این اسب زین کرده نیست؛ کشتی توفان زده است!
رئیس جدید سازمان بورس باید بداند که راه سختی مانند سایر اعضا و رئیس دولت چهاردهم در پیش دارد. بورس کشتی طوفانی است که تعداد زیادی از مسافران آن از ترس وسایلشان خود را به دریا انداخته اند و عده کمی هم که مانده اند به زودی فرار را ترجیح می دهند. دادن
در آستانه افق میهن رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و در حالی که اهالی بازار از مدیریت دوره قبل دل خوشی ندارند، موضوع داغ به موضوعی داغ تبدیل شده که جای بحث دارد. رئیس جدید سازمان بورس یک فرد اقتصادی باشد یا یک فرد سیاسی؟
یکی از مسائلی که در دوره قبل آسیب زیادی به بازار سرمایه وارد کرد، نداشتن قدرت چانه زنی آقای رئیس بود. به گفته اهالی بازار سرمایه، در سال های اخیر بیش از هر چیز بورس از تصمیمات خارجی متضرر شده است که اگرچه مستقیماً توسط رئیس سازمان گرفته نشده است، اما عدم دخالت رئیس سازمان. سازمان بورس برای تغییر آنها آسیب بیشتری به بازار وارد می کرد.
حتی اگر به نتیجه خاصی هم نرسد، تمدید دوره ریاست از نگاه اهالی بازار اقدامی مثبت تلقی می شود که متولی سرمایه ۵۰ میلیونی نشان می دهد که حقوق آنها برای او مهم است و مذاکره در مورد آنها حداقل دلگرم کننده است، اما این موضوعی است که فاقد آن است در دوره قبل به شدت احساس می شد.
اگرچه تصمیماتی مانند عرضه یا عدم عرضه خودرو در بورس کالا، نامه معروف افزایش نرخ خوراک پتروشیمی ها، افزایش مستمر نرخ سود، فاصله نرخ دلار در سامانه نیما با بازار آزاد متولیان مستقیم از جمله سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده، بانک مرکزی، وزارت صمت و… اما از آنجایی که تاثیر این تصمیمات بیش از هر چیز بر سبد سهامداران بورس است، می طلبد که متولی در فرآیند اتخاذ این تصمیمات، یا حداقل پس از اتخاذ چنین تصمیماتی در مورد لغو یا تسهیل چانه زنی، با سازمان مشورت شود.
همانطور که دیدیم در دوره آقای عشقی با اصلاح «بند ج تبصره ۶ بودجه ۱۴۰۳» موجی از امید روانه بازار شد. امید که علاوه بر تأثیر این مصوبه بر بازار، حاصل ایجاد خوش بینی و اعتماد به بازار سرمایه به عنوان پربازده ترین بازار کشور باشد. بنابراین تردیدی نیست که نفوذ رئیس سازمان در بخش های مختلف تصمیم گیری و سیاست گذاری اعم از مجلس، بانک مرکزی و وزارتخانه های مرتبط ضروری است و همانطور که گفته شد بخش بزرگی از آسیب هایی که بورس حداقل در سال های بعد از دولت سیزدهم متحمل شده از همین جا بوده است. بوده است اما از سوی دیگر آیا سیاست مدار بودن و تاثیرگذار بودن در این بخش کافی است؟ پاسخ منفی است.
متولی بازار سرمایه مشخصا باید فردی باشد که طعم سرد و گرم بازار را چشیده باشد. او باید با روزهای خوب و بد بورس آشنا باشد، راه را بشناسد و به خوبی پیش روی سازمان باشد و تنها در این صورت است که می تواند بهترین استفاده را از نفوذ خود ببرد. در واقع در پاسخ به تاریخی ترین سوال “علم بهتر است یا ثروت؟” به گفته یکی از کارشناسان بازار سرمایه به این پاسخ می رسیم که حداقل در بورس علم خوبی است که منجر به ثروت می شود.
تجربه به اهالی بازار سرمایه ثابت کرده که او فردی شایسته هدایت کشتی طوفانی بورس تهران است که اول از همه اقتصاد و بازار را می شناسد، حرف تولیدکننده را می فهمد که به فکر سود است. حاشیه شرکت ها و درآمدها و هزینه های آنها و با افزایش نرخ بهره خواب خود را از دست می دهد. ماندن هر یک از کالاها در بورس کالا مهم است، باید از آفات رانت خواری و آسیب هایی که به تولیدکنندگان و مصرف کنندگان وارد شده است، آگاه باشد و در مرحله بعد قدرت کافی را داشته باشد. قادر به اتخاذ تصمیماتی باشد که بر بازار سرمایه تأثیر بگذارد. و منافع سهامداران را به خطر می اندازد، آنها را تحت تأثیر قرار می دهد یا سعی در تغییر آنها دارد.
نقطه اتصال این دو جنبه دلسوزی است، رئیس جدید سازمان بورس باید به حقوق ۵۰ میلیون سهامدار دلسوز باشد، سهامدارانی که در چند سال اخیر متحمل زیان سنگینی شده اند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست داده اند. افرادی که اغلب در تولید این کشور سرمایه گذاری می کنند. ترجیح داده اند در بازارهای غیرمولد و سوداگرانه باشند. اما آنها جز در پشت وعده ها و تصمیمات متعدد که در نهایت به نفع رانت خواران بوده دستگیر نشده اند.
رئیس جدید سازمان بورس باید بداند که راه سختی مانند سایر اعضا و رئیس دولت چهاردهم در پیش دارد. بورس کشتی طوفانی است که تعداد زیادی از مسافران آن از ترس وسایلشان خود را به دریا انداخته اند و عده کمی هم که مانده اند به زودی فرار را ترجیح می دهند. دادن
بازار سرمایه بیش از همه نیاز به شفافیت دارد، شیشه های این تالار غبارآلود است و برای بازگرداندن اعتماد باید تمیز شود. آن زمان است که می توان به بازگشت سرمایه واقعی امیدوار بود و با پشتوانه نقدینگی موجود نه تنها چرخ تولید و صنعت را به راه انداخت، بلکه کسری های دولت را از همین جا جبران کرد.