اعترافات تکاندهنده جوانی که داماد خالهاش را کشت
بیست و یک مرداد خبر جنایت هولناکی در بی سیم پلیس پیچید و نیروهای پلیس را به جنون کشاند. طولی نکشید که وقوع نزاع مرگبار در بلوار امت از سوی ماموران انتظامی تایید شد و به این ترتیب قاضی ویژه قتل عمد در مشهد به همراه جمعی از کارآگاهان زبده پلیس راهی بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند. بررسی های اولیه نشان داد مرد متاهل ۳۲ ساله توسط یکی از بستگانش مورد اصابت چاقو قرار گرفته و پس از انتقال به مرکز درمانی جان خود را از دست داده است. دقایقی بعد دامنه تحقیقات قضایی به منزل ویلایی دو طبقه در بلوار امت کشیده شد و ادله و آثار جنایت در زیر ذره بین تحقیقات کارشناسی قرار گرفت و مشخص شد ضارب ۱۹ نفر است. جوانی به نام «سجاد ش» که پس از درگیری قاتل به مکان نامعلومی متواری شده بود.
بنابراین تحقیقات کارآگاهان بلافاصله با دستورات ویژه قاضی «وحید خاکشور» آغاز و سرنخ هایی که حاکی از فرار متهم قتل به تهران بود به دست آمد. به همین دلیل گروهی مجرب از کارآگاهان پلیس آگاهی با نظارت مستقیم سرهنگ ولی نجفی (رئیس اداره قتل عمد) وارد جاده شده و با “اژدهای سیاه” درگیر شدند زیرا با سرعت بالای خودروی آنها، یک احتمال وقوع یک حادثه ناگوار مانند واژگونی در هر لحظه. و خروجی از جاده وجود داشت اما تأخیر مجاز نبود و کارآگاهان همچنان جسد «اژدهای سیاه» (جاده) را زیر چرخهای خودرو رها میکردند تا اینکه در حوالی گالیکش، متهم فراری را از داخل خودرو پایین آوردند. اتوبوس بین شهری و او را به مشهد منتقل کردند. . این جوان ۱۹ ساله که ابتدا با داستان های ساختگی سعی در تبرئه خود داشت، وقتی با اسناد و مدارک غیرقابل انکار مواجه شد و با شاهدان عینی صحنه جنایت مواجه شد، مجبور شد لب به اعتراف گشوده و «علی… ش». داماد عمه اش را پذیرفت. به گزارش روزنامه خراسان، در پی اعتراف متهم جوان، مقدمات بازسازی صحنه قتل فراهم شد و با دستور مقام قضایی «سجاد-ش» در محل جنایت مقابل دوربین شعبه قضائی قرار گرفت. قاضی شعبه ۲۱۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد.
متهم این پرونده جنایی که با یادآوری صحنه «برخورد خشم و تیغ» اشک ندامت بر لبانش جاری بود، در حال آماده شدن برای توضیح جزییات قتل خانوادگی بود که قاضی خاکشور از او خواست مراقب اظهاراتش باشد حقیقت ماجرا را با توضیح مفاد قانونی بیان کنید. از این اظهارات و اعترافات در دادرسی استفاده می شود. با شروع بازسازی صحنه قتل، ابتدا سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و نحوه دستگیری متهم را بیان کرد و سپس «سجاد» خود را به طور کامل معرفی کرد و گفت: من من فرزند طلاق هستم و با مادرم زندگی می کنم. به همین دلیل پرخاشگری و سرکشی در من ایجاد شده است. روز حادثه با پسر عمویم و یکی دیگر از دوستانم در انتهای کوچه (بلوار امت) در حال قلیان کشیدن بودیم که تصمیم گرفتیم با هم به استخر برویم. این زمانی بود که برای برداشتن کفش هایم به خانه عمویم رفتم. در آن خانه دو طبقه، خاله ام در طبقه پایین و عمویم در طبقه دیگر زندگی می کنند، اما آنها یک ورودی مشترک دارند. وقتی از در ورودی مشترک وارد خانه شدم، داماد خاله ام با فحاشی و فحاشی مرا سرزنش کرد که چرا در را به هم کوبیده ام! این باعث پرخاشگری شد و با او درگیر شدم و با دستم به سینه اش زدم.
اما مشاجرات لفظی همچنان ادامه داشت که «علیش» (مقتول) برای گرفتن چاقو به داخل خانه خاله ام رفت. بلافاصله رفتم بالا و با چاقویی که در دست داشتم پایین آمدم و روی پله ها روبروی هم قرار گرفتیم. ضربه ای به من زد که طفره رفتم و در همین حین پسر عمویم (مرتضی) از راه رسید و ما را از هم جدا کرد. لحظاتی بعد از حیاط بیرون آمدیم. مرتضی کنار ماشین نیسان پارک شده ایستاد و به پدرش زنگ زد تا او را از دعوایمان مطلع کند. در این لحظه من که هنوز عصبانی بودم به حیاط برگشتم و دوباره با هم روبرو شدیم که شیشه ها را شکست و من با چاقو به او ضربه زدم و سپس با چاقوی خونی که در دست داشتم فرار کردم. و چاقو را در چمن های فضای سبز انداختم سپس تصمیم گرفتم به تهران بروم تا پلیس نتواند مرا دستگیر کند اما هنوز به گالیکش نرسیده بودم که ناگهان اتوبوس متوقف شد و با کارآگاهان روبرو شدم. پلیس آگاهی مشهد بالای سرم. خیلی ترسیده بودم، به همین دلیل از معرفی خودم طفره رفتم تا به کارآگاهان ثابت کنم اشتباهی من را دستگیر کرده اند، اما آنها باور نکردند و مرا از اتوبوس به ماشین پلیس منتقل کردند.
وی در ادامه بازسازی صحنه قتل با حضور مقام قضایی و سپس قاضی خاکشور نحوه مقابله با «کشم و تیغ» در حین حضور در پله های منزل مسکونی را به صورت عملی تشریح کرد. دستور داد متهمان قتل برای تحقیقات بیشتر اعزام شوند. زندانی شود