ارزهای دیجیتال

ادعای همکاری چین با ایران در بازسازی پدافند هوایی، چقدر واقعی است؟

انتشار روزنامه اسرائیل yadiut aharonot در مورد نقش احتمالی چین در بازسازی افسردگی هوایی ایران پس از جنگ منجر به موجی از تجزیه و تحلیل و گمانه زنی ها شد. با توجه به عدم وجود شواهد نهایی و پیچیدگی روابط چند لایه پکن در خاورمیانه ، این ادعا فقط با تجزیه و تحلیل رفتار سنتی و الگوهای ژئوپلیتیکی چین قابل درک است.

لازم به ذکر است که ، طبق گفته های تجاری News ، چین برای سالها استراتژی مبتنی بر “تعادل بین منافع متناقض” را آغاز کرده است. او به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت در جهان ، مجبور است جریان انرژی از ایران و خلیج فارس را حفظ کند و از طرف دیگر ، تلاش می کند تا همکاری های تکنولوژیکی و سرمایه گذاری با اسرائیل و غرب را ادامه دهد.

بر این اساس ، هر اقدام صریح برای حمایت از سلاح های ایران می تواند شبکه روابط اقتصادی پکن را با شرکای مهم منطقه ای به خطر بیندازد. اگر چین در بازسازی توانایی دفاعی ایران نقشی داشت ، ممکن است با هدف جبران بازیکنان مختلف در سطح محدود و غیر ضروری قرار داشته باشد. نه در قالب حمایت شجاع و آشکار که باعث ایجاد حساسیت منطقه ای و بین المللی می شود.

سیاست ابهام به عنوان ابزاری برای قدرت نرم

یکی از مهمترین مؤلفه های سیاست خارجی چین استفاده از “ابهامات استراتژیک” است. رویکردی که پکن را قادر می سازد بدون پذیرش هزینه های مستقیم ، تأثیرات خود را بر معادلات حساس افزایش دهد. همین الگوی در سوال همکاری احتمالی با ایران: چین ادعای اسرائیل را ترویج نمی کند ، و همچنین صریحاً آن را انکار نمی کند ، بلکه با اظهارات دیپلماتیک مبهم ، فضای مانور خود را حفظ می کند.

این روش موفقیت های مختلفی برای پکن دارد. ابتدا از تنش های آشکار با آمریکا و تل آویو جلوگیری کنید. دوم ، ارسال پیام غیرمستقیم به تهران برای دریافت پشتیبانی احتمالی. و سوم ، بازی او به عنوان بازیگری که قادر به برقراری ارتباط با احزاب مخالف همزمان است.

به عبارت دیگر ، چین تأثیر ژئوپلیتیکی خود را با همان درجه ابهام گسترش می دهد بدون اینکه وارد یک تعهد نظامی گران قیمت یا ایمن شود.

فشار منطقه ای و محدودیت های جهانی

ادعای چین در مورد کمک های ایران برای ایران را می توان تشخیص داد که آیا موانع منطقه ای و جهانی و چند طبقه ای نادیده گرفته می شود. در سطح منطقه ای ، روابط نزدیک چین با عربستان سعودی و امارات متحده عربی مهمترین پارامتر است که رفتار پکن را محدود می کند. هرگونه اقدامات آشکار به نفع ایران می تواند این مشارکتهای کلان اقتصادی را تضعیف کند.

پکن همچنین در رقابت های فشرده با ایالات متحده در سراسر جهان شرکت می کند. از دیدگاه چینی ، ورود به منطقه ای که احتمالاً امکان تحریم های جدید یا تصویر بین المللی باشد ، منطقی نیست. به همین دلیل ، حتی اگر با ایران کار کند ، احتمالاً فقط برای دو فناوری (نظامی-نظامی) یا مبادلات اطلاعاتی محدود منحصر به فرد است. نه انتقال مستقیم سلاح های پیشرفته که منجر به یک بحران دیپلماتیک می شود.

واقعیت ادعای یا بازی رسانه ای؟

از این گذشته ، سوال اساسی این است که ادعاهای رسانه ای اسرائیلی تا چه اندازه نزدیک به واقعیت است. مروری بر تاریخ امنیت رسانه ای اسرائیل نشان می دهد که برخی از این داستانها می توانند به گونه ای طراحی شوند که آنها ایجاد کنند و از افکار عمومی استرس و ترس ترس داشته باشند. اسرائیل از نشانه ای برای هشدار دادن به رابطه بین تهران-بویجینگ استفاده می کند ، حتی اگر اسناد عینی وجود نداشته باشد.

از طرف دیگر ، چین همچنین علاقه ای به کشف حقایق پنهان ندارد ، که فضا را برای ادامه حدس و گمان می گذارد. نتیجه این است که اگر همکاری در بازسازی دفاعی ایران ادامه یابد ، این همکاری نیز در یک چارچوب محدود ، تدریجی و بسیار غیر مفید قرار دارد.

منبع: Shargh Zeitung

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا