اعتراف به قتل مرد جوان ۲ سال پس از جنایت
جوانی که ۲ سال پیش دوستش را کشت و از این اتهام تبرئه شد، خودش به پلیس مراجعه کرد و اعتراف کرد.
تیم جنایی در تحقیقات بیشتر دریافتند آخرین بار یکی از دوستان مقتول به نام منصور همراه وی در خانه متروکه بوده است. به این ترتیب ماموران مرد ۳۶ ساله را ردیابی و دستگیر کردند.
وی پس از انتقال به پلیس منکر قتل شد و گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من و مقتول با هم دوست بودیم و آن روز قرار قرار گذاشتیم تا با هم کاری انجام دهیم. یک ساعت پیشش بودم و بعد رفتم. من حتی نمی دانستم او به قتل رسیده است تا اینکه مأموران من را دستگیر کردند و متوجه شدم دوستم مرده است.
از آنجایی که هیچ مدرک مستندی علیه منصور یافت نشد، قضات او را از اتهام قتل تبرئه و آزاد کردند.
پرداخت مهریه مقتول از بیت المال
با گذشت بیش از یک سال از این جنایت، در حالی که تحقیقات برای شناسایی عامل قتل به بن بست رسیده بود، اولیای دم با مراجعه به دادگاه، خواستار پرداخت دیه مقتول از محل صندوق بیت المال شدند.
قضات دادگاه کیفری استان تهران نیز با تشکیل جلسه به این پرونده رسیدگی و با توجه به ادله موجود در پرونده و گزارش پلیس و همچنین درخواست اولیای دم دستور پرداخت دیه از صندوق بیت المال را صادر کردند.
اعتراف به جرم بعد از ۲ سال
در حالی که ۲ سال از این جنایت می گذشت و والدین مقتول نیز از صندوق بیت المال دیه دریافت کرده بودند، این بار منصور دوست مقتول به پلیس آگاهی رفت و به قتل دوستش اعتراف کرد.
وی در توضیح ماجرا به ماموران گفت: دو سال پیش دروغ گفتم، قاتل دوستم هستم. روز حادثه با مقتول قرار گذاشتیم تا در آن خانه متروکه مواد مصرف کنیم. وقتی به خانه رسیدم برای اولین بار لیوان را برداشتم و ناگهان حالم بد شد و دچار توهم شدم.
وی افزود: می خواستم از خانه خارج شوم که چشمم به مقتول افتاد و او را در قالب یک حیوان درنده دیدم. با وحشت وزنه ای فلزی را که جلوی در بود برداشتم و محکم به صورت و شقیقه او زدم. دوباره فکر کردم ممکن است مرا بگیرد و به من آسیب برساند، پس ضربه ای دیگر به آن طرف شقیقه اش زدم و خون از سرش جاری شد و روی زمین افتاد. تازه به خودم اومدم و فهمیدم توهم دارم.
متهم گفت: از ترس وزنه را برداشتم و به سرعت از خانه متروکه خارج شدم و در بین راه وزنه را در بیابانی رها کردم و به خانه ام رفتم تا اینکه چند روز بعد پلیس به سراغم آمد و دستگیر شدم. ، زیرا هیچ مدرکی دال بر متهم شدن من به قتل وجود نداشت. پنهان شدم و توانستم از مجازات فرار کنم. اما در این مدت از عذاب وجدانم حتی یک شب هم نتوانستم آرام بخوابم.
در دادگاه چه گذشت؟
با اعترافات صریح متهم و بازسازی صحنه قتل، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در ابتدای این جلسه دختر مقتول که به تازگی به سن قانونی رسیده بود درخواست جدیدی کرد و گفت: زمانی که پدرم کشته شد من به سن قانونی نرسیده بودم و ولی من درخواست دریافت مهریه از بیت را داشت. صندوق المال، اما حالا که به سن قانونی رسیده ام و قاتل پدرم شناسایی شده است، می خواهم انتقام قتل پدرم را بگیرم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و در آخرین مرحله بازجویی اعترافات خود را تکرار کرد و گفت: باور کنید آن روز به خاطر نوشیدن لیوان دچار توهم شده بودم و دوستم را مثل حیوان دیدم، حالا پشیمانم و می پرسم. پدر و مادرم مرا ببخشند
با این درخواست قضات برای صدور حکم شتافتند.