دهداری که به اصول خود پایبند بود حاضر نبود برای جلب رضایت هوادارانش از تصمیماتش کوتاه بیاید. او بازیکنان زیادی را از باشگاه های دیگری غیر از استقلال و پرسپولیس دعوت کرد و همین موضوع باعث عصبانیت هواداران شد.

سرانجام تیر سرانجام در دیدار دوستانه ایران و ژاپن در یک روز برفی دی ماه بر دل دهداری افتاد. این بازی در ورزشگاه آزادی برگزار شد و اولین رویارویی تماشاگران ایرانی و دهداری از سال ۶۳ بود که تماشاگران که از دهداری دل خوشی نداشتند در اواسط بازی شروع به پرتاب گلوله های برفی به سمت دهداری کردند و برای اولین بار شعار «خجالت بکش برو برو» در ورزشگاه آزادی سر داده شد. این اتفاق دل دهداری را شکست. همزمان بیماری کلیوی او نیز عود کرد و در نتیجه دهداری در اواسط مسابقات مقدماتی جام جهانی بیماری خود را اعلام کرد و از همراهی تیم ملی برای بازی با تایلند انصراف داد. او چند سال بعد در ۳ آذر وی در سال ۱۳۷۱ بر اثر بیماری کلیوی درگذشت.

دهداری، نمونه عالی مبارزه با قانون بازیکن

دهداری به دو صفت مشهور بود: توجه شدید به نظم و ترتیب و رعایت اخلاق. معلوم است که او پیوسته به شاگردانش توصیه می کرد که رقبای خود را تحقیر نکنند. او حتی یک بار کرمانی مقدم را به دلیل توهین به یکی از بازیکنان نپالی از زمین بیرون کشید.

اما شهرت اصلی او کاری است که پس از کناره گیری بازیکنان تیم ملی انجام داد. او نمونه بارز و ملموس مبارزه با قانون بازیکن است. دهداری با قدرت مقابل بازیکنان معترض ایستاد و قدرت خود را در تیم تثبیت کرد و اگرچه این اقدام باعث مخالفت او شد اما هرگز عقب نشینی نکرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا