اقتصاد ایران در آستانه ورود به سال ۱۴۰۴ با چه چالشهایی روبروست؟ :: افق میهن
اقتصاد ایران در آستانه ورود آن با چالش های عمیقی روبرو است و ریشه در تحریم های بین المللی ، ناهمواری های داخلی و سیاست های شکننده دارد.
براساس آخرین گزارش دفتر سرشماری ایران ، رشد اقتصادی در پاییز در پاییز به ۴.۹ درصد رسیده است. این رقم که برای سیاست گذاران خانگی زنگ هشدار به نظر می رسید و نشانگر افت قابل توجهی در پاییز از سقوط ۳.۵ درصدی است. کارشناسان انرژی ، تحریم ها ، کاهش صادرات نفت ، کاهش سرمایه گذاری ، تورم و افزایش هزینه های تولید از جمله عواملی هستند که در رشد اقتصادی کاهش می یابد. اکنون با فرض ادامه تحریم ها در سطح فعلی ، کارشناسان سه سناریوی اصلی را برای سال آینده ترسیم کرده اند که هر کدام عواقب و امکانات خاص خود را دارند.
سناریوی خوش بینانه: رشد ۰.۵ تا ۵ درصد
آنها پیش بینی می کنند که ، به بهترین وجه ممکن ، اقتصاد ایران می تواند در سال ۲ بین ۰.۵ تا ۵ درصد رشد داشته باشد. این سناریو فرض می کند که تولید نفت ۶۰۰۰ بشکه به ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش می یابد. به لطف تقاضای پایدار چین و هند و ایران برای دور زدن تحریم ها برای فروش نفت ، چه چیزی ممکن خواهد بود. در این سناریو ، بخش نفت تجربه رشد ۵ ٪ تا ۵ ٪ را تجربه می کند و درآمد ارز اندکی بهبود می یابد.
حدس و گمان خوش بینانه این است که بخش غیر نفتی ، که حدود ۲ ٪ از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد ، حدود ۲ ٪ تقویت می شود. این رشد به ثبات نرخ ارز (کنترل دلار در محدوده تعادل) و افزایش تجارت منطقه ای از طریق توافق هایی مانند عضویت در سازمان همکاری شانگهای بستگی دارد. بخش خدمات ، به ویژه تجارت و حمل و نقل ، می تواند تا ۳.۵ درصد رشد کند ، اما ممکن است صنعت و کشاورزی به دلیل انرژی و کمبود آب زیر ۵ درصد باقی بماند. از طرف دیگر ، کاهش تورم به زیر ۵ ٪ (به عنوان مثال ۲ ٪) و کنترل رشد نقدینگی در ۵ ٪ از سایر پیش نیازها.
با این حال ، این رشد شکننده باید حداقل ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی از کشورهایی مانند عراق و عمان جذب کند. چیزی که با تحریم های فعلی به نظر نمی رسد. رئیس جمهور Massoud Medianian همچنین در اولین مصاحبه تلویزیونی در ماه سپتامبر گفت: “رشد اقتصادی ۵ ٪ بدون حل انرژی در انرژی و بانک ها و همچنین بدون جذب سرمایه گذاری خارجی ، تقریباً غیرممکن است.” ما برای رسیدن به این هدف حداقل ۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز داریم و این به جز اصلاح روابط خارجی و قابلیت اقتصادی بودن حاصل نمی شود. “
سناریوی اساسی یا واقع بینانه: رشد ۰.۵ تا ۴.۳ ٪
یک سناریوی واقع بینانه تر ، که به نظر می رسد مطابق با روند فعلی است ، و متخصصان و متخصصان بیشتری با رشد اقتصادی بین ۰.۵ ٪ تا ۴.۹ درصد همراه هستند. به گفته کارشناسان ، در این حالت ، تولید نفت در سطح فعلی ۳.۵ میلیون بشکه در روز باقی می ماند ، زیرا فشار ایالات متحده به خریداران نفت ایران تشدید می شود و صادرات آن سخت است. بخش نفت بین ۲ تا ۵ درصد رشد خواهد کرد ، اما نمی تواند موتور پیشرانه ای قوی تر باشد. به گفته گامرها ، بخش غیر نفتی نیز با رشد متوسط ۲ ٪ پیشرفت می کند. این صنعت که در پاییز زیر ۵ ٪ کاهش یافته است ، به دلیل کمبود برق و کمبود گاز و کمبود سرمایه گذاری نمی تواند بیش از ۳.۵ درصد رشد کند. فولاد و پتروشیمی ، دو ستون اصلی صنعت ، با ظرفیت های محدود کار می کنند و گزارش ها نشان می دهد که مصرف گاز داخلی اولویت بوده و سهم صنعت کاهش یافته است.
از طرف دیگر ، بخش خدمات با رشد ۳.۵ درصدی ، به لطف مشاغل داخلی و منطقه ای ، کمی تاب آوری نشان می دهد ، اما کشاورزی به دلیل خشکسالی شدید و کمبود ورودی ، رشد صفر یا منفی ۵ ٪ را تجربه می کند. تورم در این سناریو در محدوده ۵ ٪ و رشد نقدینگی حدود ۲ ٪ است. وضعیتی که قدرت خرید خانوارها را تضعیف می کند. نرخ تشکیل سرمایه ثابت نزدیک به صفر یا ۲ ٪ منفی خواهد بود ، به این معنی که ظرفیت تولید طولانی مدت هنوز رو به کاهش است.
این سناریوی اساسی مطابق با پیش بینی بانک جهانی برای سال ایران (رشد ۰.۵ تا ۴.۹ ٪) است و نشان می دهد که بدون تغییر اساسی در سیاست ها ، اقتصاد ایران در چرخه رشد کم خواهد بود. همانطور که عبدال ناصر همماتی ، وزیر اقتصاد و دارایی ، در بهمن وی گفت: در این ماه ، رشد اقتصادی ۵ ٪ بدون اصلاح ساختار بودجه و جذب سرمایه گذاری خارجی حاصل نمی شود و این فقط با این کلمه قابل دستیابی است. ” به نظر می رسد که این امر علاقه مند به تغییر سیاست ها و روش ها با کمترین چالش و آسیب های اجتماعی و اقتصادی است ، اما باید بخش های دیگری از حاکمیت را همراهی کند.
سناریوی مصنوعی: رشد ۱ تا ۲ درصد
این سناریو بدترین ممکن را برای اقتصاد کشور که آن را به حاشیه رکود در سال ۶ می رساند ، حدس می زند. در این حالت ، نه تنها تولید نفت زیر ۵ میلیون بشکه است ، بلکه تورم فشار را به بیش از ۵ ٪ افزایش می دهد. در نتیجه ، بخش نفت رشد صفر یا منفی ۵ ٪ را تجربه می کند و درآمد ارز به شدت کاهش می یابد.
برآورد بدبینانه کارشناسان نشان می دهد که تورم به بیش از ۵ ٪ می رسد ، زیرا کسری بودجه دولت احتمالاً با چاپ پول جبران می شود ، در این صورت رشد نقدینگی به ۵ ٪ افزایش می یابد. این جهش تورمی هزینه های تولید را افزایش می دهد و حاشیه سود را از بین می برد. صنعت و بخش خدمات هر دو زیر ۵ ٪ رشد می کنند و کشاورزی ۲ تا ۵ درصد کاهش می یابد. بحرانی که با تشدید کمبود آب و بی حوصلگی انرژی عمیق تر می شود.
از طرف دیگر ، وجود شوک های خارجی ، مانند کاهش قیمت نفت جهانی به زیر ۵ دلار یا تنش های نظامی ، همچنین می تواند این سناریو را بیشتر کند. در این حالت ، نرخ تشکیل سرمایه ثابت به ۲ ٪ کاهش می یابد و اقتصاد در واقع در رکود نسبی است. وضعیتی که عواقب سنگین اجتماعی و اقتصادی برای کشور به همراه خواهد داشت.
تنش های نفتی و غیر نفتی/ چرخه تکراری چالش ها
به گفته مقامات دولتی تاکنون ، انرژی بزرگترین پاشنه آشیل اقتصاد ایران است که یک پای ثابت در همه سناریوها است. تجربه امسال به ما می گوید که برق و گاز در زمستان تولید صنعتی را فلج می کند ، و اگر دولت نتواند حداقل ۲،۰۰۰ مگاوات را تا سال ۶ به زنجیره تأمین اضافه کند ، رشد بخش غیر نفتی در تنگنا باقی خواهد ماند. از طرف دیگر ، سیاست ارز نیز نقش اساسی دارد. تثبیت نرخ ارز در سناریوی خوش بینانه ضروری است ، اما پرش احتمالی ارز (به عنوان مثال بیش از ۴۰۰۰ دلار) می تواند یک سناریوی بدبینانه را تشکیل دهد. بودجه که ۵ ٪ وابستگی به درآمدهای نفتی دارد ، خطر دیگری است. افت قیمت یا حجم صادرات نفت ، کسری بودجه را تشدید می کند و چرخه تورم و رکود را تسریع می کند.
تخمین زده می شود که آمار می گوید که ایران برای خارج شدن از این رشد کم به ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری سالانه نیاز دارد. رقمی که بیشتر شبیه به یک رویا با تحریم های فعلی و نرخ منفی شکل گیری سرمایه است تا واقعیت. به نظر می رسد هدف ۵ ٪ برنامه توسعه هفتم در این شرایط غیرقابل دستیابی است و سال ۲ فرصتی دشوار برای اثبات توانایی دولت در تغییر اندازه کشور خواهد بود. اقتصاد ، که چندین سال در تلاش برای دستیابی به رشد ۵ ٪ پایدار بوده است ، اما دولت گذشته هنوز به آن دست نیافته است.
به نظر می رسد که اقتصاد ایران در سال ۶ رشد شکننده در رکود اقتصادی داشته باشد و آنچه از گزارش های اخیر ناشی می شود ، امید به جهشی بزرگ نیست. سناریوی واقع بینانه ترین روش برای رشد ۳.۵ ٪ تا ۳.۵ درصد است ، اما کارشناسان اقتصادی می گویند نوسانات خارجی و نقاط ضعف داخلی می تواند این تعادل را به هر طریقی به ارمغان آورد.
آیا سیاست گذاران دولت و دولت می توانند به همراه حمایت یکدیگر از این تنگنا ، اصلاحات ساختاری را انجام دهند یا اینکه اقتصاد در چرخه چالش های تکراری باقی خواهد ماند؟ پاسخ این سوال در ماه های آینده مشخص خواهد بود.