امیر خرم: رای به پزشکیان، رای به آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ است
روزنامه همامیهن در مطلبی به بررسی علت عدم شرکت ۶۰ درصدی مردم در مرحله اول افق میهنات ریاست جمهوری پرداخته است. در بخشی از این متن آمده است: نتایج دور اول افق میهنات ریاست جمهوری و نزدیک بودن آرای دو نامزد راه یافته به دور دوم، دو طرف را برانگیخته و البته بحث های مختلف سیاسی و نظری را نیز به دنبال داشته است. از سوی دیگر، ۶۰ درصد جمعیت آنها که رای نیاورده اند، از جنبه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. مسعود المدیجیان گفت که صدای این جمعیت را شنیده است، اما سعید جلیلی در مورد این جمعیت سکوت کرده و عملاً بحثی را مطرح نکرده است که این جمعیت زیاد را چه می بیند. طی یک هفته گذشته تلاش هایی برای اقناع جامعه و قشر خاکستری به ویژه جریان اصلاح طلبی که بخشی از آن از نظر سیاسی همسو با این جمعیت است، صورت گرفت.
در همین راستا سید امیر خرم، پژوهشگر سیاسی و از اعضای سابق نهضت آزادی در پاسخ به سوال تحریم کنندگان افق میهنات مبنی بر اینکه شرکت در افق میهنات ۱۴۰۳ نوعی بی احترامی به اموات است. آبان ۲۰۱۸ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفت:
یک سوال دارم از دوستانی که معتقدند آبان ۹۸ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» نقطه عطف تحولات اجتماعی ماست و اینها را به عنوان راه حل مطرح می کنند، آیا در شرایط کنونی می توان آن راه حل را ادامه داد؟ اگر مردم معتقدند که این احتمال وجود دارد که مردم همچنان به خیابان بیایند و مردم را بکشند، دلایل خود را بیان کنید. اما اگر بپذیریم که با شرایط موجود ادامه آن راه حل ها ممکن نیست، ماندن در آن اتفاقات اشتباه است و با شرایط امروز همخوانی ندارد.
اعتقاد من این است که ما نباید به آن اتفاقات بپردازیم، اتفاقا امروز رای دادن به آقای مدزیکیان حمایت از خون هایی است که در آن ریخته شد. آبان ۹۸ و آنچه در پاییز ۱۴۰۱ به ناحق پرتاب شد. برای اینکه دوباره آن خون ها روی زمین ریخته نشود، باید به فردی رای دهیم که در زمانی که نماینده مجلس بود به این اتفاقات اعتراض کرد، مردانه پای حرفش ایستاد و در مجلس رد صلاحیت شد. بگذارید از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم. وقوع چنین اتفاقاتی مانند آبان ۹۸ یعنی فشار جامعه از پایین.
اگر معتقدیم جامعه از پایین فشار می آورد تا تغییری رخ دهد، باید نماینده ای در ساختار قدرت داشته باشید که بتواند بر اساس فشاری که از پایین وارد می شود در ساختار قدرت چانه زنی کند. ما تا الان این چانه زنی نداشتیم. آقای روحانی اهل چانه زنی نبود و اینگونه نبود که به حمایت مردم رفت و خود را درگیر قدرت سازی کرد، بلکه سعی کرد با لابی های قدرت مشکل را حل کند که متأسفانه نه لابی های قدرت باعث شد و نه مردم. پشت سر او باشد و هر دو نفر را از دست داد، اما آقای مزیکیان می تواند نماینده مردم در ساختن قدرت باشد که می تواند با حمایت مردم چانه زنی کند. اگر آن بخش چانه زنی را نداشته باشیم، هر فشاری که از پایین وارد شود، سرکوب می شود و به جایی نمی رسد. وقتی این اعتراضات می تواند مثمر ثمر باشد اگر افرادی در ساختمان قدرت داشته باشید که بتوانند بر اساس آن چانه زنی کنند.