اخبار اقتصاد ایران

آمارهای درخشان روی کاغذ؛ افزایش ۶۷ درصدی درآمد دولت از جیب چه کسانی؟

پول نقد در بیانیه های مدیر کل امور اقتصادی و دارایی گیلان ؛

این که درآمدهای عمومی استان در سال به بیش از ۶ تریلیون ریال رسیده و مالیات ۲ ٪ به دست آمده است ، به نظر می رسد روی کاغذ خوب است. اما در قلب این آمار ، یک سوال اساسی این است: این درآمدها از کجا درآمد کسب کرده اند؟

طبق پایگاه داده Diarmirza ، جلسه اخیر دفتر مرکزی درآمد و منابع تجهیز شده استان گیلان با آماری در مورد تحقق کامل درآمد استان در سال ۶ و ترسیم چشم انداز خوش بینانه برای امسال همراه بود. اگرچه به نظر می رسد ۵ ٪ درآمد درآمدهای مصوب و افزایش ۵ درصدی درآمدهای مالیاتی در یک سال نشانه عملکرد مالی مطلوب محلی دولت محلی است ، از دیدگاه اقتصادی ، تجزیه و تحلیل این داده ها نیاز به تأمل جدی در منشأ درآمدها ، عوارض جانبی سیاست ها و ثبات منابع دارد.

تحقق وجوه ؛ آیا نتیجه اصلاحات یا فشار مالیاتی بیشتر است؟

آمارهای رسمی نشان می دهد که درآمد استان در سال گذشته به بیش از ۶ تریلیون ریال رسیده و در مقایسه با سال گذشته ۵ درصد افزایش یافته است. Alireza Norouzi ، مدیر کل اقتصاد و دارایی استان ، این تعداد را نشانه “درخشش مالی” توصیف می کند. اما سؤال اساسی این است: آیا این افزایش به دلیل اصلاح ساختارها ، مبارزه با فرار مالیاتی یا گسترش پایگاه های مالیاتی بود؟ یا آیا همان حالات شناخته شده و شفاف هنوز بار اصلی مالیات را تحمل می کند؟

پاسخ این سؤال نشانگر “عدالت مالیاتی” و “ثبات درآمد” است. اگر درآمدها با فشار بر محافل سنتی و بخش تولیدی بدست آید ، در عمل ، این رشد مالی به خودی خود در بذر رکود اقتصادی و بی اعتمادی عمومی نهفته است.

درآمد مازاد ، فرصت یا تهدید؟

در این جلسه انتظار می رفت که در صورت تحقق ، در سال ۲ حداکثر ۶ تریلیون ریال درآمد مالیاتی داشته باشد. طبق بند (AS) ، این مازاد ممکن است به استان بازگردد.

اما نکته حیاتی این است که:

آیا زیرساخت های شفاف ، پاسخگو و تولیدی برای این منابع وجود دارد؟ آیا اولویت های مبتنی بر هزینه مبتنی بر شاخص های اقتصادی و نیازهای منطقه ای است؟ آیا رسانه های مؤثر ، نظارت محبوب و تخصصی در مورد نحوه استفاده از این منابع اعمال می شود؟
بدون پاسخ دقیق به این سؤالات ، مازاد درآمد فرصتی نخواهد بود ، بلکه یک تهدید بالقوه برای گسترش ناکارآمدی و تشکیل اجاره های محلی است.

فروش ملک دارای مالکیت دولتی ؛ حل مشکل یا به تعویق انداختن بحران؟!

نگرانی دیگر تأکید مکرر بر فروش املاک غیر منقول و غیر منقول دولت برای جبران کسری های احتمالی است. این راه حل ، اگرچه در کوتاه مدت در نظر گرفته می شود ، اما با اصول حاکمیت اقتصادی به عنوان یک سیاست پایدار مغایرت دارد. فروش املاک دولت بدون یک برنامه جایگزین خاص منجر به تضعیف دارایی های عمومی و کاهش قدرت مانور مالی دولت در آینده خواهد شد.

نیاز به شفافیت سیستم اطلاعات مالی و پاسخگویی عمومی

تمرکز بر گسترش پایگاه های مالیاتی با شناسایی مالیات دهندگان جدید ، مالیات بر ثروت و جلوگیری از فرار بزرگ ، اولویت غیرقانونی است.
اما مازاد درآمد مالیاتی باید در پروژه های زیرساختی نصف شده هزینه شود و در چارچوب برنامه توسعه منطقه ای در اولویت قرار گیرد.
فروش اموال دولت فقط باید در قالب توجیه اقتصادی و با نظارت نهادهای خارجی انجام شود.
از طرف دیگر ، سیستم پاسخگویی و شفافیت مالی باید تقویت شود و در قالب داشبورد عمومی ، هزینه منابع برای شفافیت شهروندان باشد.

درآمد بالا ، اگر منابع ، عدالت مالیاتی و تأثیرات طولانی مدت آن بر تولید و سرمایه گذاری داشته باشد ، نه تنها شاخص موفقیت اقتصادی نیست ، بلکه می تواند نقطه شروع آسیب به تولید و اعتماد عمومی باشد. سیاست مالی موفق نه تنها در تحقق عددی بودجه خلاصه می شود. در عوض ، در نحوه تخصیص آن و پیامدهای هزینه های آن معنی دارد.

استان گیلان برای غلبه بر وضعیت “درآمد کمی” به سمت “مدیریت کیفی مالی” نیاز به تحول ساختاری در سیاست های مالیاتی و بودجه خود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا