اقتصاد در گروگان بانک های ناکارآمد| مامور تامین مالی تولید یا شریک رانتخوار و تاجر ملک؟
Alireza Mobasar ؛ بانک و گروه بیمه: سیستم بانکی در کلیه اقتصادهای سالم بازوی اجرایی رشد و توسعه است. با این حال ، در اقتصاد ایران ، این بازو نه تنها به سمت رشد ، بلکه از طریق اختلاف نظر نقدینگی ، شرکت ها ، اجاره و بازداشت منابع در دارایی های غیرمولد حرکت می کند. در حالی که تورم ، بیکاری و رشد اقتصادی منفی اقتصاد کشور را به نیمی از وضعیت متوسط تبدیل کرده است ، سیستم بانکی باید نقش اساسی در تأمین اعتبار بخش تولید و رونق اقتصادی داشته باشد. اما در واقعیت آنچه توسط بانک ها مشاهده می شود بیشتر از یک موسسه تخصصی است که به اقتصاد کشور خدمت می کند ، یک مجموعه بزرگ شرکت است.
وقتی بانک بازار پول را به عنوان گروگان گرفته است!
یکی از مهمترین بحران های پنهان در اقتصاد ایران ، ایجاد بانک های بانک ها است. بانکهایی که دارای تسهیلات بزرگی برای افراد خاص هستند ، در املاک و مستغلات سرمایه گذاری می کنند ، خرید شرکت های متصل و حتی ورود به ارز و بازار طلا به تورم اصلی تبدیل شده اند. برجسته ترین نمونه او بانک آینده است. بانکی که بدون تعادل سالم و بدون رعایت نسبت کفایت سرمایه و با شبکه ای از شرکتهای تابعه و شرکتهای املاک و مستغلات اسید این منبع بحران شد.
بانک ها برای تولید نقدینگی نکرده اند ، بلکه برای انباشت قدرت اقتصادی هستند و این کاملاً با شعارهای اقتصادی سالهای اخیر مغایرت دارد.
چرا بانک ها به جای امور مالی هنوز شرکتی دارند؟
بانک ها به تدریج مأموریت اصلی خود را حذف می کنند زیرا بخش واقعی اقتصاد کاهش می یابد و سرمایه گذاری در تولید ریسک های بالا و سودآوری کم همراه است. آنچه امروز از سیستم بانکی کشور مشاهده می شود ، نهادی نیست که به رشد اقتصادی خدمت کند ، بلکه تعدادی از شرکت ها در مورد شبه دولت هستند -که مردم روی بازارهای غیرمولد متمرکز شده اند. در حقیقت ، سیستم بانکی ایران نقش کارگزار مالی را در سالهای اخیر منتشر کرده است و در برخی از پروژه های اقتصادی خاص ، املاک و مستغلات و مشارکت را بازی می کند.
این تغییر به دلیل تعهد اقتصادی نیست ، بلکه به دلیل ساختار نادرست در سیستم مالی و عدم نظارت کافی است. اگر یک بانک ببیند که خرید یک ملک یا سهم یک شرکت وابسته در بازار سرمایه برای وام دادن به یک شرکت تولیدی از مزایای چند برابر است ، البته این مسئله است که ماموریت خود را تغییر دهید. در این میان ، ضعف نظارت توسط بانک مرکزی ، عدم شفافیت در صورتهای مالی سالانه و کمبود هزینه برای تخلفات ساختاری باعث شده است که بانک ها با خیال راحت از مسیر اصلی مشتق شوند و موتور تورم و رکود اقتصادی شوند. نتیجه این فرایند حبس منابع در پروژه های ساختمانی راکد ، اختصاص تسهیلات بزرگ به افراد و موسسات خاص و ورشکستگی پنهان که در بانک های بانک ها و بانک های روزانه غیر روزانه پنهان شده است. بانکهایی که سالها از سود املاک و مستغلات ، شرکت های ماهواره ای و مؤسسات رسمی در حال خوردن بوده اند ، نه تنها می توانند نقش توسعه ایفا کنند بلکه بخشی از بحران نیز می شوند.
بانکهای ایران ساختار نادرست و عدم نظارت مؤثر مؤسسات مالی را به دلالان تبدیل کرده و آنها را از مأموریت توسعه خود حذف کردند.
کارت خیابان نجات از بانک بانک
اصلاح سیستم بانکی بدون تغییر ریشه های عملکردی آن امکان پذیر نیست. آنچه امروز مورد نیاز است فقط تجدید نظر در آیین نامه نیست بلکه تعریف کامل نقش بانکها در اقتصاد ایران است. اولین قدم در این راه بازگرداندن بانک ها به مأموریت اصلی خود ، تأمین مالی فعالیت های تولیدی و کاهش حذف آنها در مناطق تولیدی و خدمات است. این تعریف مجدد باید با محدودیت قانونی فعالیت های شرکت ها ، مالکیت شرکت ها و سرمایه گذاری در بازارهای سوداگرانه همراه باشد.
اما تعریف مأموریت به تنهایی کافی نیست. ایجاد پول و کنترل نقدینگی نیز باید در دستور کار باشد. امروز ، بانک ها نه تنها به واسطه های مالی تبدیل شده اند ، بلکه در درآمد پول نیز به دست آورده اند. ایجاد اعتبارهای سرسخت و بدون هماهنگی با اقتصاد واقعی منجر به تورم ساختاری نهادینه شده در کشور شده است. برای مهار این بحران ، نظارت بر رشد ترازنامه ها باید تشدید شود ، اطلاعات نقدینگی منتشر می شود و نهادهای مستقل دولت و بانک مرکزی مسئولیت نظارت و کنترل روند را بر عهده دارند.
شفافیت ، حلقه گمشده اعتماد عمومی
مسئله شفافیت نیز یکی از مهمترین حلقه ها در عملکرد سیستم بانکی کشور است. تا زمانی که مردم نمی دانند چه کسی منابع خود را به بانک ها اختصاص می دهد ، هیچ اعتماد وجود ندارد و سرمایه گذاری های طولانی مدت انجام نمی شود. صورتهای مالی سالانه بانکها باید به یک زبان ساده و آشکار منتشر شود و لیست ذینفعان بزرگ ، تسهیلات بزرگ و شرکت های وابسته در دسترس رسانه ها و مقامات نظارتی قرار می گیرد.
عزیمت بانکها از شرکت ارتباط تکمیلی این اصلاحات است. بانک هایی که هزاران دلار املاک و مستغلات ، پروژه های نیمه مستقر و شرکت های غیرفعال دارند ، عملاً جایی برای پشتیبانی از شرکت های خرد یا پروژه های توسعه ندارند. این دارایی ها باید در یک فرآیند شفاف ، تدریجی و دقیق به بازار منتقل شوند تا منابع به بخش تولید و اشتغال تزریق شوند.
حرف آخر
تا زمانی که الگوی سودآوری بانک ها مبتنی بر فعالیت های غیرمولد باشد ، هیچ تغییر قابل توجهی نخواهد بود. باید ساختار انگیزه بانکها را تغییر دهد. برنده های فعالیت های سوداگرانه مشمول مالیات شدید است و بانکهایی که تسهیلات خود را به صنایع دانش ، پروژه های زیرساختی و شرکت های تولیدی اختصاص می دهند ، از مشوق های مالیاتی بهره مند می شوند. علاوه بر این ، شاخص های خدمات مبتنی بر بانکداری باید ارزیابی و منتشر شود تا یک رقابت بر اساس عملکرد واقعی اقتصادی ایجاد شود.