انفجار گاز در خانه ویلایی در بابلسر، جان ۶ عضو یک خانواده را گرفت
ساعت ۷ صبح روز ۱۶ تیر پس از آن بود که صدای انفجار مهیب اهالی محله قمیه بابلسر را به وحشت انداخت. انفجاری در یک خانه ویلایی رخ داد و خسارات زیادی به این خانه وارد شد. مهمترین چیز سرنوشت ساکنان خانه بود. خانواده ای ۶ نفره که همه در آن ساعت خواب بودند و معلوم نبود چه بلایی سرشان آمده است.
در پی این حادثه همسایه ها وحشت زده خود را به خانه همسایه رساندند و همزمان به آتش نشانی و اورژانس اطلاع دادند. سید حمید میرشابانی مدیرعامل سازمان آتش نشانی بابلسر در گفتگو با همشهری گفت: با رسیدن آتش نشانان یک خانه ویلا در آتش سوخت. به سرعت دست به کار شدند و آتش را خاموش کردند و در بررسی های اولیه مشخص شد که انفجار و آتش سوزی به دلیل نشت گاز در این خانه رخ داده است. وی ادامه می دهد: شواهد و آثار به جا مانده در خانه و شدت انفجار نشان می داد که نشت گاز و شدت انفجار به حدی بوده که حتی سقف خانه نیز کنده شده است.
هنگام وقوع انفجار، همه اعضای خانواده در خانه حضور داشتند. حمید شریفی (پدر خانواده)، مریم حیدری (مادر خانواده) و فرزندان ۳ تا ۱۱ ساله آنها به نام های درسا، پوریا، پریا و شمیسا بر اثر انفجار و آتش سوزی مجروح شدند. میر شعبانی می گوید: تمامی اعضای این خانواده به شدت سوخته و مجروح شدند که آتش نشانان پس از حضور در محل آنها را از خانه خارج و بلافاصله از طریق اورژانس به یکی از بیمارستان های بابلسر منتقل کردند، اما از آنجایی که شدت سوختگی آن ها بیشتر شد. بالا ۴ نفر از اعضای خانواده به بیمارستانی در ساری و پدر و یکی از دختران به نام پریا نیز با بالگرد به بیمارستانی در مشهد منتقل شدند.
همزمان با انتقال مجروحان به بیمارستان، تلاش پزشکان برای نجات جان آنها آغاز شد، اما چند روز پس از حادثه بود که اولین خبر تلخ منتشر شد; با همه تلاش ها، مادر خانواده به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان جان خود را از دست داد و تنها ۲ روز بعد خبر رسید که شمیسا کوچک ترین فرزند خانواده نیز فوت کرده است. چند روز بعد درسا و پوریا و به دنبال آن پریا فوت کردند و تنها بازمانده این خانواده حمید شریفی پدر خانواده بود که در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بستری بود.
اگرچه به نظر می رسید که پدر خانواده رو به بهبودی است و به گفته یکی از آشنایان مقتول حتی می توانست صحبت کند و غذا بخورد، اما عصر روز جمعه پنجم مردادماه به سایر اعضای خانواده خود پیوست و در تاریخ فوت کرد. تخت بیمارستان
مرتضی گرجی یکی از بستگان خانواده شریفی در گفتگو با همشهری جزئیات بیشتری از این ماجرا می دهد و می گوید: این خانواده از بستگان ما هستند و در خانه ویلایی با حیاط بزرگ زندگی می کردند. خانه آنها درست در کنار خانه مادر حمید (پدر خانواده) بود. صبح روز حادثه همگی خواب بودند. آن روز یک انفجار مهیب محله را پر کرد. مادر و برادر حمید اولین کسانی بودند که با صدای انفجار از خواب بیدار شدند و به آنجا شتافتند. بقیه همسایه ها به دنبال آنها آمدند. صحنه بسیار ترسناکی بود. با اینکه حمید (پدر خانواده) به شدت سوخته و مجروح شده بود، توانست اجساد نیمه جان بچه ها و همسرش را قبل از رسیدن همسایه ها از داخل آتش بیرون آورده و به پارکینگ منتقل کند. از خانه منتقل شدند. حمید آنقدر از انرژی خود برای بیرون آوردن اعضای خانواده از آتش صرف کرده بود که دیگر انرژی نداشت و وقتی اورژانس رسید، از حال رفته بود. بقیه اعضای خانواده او را از دست ندادند. همه آنها به شدت سوخته و مجروح شدند. بعدها متوجه شدیم روز حادثه برای مدت کوتاهی برق محله قطع شده است. در عین حال ظاهرا نشت گاز در آشپزخانه باعث جمع شدن گاز و به دلیل خاموش بودن کولر در داخل خانه شده بود. بنابراین، هنگامی که برق وصل شد، یک اتصال ناشی از روشن کردن وسایل برقی باعث انفجار شد.
وی ادامه می دهد: این اتفاق همه اهالی محله را ماتم گرفت. در این روزها همه برای نجات اعضای این خانواده دعا می کردند و منتظر خبرهای خوشی از بیمارستان بودند که متاسفانه هیچ کدام جان سالم به در نبردند. شاید مقدر شده بود که در آن دنیا با هم باشند.